پرسش:
کسی که نماز میخواند و حتی الامکان گناه نمیکند و اصول و فروع دین را رعایت میکند اگر معتقد به ولایت مطلقه فقیه نباشد آیا کفر گفته و باید به جهنم برود؟آیا می تواند به عنوان یک عقیده ی شخصی میتواند بگوید ولایت فقیه را به این صورت قبول ندارم؟
پاسخ:
در این خصوص باید به چند نکته توجه بفرمایید:
نکته اول:
بحث بر سر اعتقاد شخصی یا اعتقاد جمعی نیست، روشن است که اعتقاد هر کسی، حتی اگر اعتقادات شخصی اش باشد باید مبتنی بر عقل و منطق باشد، خصوصا در اعتقادات دینی که قرآن کریم می فرماید: انسان ها در این مسئله باید تسلیم و پیرو باشند:
«وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِم»؛ و هيچ مرد و زن مؤمنى را نرسد هنگامى كه خدا و پيامبرش كارى را حكم كنند براى آنان در كار خودشان اختيار باشد.(1)
بنابراین در اتخاذ عقائد اینچنینی باید به ادله نگاه کرد، و شخصی بودن اعتقاد چیزی را تغییر نمیدهد.
نکته دوم:
بحث «ولایت فقیه» به لحاظ کلامی از زیرشاخه های بحث نبوت و امامت است، و ناظر به این امر است که آیا در زمان غیبت معصوم، حکومت از دیدگاه اسلام رها میشود و اسلام در این خصوص نظری ندارد؟ و کسی را به حاکمیت در این دوران نصب نکرده است؟ یعنی از دیدگاه اسلام اگر علی(علیه السلام) حاکم نشد دیگر تفاوتی نمیکند مثلا سلمان حاکم شود، یا ابوسفیان؟
پس باید در این خصوص تحقیق کرد، اگر عقل و متون دینی به ما گفتند که چنین چیزی نمیشود و قطعا خداوند انسان را در زمان غیبت رها نمی کند، خب ما موظف و مکلّف به زمینه سازی برای تحقق آن هستیم، اما اگر کسی به هر دلیلی واقعا به لحاظ اعتقادی و به دور از تعصبات و پیش فرض های ذهنی این ادله را ناکافی دانست و معتقد به ولایت مطلقه فقیه نشد، به هیچ وجه از شیعه خارج نشده و کفر هم نگفته است.
نکته سوم:
نکته دیگر اینکه اعتقاد نداشتن به ولایت فقیه با ضدیت متفاوت است، کسی که ادله ولایت فقیه را ناکافی می داند معتقد است حاکمیت فقیه در دوران غیبت ضرورت ندارد، نه اینکه اگر برپا شد باید آن را تضعیف کرده و در صورت توان سرنگون سازیم! این دو بحث هرگز نباید با یکدیگر خلط شوند. اگر کسی که معتقد به ولایت مطلقه فقیه نیست، در برابر کسانی که معتقد به این امر هستند و از سر احساس وظیفه با نثار کردن جانشان حکومت فقیه را تشکیل داده اند ضدیت به خرج بدهد، و هر کجا می نشیند اعتقاد مردم نسبت به این نظام را تضعیف کند، خب این مسئله ای فراتر از اعتقاد و عدم اعتقاد به ولایت فقیه است، این دشمنی آشکار با دین، و کمک کردنی آشکار به دشمن است، و قطعا از این بابت مواخذه خواهد شد. چرا که از طرفی ادله ی او بر عدم ضرورت ولایت فقیه، جواز حکومت فقیه را زیر سوال نمی برد، و از طرف دیگر قطعا با تضغیف نظام اسلامی، تفکرات سکولار و ضد دین قوّت می گیرند، یعنی چنین شخصی حتی با نیت اسلامی، اما در جبهه ای گام برمیدارد که رضایت دشمنان اسلام در آن است، و از این بابت روز قیامت بازخواست خواهد شد.
به همین خاطر برخی از مراجع عظام تقلید علی رغم دیدگاه های مختلف در خصوص ولایت مطلقه فقیه اما حفظ نظام را از اوجب واجبات تبیین کرده اند.
پی نوشت ها:
1. احزاب:36/33.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=32475&p=1013571&viewfull=1#post10...