سؤال:
آیا میتوان از منظر فلاسفه مخلوقاتی ازلی و قدیم در کنار خداوند فرض کرد؟ در صورت وجود مخلوقات ازلی، توحید ذاتی خداوند خدشهدار نمیشود؟
پاسخ:
مقدمه:
سه دیدگاه مشهور در بیان اصل علیت موجود است:
۱- دیدگاه فیلسوفان یا دیدگاه امکانی
۲- دیدگاه بسیاری از متکلمان و عموم مردم یا دیدگاه حدوثی؛
۳- دیدگاه بسیاری از مادیین یا دیدگاه حسی.
از دیدگاه امکانی، فقط هر شیئی که در ذاتش ممکن باشد نیازمند به علت است؛
از دیدگاه حدوثی فقط هر شیئی که حادث زمانی است، محتاج به علت است؛
از دیدگاه حسی، که حس را ملاک قضاوت درباره همه موجودات میداند، بیاستثنا هر موجودی علت میخواهد
به طور خلاصه میتوان این سه دیدگاه را اینگونه گفت:
- هر ممکن بالذاتی به علت نیازمند است
- هر حادث زمانی به علت نیازمند است
- هر موجودی به علت نیازمند است.[1]
بر اساس این سه دیدگاه، ما و همه امور پیرامون ما نیازمند علتاند اما تفاوتشان در این است که
مطابق دیدگاه حسی، وجود خدا -یعنی موجودی که علت اشیاست و خودش از علت بینیاز است- مُحال است؛ زیرا از یک سو، خداوند را موجود فرض کردهایم پس محتاج علت است از طرفی طبق تعریف، خداوند موجودی بینیاز از علت است؛ پس فرض وجود خداوند، فرض چیزی است که هم به علت نیازمند است و هم نیازمند نیست و این تناقض است و محال.
البته بنابر دیدگاه امکانی و حدوثی، وجود خداوند مُحال نیست زیرا هر دو اثبات می کنند که خداوند نه ممکن بالذات است و نه حادث؛ تا برای موجود بودن نیازمند به علت باشد؛
اما فرق دیدگاه حدوثی با امکانی در این است که
بنابر دیدگاه حدوثی، وجود معلولی (مخلوقی) که ازلی (قدیم زمانی)[2] باشد محال است؛
زیرا از یک سو طبق فرض، معلول است، پس نیازمند علت است و از سوی دیگر، طبق این دیدگاه، چون فرض کردهایم حادث زمانی نیست (ازلی است)، محتاج به علت نیست.
در نتیجه، بنابر این دیدگاه، فرض وجود معلول –مخلوق- ازلی فرض چیزی است که هم نیازمند علت است و هم نیازمند علت نیست که تناقض است و محال؛
اما از دیدگاه امکانی اشکالی ندارد که شیئی هم ممکن بالذات باشد -معلول باشد- و هم ازلی باشد.
بنابراین، طبق دیدگاه امکانی، فرض وجود معلول ازلی بلااشکال است.
از آنجا که در فلسفه اثبات شده که مناط احتیاج به علت، همان «امکان بالذات» است، پس باید دیدگاه امکانی را بپذیریم و دیدگاه امکانی دیدگاهی است که با وجود معلول ازلی منافات ندارد.
یعنی خدا با فرض وجود موجودات قدیم دیگر هم سازگار است، اما تفاوتشان -خدا و موجودات قدیم دیگر- در این است که خدا، واجب است و آنها، ممکن بالذات؛ و به همین دلیل، توحید ذاتی خداوند نیز خدشهدار نمیشود.
روشن است که این امکان داشتن مخلوق ازلی از مناط احتیاج به علت –که همان امکان ذاتی است- به دست آمد.
استاد جوادی آملی در مورد امکان و وقوع مخلوق ازلی مینویسد:
«مشیت و اراده «قادر متعالی» بر فعل یا ترک، ازلی و عین ذات اوست؛ زیرا متن علم او -که عین ذات اوست- به فعل تعلق میگیرد و هرگز به امساک فیض و ترک جود متعلق نمیشود و اگر علم به نظام اصلح عینِ ذات اوست و همین علم ذاتی منشأ پیدایش عالَم است و به قصد زاید نیازی ندارد و از چنین علمی عنوان اراده ازلی و مشیت ذاتی که مصدر اراده فعلی و مشیت خارج از ذات است، انتزاع میشود؛ پس دوام فیض (نه قِدَم عالَم) محصول آن خواهد بود».[3]
به دیگر سخن، ذات و صفات خداوند وجود بسیط و مجرد تام اند و در آن امر ممکن و استعدادی نیست بلکه ذات و صفاتش به نحو ضروری محقق اند پس فاعلیتش هم ضروری و ازلی خواهد بود.
نتیجه:
از دیدگاه فلاسفه مسلمان، مناط احتیاج به علت، امکان ذاتیِ اشیاء است و بر اساس این مبنا، فرض مخلوق قدیم و ازلی ممکن است و موجب نقض توحید ذاتی خداوند نمیگردد؛ زیرا، ازلیت، وصف انحصاری واجب الوجود (واجب تعالی) نیست بلکه ممکنات هم میتوانند ازلی باشند.
منابع:
[1]. عبودیت، عبدالرسول و مصباح، مجتبی؛ خداشناسی (سلسله دروس مبانی اندیشه اسلامی)، قم: موسسه امام خمینی ره، ۱۳۹۶؛ ص ۴۸.
[2]. مقصود از موجود ازلی موجودی است که نتوان برای آن مبدأ آغازی فرض کرد.
[3]. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، قم: مرکز نشر اسراء، ۱۳۸۵، ج۴، ص ۱۷.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=64525&p=1015811&viewfull=1#post10...