معنی حقیقی صله رحم چیست؟

سؤال:

برای صله رحم چه کارهایی باید انجام داد تا مشمول رضایت حق و مستحق آثار آن شد؟ چه کسانی، رحم به حساب می آیند؟

پاسخ:
صله رحم دارای معانی متفاوتی به حسب مراتب رحم است که معروفترین و رایج تریم معنای عرفی آن عبارت است از كمك و نيكى كردن به خويشاوندان و هم دردى با آنان با جان و مال در حد توان انسان.
از امام صادق (علیه السلام) درباره تفسیر آیه «وَ الذینَ یَصلونَ ما اَمرَ اللهُ بهِ اَن یُوصلَ» (1) سؤال شد. آن حضرت پاسخ داد: مراد از كسانی كه خداوند پیوستن به آنان را فرمان داده، خویشاوندان توست. (2)
امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به فرزندش چنین سفارش می كند: «أكرم عَشیرتَكَ، فَاِنَّهم جَناحُكَ الّذی بهِ تَطیرُ، وَ‌ اَصْلُكَ الّذی اِلیهِ تَصیرُ، وَ‌ یَدُكَ الَّتی بِها تَصوُلُ» (3) یعنی خویشانت را گرامی بدار، زیرا آنان بال و پَرِ تو هستند كه با آنان پرواز می كنی و اصل و ریشه تو می باشند كه به ایشان باز می گردی و یاور تو هستند كه با آنها به دشمن حمله می كنی و پیروز می شوی.
صله رحم به طور کلی عبارت است از هر كارى كه موجب پيوند خويشان گردد هر چند كار كوچكى باشد مانند دادن جرعه اى آب به خويشاوندان. امام صادق (علیه‌السلام) مى‏‌فرماید: «صِلْ رَحِمَکَ وَلو بِشَرْبَةٍ مِن ماءٍ»، یعنی پیوند خویشاوندى خویش را حتّى با جرعه‏‌اى از آب محکم کن.
ازا ین رو، عملى كه از روى لطف و احسان باشد و سبب تحكيم روابط عاطفى ميان ايشان شود، صله رحم گفته مى شود. در مقابل، به هر نوع بى اعتنايى در برابر خواسته هاى مشروع خويشاوندان و ادا نكردن حقوق آنان، قطع رحم مى گويند كه به كدورت و ايجاد فاصله ميان آنها مى انجامد.
اقسام گوناگون صله رحم از این قرار است:
الف ) زبانى :كارهايى چون سلام كردن و رد سلام و فرستادن سلام (از طريق واسطه ) جزو صله رحم زبانى به شمار مى آيد. خداوند در قرآن كريم در آیه «و اذا حييتم بتحيه فحيوا باءحسن منها اءو ردوها» (4) می فرماید: چون به شما درود گفته شد، شما بهتر از آن درود گوييد يا همان را در پاسخ برگردانيد.
امام علی (علیه السلام) می فرماید: «صِلُوا اَرْحامَكُم وَ لَو بِالتَّسلیمِ» (5) یعنی با بستگان خود صله رحم كنید، گرچه با سلام كردن (به آنان) باشد.
ب) مالی: اگر در مواردی میان بستگان انسان افراد نیازمند وجود دارد، رسیدگی مالی به ایشان لازم است.
امیرمؤمنان علی (علیه السلام) در حدیث «فَمَنْ اَتاهُ اللهُ مالاً فَلْیَصِله بِه قَرابَتَهُ» (6) می فرماید: كسی كه از سوی خدا ثروتی به دست آورد، باید بستگان خویش را به وسیله آن دستگیری كند.
ج) فکری: رسیدگی فكری در جایی است كه یكی از بستگان انسان برای هدایت شدن نیاز به راهنمایی دارد. به عنوان مثال، یكی از اقوام انسان اهل نماز و روزه نیست، اگر نزد او رفتن و راهنمایی كردن، از فضیلت نماز و روزه سخن گفتن و ترساندن از پیامدهای ترک نماز و روزه در او مؤثر می شود، بر انسان لازم است كه نزدش رفته و به او كمك فكری كند كه امر به معروف و نهی از منكر است.
د) فعلی: ديد و بازديد، رفتن به خانه آنها و دعوت از آنها، گشاده رويى و مصافحه در برخورد با آنها، قهر نكردن و پيشى گرفتن در برقرارى دوستى دوباره با آنها هنگام قهر و كدورت، عيادت از بيمار، شركت در تشييع جنازه و مجالس بزرگداشت درگذشتگان، اصلاح مفاسد و دفع ستم از بستگان، برآوردن حاجت آنها پيش از بيان كردن و شريک بودن در شادى و غم آنها را مى توان از موارد صله رحم فعلى دانست.
امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «پیوند میان برادران آن گاه كه پیش هم هستند، دیدار همدیگر است و در مسافرت نامه نوشتن به یكدیگر» (7)
ه) خیرخواهی: دعا كردن در حق خويشان، به نيكى ياد كردن از آنان و طلب مغفرت و نذر کردن برای رفع مشکلات اقوام و دوستان نيز از مصداق هاى صله رحم به شمار مى رود.
و) ترك آزار: یكی از بهترین روش های صله رحم با خویشاوندان، ترك اذیت و آزار آنان است. بدین معنا پرهیز از غیبت، تهمت، زخم زبان و شماتت آنان، دخالت نكردن در زندگی آنها به عناوین مختلف، عیبجویی نكردن از آنان و ... از بهترین موارد صله رحم است.
امام صادق (علیه السلام) در این باره می فرماید: «بهترین چیزی كه به آن صله رحم می شود، خودداری كردن از اذیت و آزار آنان است»(8)

کسانی که رحم به حساب می آیند
رحم در لغت و عرف، به معناى نزدیکان و بستگان است و در اصطلاح فقه نیز بر اساس قول بعضی از فقهاء، همان معناى لغوى است؛ یعنى مطلق نزدیکان و بستگان البته با این قید که نسبی باشند، نه سببی، چه مذکّر باشند و چه مؤنث، جزء ورثه باشند یا نه، محرم باشند یا غیر محرم، مسلمان باشند یا کافر، از طرف پدر باشند یا مادر، یا هر دو. البته لازم است که از نظر نسبى بسیار دور نباشند تا مردم آنها را از اقوام و ارحام شخص بدانند و گرنه باید گفت همه انسان‏ها از اقرباء و بستگان هم هستند؛ بر اساس این نظر، میزان و معیار در تمامى این موارد عرف است.

منابع و مآخذ:
1. رعد: 13/ 21.
2. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول كافی، ج 2، ص 156.
3. موسوی، سید رضی، نهج‌البلاغه، نامه 31، ص 939.
4. نساء: 3/ 86.
5. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول كافی، ج 2، ص 155.
6. موسوی، سید رضی، نهج‌البلاغه، خطبه 142.
7. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول كافی، ج 2، ص 155.
8. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول كافی، ج 2، ص 155.

http://www.askdin.com/thread36727-2.html#post500164

دیدگاه جدیدی بگذارید