پرسش:
با قبول اختیار ، آیا خداوند در حال حاضر نیز برای افراد، اتمام حجت می کند و بعد آنها را مجازات می کند؛ یا این که می شود قبل از اتمام حجت نیز آنها را مجازات کند و به بلا گرفتار سازد؟ آیا ممکن نیست علم الهی به عاقبت فرد، خودش کافی باشد برای مجازات؟ آیا ممکن نیست طینتی که ما در عالم ذر برای خودمان ساخته ایم، خودش کافی باشد برای مجازات؟
پاسخ:
دوست عزیز
اتمام حجت خدا بر مردم، اصل مسلم دینی است؛ یعنی تا زمانی که اتمام حجت رخ ندهد، خداوند مردم را به خاطر اعمالشان مجازات نمی کند. این اصل عام است و محدود به قوم و ملت و فرد خاصی نیست.
مثلا برای این که قومی به مجازات دنیوی مبتلا شده است، این شرط بیان شده که گناهشان بعد از اتمام حجت از طریق انبیاء باشد؛ یعنی بعد از این که انبیاء آمدند و حضورا تبلیغ کردند و معجزاتی را ارائه کردند، باز هم افراد گناهکار و منکر باقی ماندند، در این صورت، امکان مجازات دنیوی مطرح می شود؛ وگرنه قبل از آن، اساسا مجازات دنیوی منتفی است: «وَ ما كانَ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرى حَتَّى يَبْعَثَ في أُمِّها رَسُولاً يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِنا وَ ما كُنَّا مُهْلِكِي الْقُرى إِلاَّ وَ أَهْلُها ظالِمُونَ»(1)؛ یعنی: « و پروردگار تو هرگز شهرها و آباديها را هلاك نمىكرد تا اينكه در كانون آنها پيامبرى مبعوث كند كه آيات ما را بر آنان بخواند؛ و ما هرگز آباديها و شهرها را هلاك نكرديم مگر آنكه اهلش ظالم بودند».
در این آیه، نابودی شهر و دیار، مشروط به چند چیز شده است: ارسال رسول به آن شهر و دیار؛ در نظر گرفتن زمانی که رسول بتواند در آن فرصت تبلیغ کند و آیات و معجزات خودش را ارائه کند و مردم را به سوی حق فرا بخواند؛ رسول برای مردم تبلیغ کرده و معجزاتش را نشان داده و حقانیتش را اثبات کرده است؛ اما با این حال، مردم گناهکارند و از ظلم کردن دست بر نمی دارند.
یا در این آیه به گفتگوی خداوند و جهنمیان اشاره می شود که جهنمیان از خداوند فرصت می خواهند تا به دنیا بازگردند و گذشته خود را جبران کنند و از انبیاء پیروی کنند؛ اما خداوند می فرماید شما سابقا فرصت داشتید ولی پیروی نکردید و خودتان را فناناپذیر تلقی می کردید: «وَ أَنْذِرِ النَّاسَ يَوْمَ يَأْتيهِمُ الْعَذابُ فَيَقُولُ الَّذينَ ظَلَمُوا رَبَّنا أَخِّرْنا إِلى أَجَلٍ قَريبٍ نُجِبْ دَعْوَتَكَ وَ نَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَ وَ لَمْ تَكُونُوا أَقْسَمْتُمْ مِنْ قَبْلُ ما لَكُمْ مِنْ زَوالٍ»(2)؛ یعنی: « و مردم را از روزى كه عذاب الهى به سراغشان مىآيد، بترسان! آن روز كه ظالمان مىگويند: پروردگارا! مدّت كوتاهى ما را مهلت ده، تا دعوت تو را بپذيريم و از پيامبران پيروى كنيم! (امّا پاسخ مىشنوند كه:) مگر قبلاً سوگند ياد نكرده بوديد كه زوال و فنايى براى شما نيست؟!».
بنابراین، مجازات دنیوی یا اخروی، بدون اتمام حجت نیست.
افزون بر آیات سابق، می توان به این نکته مهم نیز اشاره کرد که اساسا مفهوم مجازات، متضمن آن است که ما کسی را تنبیه می کنیم که مسئول بوده کار شایسته را انجام بدهد و یا کار ناشایسته را ترک کند؛ و او نیز از مسئولیتش آگاه است؛ اما با این حال، نسبت به این مسئولیتی که متوجهش بوده، بی اعتنایی می کند؛ و در نتیجه، مستحق مجازات و تنبیه می شود. بنابراین، به روشنی می توان فهمید چرا مجازات قبل از اتمام حجت انجام نمی شود.
اما درباره علم پیشینی خدا به سرنوشت افراد و تاثیر آن در مجازات بدون اتمام حجت در دنیا نیز گفتنی است: اگر چنین بود که علم پیشینی خدا برای مجازات کافی بود، خداوند اساسا کسی را در دنیا خلق نمی کرد و مختار نمی کرد و مورد امتحان قرار نمی داد و فرصت توبه و بازگشت را به او نمی داد و ... تمامی این امور نشانگر آن است که خداوند بدون اتمام حجت در این دنیا کسی را مجازات نمی کند؛ خصوصا این که خودش در قرآن مکررا به این اصل گوشزد کرده است.
اما در مورد طینت و عالم ذر و تاثیر آن در مجازات بدون اتمام حجت در دنیا نیز گفتنی است که تاثیر عالم ذر و طینت نیز نباید به نحوی باشد که این میزان از اختیار و قدرت در تعیین سرنوشت روحانی (سعادت و عقوبت) را نفی کند چون همانطور که عرض شد آیات و روایات مکررا از نقش انسان در تعیین سرنوشتش خبر می دهند و نمی شود به خاطر چند روایت، آن مجموعه عظیم را نادیده گرفت. یا باید سند این روایات را تضعیف کرد و یا تفسیر مناسب از آنها ارائه داد و یا توقف کرد و تفسیرش را به ظهور امام زمان موکول کرد.(3)
اما یک نکته فرعی هم باقی می ماند: بلا و شرور گاهی برای مجازات است و گاهی برای امتحان و گاهی برای تنبّه بخشیدن و گاهی برای ارتقاء و غیره. بنابراین، نباید چنین تلقی کرد که هر وقت بلایی دیدیم، حتما از رویِ مجازات است.
کوتاه سخن این که مستند به عقل و نقل، هر بلایی مجازات نیست و هر مجازاتی همراه اتمام حجت در دنیا است. علم الهی و عالم ذر، برای اتمام حجت در این دنیا کافی نیستند چرا که مستند به متون دینی مشخص می شود که ما در این دنیا خلق شده ایم و از میزانی اختیار و قدرت برخورداریم که بتوانیم سرنوشت اخروی خودمان را در همین دنیا تعیین کنیم و به همین جهت، خداوند به گونه ای شرایط را رقم می زند که حجت بر ما تمام شود و سخن حق به ما برسد. البته خداوند از هر کسی متناسب با آنچه می داند و می تواند، انتظار دارد و مجازات و پاداش و عذاب را در همان چارچوب إعمال می کند.(4)
پی نوشت ها:
1. قصص: 59
2. ابراهیم: 44
3. رضوانی، معصومه، روایات طینت و اختیار انسان، پژوهش های فلسفی و کلامی، پاییز 1395، صص47-73
4. بقره: 286