پرسش:
به نظر می آد، اثبات و پایه و زیر بنای بسیار از عقاید مذهبی ما، معطوف به اینه که ما پیشتر مختار بودن خود را اثبات یا مفروض گرفته باشیم.یعنی اختیار و آزاد بودن ما، باوریست مقدم بر باور های دینی ما.حضرت محمد پیامبر خدا بود، اسلام دین حقه و قرآن کلام خدا و هدایتگر هست، خدا باید پیامبرانی بفرسته....اینا، پیشفرضشون مختار بودن ماست...
اما از سوی دیگر، در پاره ای مطالب به صورتی گفته میشود که گویا ارسال پیامبران دلیل بر مختار بودن است.
بنابراین سوال من این است که اختیار دلیل بر ارسال پیامبران است یا ارسال پیامبران، دلیل بر اختیار ما.
پاسخ:
در مورد رابطه بین "اختیار" و "برخی باورهای دینی مانند ارسال پیامبران" چند تصویر میتوان ارائه کرد:
نخست. هر یک علت دیگری باشد:
وجود اختیار=علت ارسال پیامبران،،، ارسال پیامبران= علت وجود اختیار
دوم. این علیت یک جانبه است:
وجود اختیار= علت ارسال پیامبران،،،ارسال پیامبران= علت وجود اختیار
سوم. هر دو نشانه ودلیل بر دیگری:
وجود اختیار= نشانه ارسال پیامبران،،، ارسال پیامبران= نشانه وجود اختیار
اما کدام یک از این فرضها صحیح است:
حالت نخست نادرست است و نه اختیار علت ارسال است و نه ارسال علت اختیار. زیرا علت ارسال پیامبران و وجود اختیار، تحقق هدف خداوند از خلقت است
حالت دوم: نیز به همین جهت که یکی را علت فرض کرده اشتباه است.
حالت سوم: نیز نادرست است زیرا گرچه ارسال پیامبران میتواند شاهد و مویدی بر وجود اختیار باشد، ولی وجود اختیار، شاهد و مویدی بر ارسال نیست.
به نظر میرسد راه حل دیگری درست است. بدین صورت که ارسال پیامبران، نشانه و مویدی است بر وجود اختیار در انسانها و وجود اختیار، زمینه و پیش فرض صحت ارسال پیامبران.
بنابراین هیچ مشکلی بین آن دو قضیه وجود ندارد:
وجود اختیار، پیش فرض صحت ارسال پیامبران نیست(چرا که بدون وجود اختیار در انسان، فرستادن پیامبران معنا نداشت) ارسال پیامبران نیز نشانه ای بر وجود اختیار است.
یکی نشانه وجود دیگری است و دیگری، پیش فرض صحت اولی. رابطه بین دلیل و پیش فرض، رابطه دو جانبه است.
مثلا
پیش فرض رانندگی با ماشین، داشتن گواهینامه است. داشتن گواهینامه نیز، مویدی بر صحت رانندگی است.
بنابراین هیچ دوری در میان نیست.
پرسش: اینکه، حد و حدود و شکل و شمایل اختیار ما چطوره و چطور بهش می رسیم.قطعا همه قبول داریم که ما اختیار تام نداریم.اختیار ما محدوده. حد و حدود و شکل و شمایل اختیار به چه نحوه؟ چطور فهم می شه؟ آیا اینجا که من انتخابی داشتم، مختارانه بود یا نبود؟
در مورد محدوده اختیار، لازم است بدانیم.
انتخاب ما، تحت تاثیر یک سری مبادی ادراکی و تحریکی قرار دارد. مبادی ادراکی و شناختی عبارتند از شناخت کاری که میخواهیم انجام دهیم یا ترک کنیم. مبادی تحریکی نیز عبارتند از میل و شوق و عزم و اجماع.
خود این مبادی، تحت تاثیر یک سری عوامل شناختی دیگر هستند. اموری مانند نطفه، لقمه، تربیت خانوادگی، اجتماع، دوستان، کارهایی که انجام داده ایم و ملکاتی که کسب کرده ایم.
یک سری از اینها در اختیار ما نیستند مانند والدین، اجتماعی که در آن به دنیا آمده و بزرگ شده ایم، لقمه و نطفه.
اما یک سری در اختیار ما بوده است مانندکارهایی که انجام داده ایم و محیطی که در بزرگسالی انتخاب کرده ایم و...
با این حال، اینها زمینه میشوند برای انتخابی که داریم. اما نقش اینها صرفا در حد زمینه چین است و هیچگاه علیت تام در انتخابهای ما ندارند.
بنابراین نکته، اینک به سوال شما میپردازیم. این سوال دو وجه و جنبه میتواند داشته باشد:
نخست: اختیار مطلق، همان تفویض است.
دوم: در قول صحیح در مورد جبر و اختیار، انسان در محدوده اراده خودش و بدون لحاظ اراده خداوند، ایا در انتخابهایش مجبور است یا مختار.
در مورد وجه نخست، بله حق با شماست. انسان دارای اختیار مطلق نیست یعنی انسان بدون عنان نیست و محدودیتهایی در انتخاب کردنش وجود دارد. تفویض باطل است و اراده خداوند بر آن است که انسان بتواند انتخابهای خود را داشته باشد و مانع انسان نمیشود با اینکه قدرت این کار را دارد.
اما در مورد وجه دوم، سخن شما نادرست است.
یعنی . در کارهایی که بدون اجبار عامل خارجی انجام میدهیم، ما اختیار تام داریم و هیچ چیز ماوراء طبیعی ای نمیتواند ما را مجبور کند.
در مورد اینکه آیا انتخاب کردن انسان، مختارانه بوده است یا خیر، لازم است دقت کنیم که اختیاری بودن اختیار و انتخاب کردن، دو حالت میتواند داشته باشد:
نخست اینکه آیا من در کلیت حق انتخاب داشتن، مجبورم یا مختار.
دوم اینکه آیا من در انتخابهای مشخص و جزئی ام، مختارم یا عاملی مرا مجبورکرده است.
در مورد فرض نخست، کلیت حق انتخاب داشتن، یک امر غیر اختیاری است و امری است که در سرشت انسان قرار داده شده است.
در مورد فرض دوم، انتخابهای مشخص هر شخصی امری است اختیاری و کسی انسان را نمیتواند مجبور کند.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=64228&p=1013283&viewfull=1#post10...