پرسش:
آیا حضرت علی (ع) بر کشتگان دشمن در جنگ جمل مخصوصا طلحه و زبیر ترحم کرده و گریست؟
پاسخ:
آمارکشته های جنگ جمل بسیار بالا بود. شيخ مفيد در این زمنیه می فرماید: برخى آمار كشته شدگان را بيست وپنج هزارنفر نوشته اند در حالى كه عبد الله بن زبير (آتش افروز معركه) اين تعداد را پانزده هزار مىداند. سپس شيخ مفيد قول دوم را ترجيح مى دهد مى گويد مشهور اين است كه مجموع كشته ها چهارده هزار نفر بوده است.(1)
اما گزارش هایی موجود است که برپایه آنها برخورد امام با کشته های دشمن همچون حین جنگ با مدارا بوده است
در گزارشی آمده است: امام (عليه السلام) مردم بصره را دعوت كرد كه كشتگان خود را به خاك بسپارند. به نقل طبرى، امام بركشتگان ناكثان از بصره وكوفه نماز گزارد وبر ياران خود كه جام شهادت نوشيده بودند نيز نماز گزارد وهمگان را در قبر بزرگى به خاك سپرد.سپس دستور داد كه تمام اموال مردم را به خودشان باز گردانند بجز اسلحه اى كه در آنها علامت حكومت باشد وفرمود:
«لا يحل لمسلم من المسلم المتوفى شيء».(2)
از مال مسلمان مرده، چيزى براى ديگران حلال نمى شود.
امير مؤمنان (عليه السلام) از ميان كشتگان جمل مى گذشت كه جسد عبد الله بن خلف خزاعى را، كه لباسى زيبا بر تن داشت، مشاهده كرد.مردم گفتند كه او رئيس گروه ناكثان بود، امام (عليه السلام) فرمود: چنين نبود، بلكه كه او انسانى شريف وبلند طبع بود. سپس جسد عبد الرحمان بن عتاب بن اسيد را ديد.
فرمود: اين مرد ستون گروه ورئيس آنان بود.سپس به گردش خود ادامه داد تا اجساد گروهى از قريشيان را مشاهده كرد. فرمود: به خدا سوگند، وضع شما براى ما ناراحت كننده است، ولى من حجت را بر شما تمام كردم ولى شما جوانانى كم تجربه بوديد و از نتايج كار خود آگاه نبوديد
.
سپس چشمش به جسد قاضى بصره كعب بن سور افتاد كه قرآن بر گردن داشت. دستور داد كه قرآن وى را به نقطه تميزى انتقال دهند، سپس فرمود: اى كعب، آنچه را كه خداى من به من وعده كرده درست واستوار يافتم، آيا تو هم آنچه را كه پروردگارت وعده كرده درست و استوار يافتى؟سپس فرمود:
«لقد كان لك علم لو نفعك، و لكن الشيطان اضلك فازلك فعجلك الى النار»(3)تو دانشى داشتى; اى كاش (آن دانش) تو را سود مىبخشيد. ولى شيطان تو را گمراه كرد ولغزانيد وبه سوى آتش كشانيد.
حضرت هنگامی که جسد طلحه را ديد، فرمود: براى تو سابقه اى در اسلام بود كه مى توانست تو را سود بخشد، ولى شيطان تو را گمراه كرد و لغزانيد وبه سوى آتش شتافتى.(4)
ابن ابى الحديد مى نويسد:مشايخ روايت مى كنند كه على فرمود طلحه را بنشانند وآن گاه به او گفت:
«يعز علي يا ابا محمد ان اراك معفرا تحت نجوم السماء وفي بطن هذا الوادي. ابعد جهادك في الله و ذبك عن رسول الله؟».
براى من ناگوار است كه تو را در زير آسمان و در دل اين بيابان خاك آلوده ببينم. آيا سزاوار بود كه پس از جهاد در راه خدا ودفاع از پيامبر خدا دست به چنين كار بزنى؟ (5)
اما در مورد زبیر، عمرو بن جرموز با چند تن از یارانش، به تعقیب او پرداخت و او را غافلگیرانه کشت.(6) وی سپس نزد حضرت علی(عليه السلام) رفت و به دربان گفت، برای قاتل زبیر اجازه ورود بگیر. حضرت فرمود: اجازه بده وارد شود و مژده آتش جهنم به او بده.(7)
امام از کشته شدن زبیر اظهار ناخشنودی کرد و چون شمشیر وی را دید، با یادآوری دلیریهای زبیر در جنگهای صدر اسلام فرمود: این شمشیر بارها اندوه را از چهره رسول خدا(صلی الله علیه وآله) زدود.(8)
منابع:
1.الجمل، ص223.
2.تاريخ طبرى، ج2،ص543.
3.شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج1، ص 348.
4.شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج1، ص 348.
5. همان
6. طبری، تاریخ، ج۴، ص۵۱۱.
7.ابن سعد، طبقات کبری، ج۳، ص۷۸.
8.بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۵۴
http://www.askdin.com/showthread.php?t=57875&p=904632&viewfull=1#post904632