پرسش:
آیا خداوند علم یقینی به آینده با تمام جزئیات آن دارد؟ اگر آری، این چگونه با اختیار انسان سازگار است؟ اگر از قبل مشخص شده باشد که انسان در چند ساعت آینده چه کاری انجام خواهد داد، آیا میتوان انسان را برای انجام آن کارها مختار دانست ؟ چرا که اگر انسان آن کارها را انجام ندهد به نوعی علم خداوند تبدیل به کذب میشود و این هم ممکن نیست، پس انسان مجبور است آن کارهایی که در علم خداوند نوشته شده را انجام دهد ؛ و اگر بگویید علم خداوند بعد از اینکه انسان تصمیم به انجام آن کارها گرفت ایجاد میشود در این صورت خداوند معلولِ ، معلولِ خود خواهد بود .
پاسخ:
علم پیشینی به رفتارها از سوی خداوند تلازمی با جبر ندارد، بلکه تنها در صورتی موجب جبر میشود که این علم، خودش علت وقوع آن فعل باشد؛ اما در جایی که آن فعل، علت خودش را دارد، و ما به خاطر علم به آن علت، به معلول علم داریم، اینجا جبر نیست.
این یک قاعده عقلی است که علم به علت موجب علم به معلول میشود، یعنی ما اگر به علت یک مسئله علم داشته بشیم، به معلول آن هم علم پیدا خواهیم کرد(1) مثل اینکه یک پزشک می داند یک مریض بیش از یک ماه زنده نمی ماند، خب این علم پزشک نیست که مریض را می کشد، بلکه علت مرگ، بیماری است، اینطور نیست که چون پزشک میداند مریض بیشتر از یک ماه دیگر زنده نیست، حتما باید تا یک ماه دیگر بمیرد، بلکه علم پزشک در این میان دخالتی ندارد، علت این مرگ، علم پزشک نیست، علت مرگ، بیماری است!(دقت کنید)
در موضوع بحث ما، اگر علم خدا، علت یک پدیده باشد خب در این صورت جبر خواهد بود، چرا که علت رفتار ما، آگاهی خداوند است، و ما به خاطر اینکه خدا علم دارد که فلان رفتار را انجام میدهیم، مجبوریم آن را انجام بدهیم؛ اما حقیقت برخلاف این است، چرا که علم خداوند علت رفتارهای ما نیست، بلکه خداوند به علت رفتارهای ما علم دارد، از این بابت به معلول آنها که رفتارهای ماست نیز علم دارد؛ طبیعتا در اینجا جبر نخواهد بود، چون اگر ما یک کاری را انجام میدهیم، به این خاطر نیست که خداوند به آن آگاه است، بلکه از آن جهت که خداوند به علت انتخاب ما علم دارد، به انتخاب ما هم علم دارد، چون همانطور که اشاره شد علم به علت، موجب علم به معلول میشود.
همانطور که شما اگر خوب دوستتان را بشناسید، و بدانید مثلا از رنگ آبی خیلی خوشش می آید، و از یقه دیپلمات علاقه دارد، و از پیراهن آستین کوتاه اصلا خوشش نمی آید میتوانید قبل از اینکه در مغازه پیراهنی را انتخاب کند، انتخاب او را حدس بزنید، این علم پیشینی شما هرگز موجب جبر برای او نمیشود، چون آنچه که منشأ انتخاب اوست سلیقه خودش است، نه علم شما! شما هم اگر می دانید چه پیراهنی را خواهد خرید به خاطر این است که از او شناخت دارید طبیعتا هرچه این شناخت دقیق تر، عمیق تر و گسترده تر باشد، دایره آگاهی شما از رفتارها و انتخاب های دوستتان هم دقیق تر، و گسترده تر خواهد بود.
نباید گفت حدس ما 100 درصدی نیست، چون وقتی ما با شناخت 70 درصدی از یک شخص میتوانیم 70 درصد انتخاب او را حدس بزنیم طبیعتا با شناخت 100 درصدی میتوانیم به صورت 100 درصد از انتخاب او خبر دهیم. اینکه ما نمیتوانم 100درصد یک شخصیت را بشناسیم اصل قاعده را زیر سوال نمیبرد، بلکه به خاطر محدودیت آگاهی و شناخت ما است!! اما چنین محدودیتی که در خداوند راه ندارد.
ما هم هر کجا شناختمان 100درصدی باشد می توانیم پیش گویی قاطع داشته باشیم، مثلا ما می توانیم پیش بینی کنیم که قطعا اگر ببری به دنبال دوستمان بدود او فرار خواهد کرد، اما او برای فرار از چنگال ببر مجبور نیست، میتوان بماند و «انا لله و انا الیه راجعون» شود؛ اما چنین نخواهد کرد. این دوست ما هنگام فرار از دست ببر هرگز در ذهنش نمیگوید فلانی میداند من فرار می کنم، پس چاره ای ندارم که فرار کنم!! بلکه انتخاب فرار از سوی ایشان برگرفته از یک دو دوتا چهارتای میان مرگ و زندگی است، و چون ما ایشان را می شناسیم حکم قطعی می کیم که ایشان فرار را انتخاب خواهند کرد.
پی نوشت ها:
1. سبحانی، جعفر، الالهیات، المركز العالمي للدراسات الإسلامية، قم، چاپ سوم، 1412ق، ج1، ص113
http://www.askdin.com/showthread.php?t=64750&p=1016253&viewfull=1#post10...