پرسش:
درباره ورود تشیع به کشور هند و وضعیت شیعیان آنجا چه اطلاعاتی وجود دارد؟
پاسخ:
از آنجا که پاسخ به این پرسش بسیار مفصل است و کتابهایی در این زمنیه تالیف شده است در اینجا به اختصار نکاتی عرض می شود.
هند کشور بزرگی است که مناطق مختلفش ؛خود در شمار کشوری بزرگ هستند. اما در کل سابقه حضور شیعه در هند به قرون اولیه بر می گردد. برخی آن را به زمان خلافت حضرت علی (علیه السلام) نسبت می دهند حضرت علی علیه السلام "حارث بن مره عبدی" را به هند فرستاد و زمنیه ظهور تشیع در آنجا را ایجاد نمود(1)
پس از آن حکومت هایی شیعه در هند تشکیل شد غزنویان ایرانی تبار در هند شیعه مذهب بودند. همزمان با صوفیه حکومت یوسف علیشاه که سلسله عادل شاهیان را تاسیس کرد تشکیل شد از آن روز مراسم و شعائر شیعی در هند رونق گرفت.(2)
برخی بر آنند که هجرت ایرانیان پس از حمله مغول ؛تشیع را به هند کشاند(3)مهاجرت ایرانیان و سادات به "دکن" همزمان با حکومت صفویه در ایران باعث قدرت گرفتن شیعیان در هند شد. در قرن دهم هجری چند حکومت شیعه در مناطق مختلف "دکن" تاسیس شد که در برابر حکومت مغولان هند، چشم به حمایت پادشاهان صفوی داشتند و روابط گستردهای با صفویان برقرار کردند.
حضور پر رنگ ایرانیان در مناصب مهم این حکومتها و مهاجرت بسیاری از علما و شاعران شیعی ایرانی به این مناطق بسیاری از مظاهر فرهنگ ایرانی و شیعی را در این مناطق رواج داد. "حسن کنگو" حکومت "بهمنیان"را در کنگو تاسیس کردند در دوره حکومت بهمن شاهان، مهاجران زیادی از ایران و سادات حجاز به این منطقه مهاجرت کردند و این خود از عوامل رواج تشیع در این مناطق بود. به مهاجران، غریب یا «آفاقی» گفته میشد و افزایش آفاقیها که اغلب مناصب دولتی را در دست داشتند به درگیریهایی میان این گروه و مردمان بومی منجر شد.
ایرانیان در سازمان نظامی و سیاسی حکومت بهمنیان نقش عمدهای داشتند. بخش بزرگی از سپاه بهمنیان را نیز سادات تشکیل میدادند. شاعران و علمای ایرانی نیز در دکن با روی گشوده استقبال میشدند.(4)
اما برخی بر این باورند که اولین عامل انتقال این اندیشه به سرزمین هند، صحابه پیامبر(ص) و مسلمانان قرون اولیه اسلام میباشند. از دیگر عوامل تأثیرگذار در این مسئله، تشعشعات فکری حکومتهای شیعی ایران چون صفاریان، آل زیاد، آل بویه و... را میتوان جستجو کرد. در دوران حکومت مغولان در ایران، برخی از شیعیان، مهاجرت را به ماندن در شرایط حاکم در کشور در چارچوب ضدیت با مذهب ترجیح میدادند و به لحاظ جغرافیایی، یکی از مناسبترین کشورها برای مهاجرت را هندوستان دانستند که در آن زمان مأمن بسیاری از شیعیان پس از حمله مغول شناخته میشد. مهاجرت سادات ایران در دورة حکومت مغولان، از دیگر عوامل گسترش تشیع در هند محسوب میشود. آنان بعد از مهاجرت به هند، در قرن دوازدهم و سیزدهم از سوی حکومت وقت، مورد استقبال قرار گرفتند و مناطق «پانی پات»، «نوهتا»، «بیجنور» و بلند شهر «جوار» به مرکز سکونت و فعالیت سادات تبدیل شد(5)
درباره آمار شیعیان در کشور هندوستان اطلاعات دقیقی در دست نیست. منابع مختلف جمعیت شیعیان هندوستان را بین ۳۰ تا ۵۰ میلیون نفر تخمین زدهان(6)و برخی، شیعیان هند را بزرگترین جمعیت شیعیان جهان بعد از ایران دانستهاند.
شیعیان هند در ایالتهای مختلف (سراسر هند) پراکنده شدهاند. شیعیان هند عموماً در مناطق شمالی، مرکزی، و جنوبی این کشور سکنی گزیدهاند.
مناطق زیر را میتوان از پرجمعیتترین مناطق شیعهنشین تلقی کرد:
- ایالت اوتراپرادش با مرکزیت شهر لکنهو، از مهمترین نقاط شیعهنشین در هند است. شهر لکنهو، مرکز ایالت اوتراپرادش با داشتن بیش از صدها هزار (و به گفته برخی منابع سه میلیون) شیعه، به مرکز تشیع در هند شهرت یافته است. البته شهر چونپور نیز از جمله شهرهای این ایالت، جمعیت شیعه زیادی را دارد؛
- کشمیر، دومین مرکز عمده فعالیت شیعیان بعد از لکنهو است. بیهار، با مرکزیت پانتا؛آندراپرادش، با مرکزیت حیدرآباد؛ایالت گجرات، نیز هزاران شیعه را در خود جای داده است؛ ایالت ماهارشترا، از جمله ایالتهای جنوبی هند است که انبوهی از جمعیت شیعه را در خود جای داده است. تقریباً این منطقه از ایالتهای نسبتاً وسیع هند شمرده میشود(7)
شهرهای پر جمعیت شیعه عبارتند از:
- لکنهو: در گذشته محل استقرار حکومت مسلمانان بوده و عظیمترین بناهای تاریخی شیعیان هند را در خود جای داده است. همچنین بزرگترین حسینیه شیعیان جهان در این شهر، نمونه بارز آن است.
- علیپور: ۹۹% جمعیت آن را شیعیان تشکیل میدهند.
- بمبئی: دهها هزار شیعه در آن ساکنند.
- چونپور: هزاران شیعه در آن سکونت دارند و از ویژگیهای مردم این شهر، علاقمندی و شیفتگی آنان نسبت به انقلاب اسلامی ایران است.
- مبارکپور: محل سکونت بسیاری از شیعیان است.
- بنگلور: صدها خانوار مسلمان اثنی عشری در آن ساکنند. در ایالت تامیل نادو، بیش از ۲۰۰ هزار شیعه زندگی میکنند.
- علیگر: محل استقرار بسیاری از شیعیان است. ساکنین این شهر عموما اهل علم و دانش هستند؛ بهگونهای که اغلب آنان به مشاغل علمی همچون تعلیم و تدریس اشتغال دارند.
- نوگانوه سادات: درصد زیادی از ساکنان آن شیعیان هستند و غالب ایشان از سادات هستند(9)
- دهلی: شیعیان در آنجا حضور چشمگیری دارند(8)
منابع
1.سیاوش یاری، تاریخ اسلام در هند، قم، نشر ادیان، ۱۳۸۸، ص۸۰.
2.عزیز احمد، تاریخ تفکر اسلامی درهند، ترجمه نقی لطفی و محمد جعفر یاحقی، تهران، انتشارات کیهان، ۱۳۶۷، ص۳۲
3. رئیس السادات، حسین، مروری بر تاریخ تشیع در هند، جستارهای ادبی، شماره ۶۳-۶۴، پاییز و زمستان ۱۳۶۲، ۵۸۲-۵۸۳
4. معصومی، فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی در دکن در دوره بهمنیان، ص۱۶۴
5.اشرافی، مرتضی، کشور شناسی هندوستان، پژوهشگاه بین المللی المصطفی(ص)، ۱۳۹۳، ص۶۷
6.تقیزاده داوری، محمود، گزارشی از آمار جمعیتی شیعیان کشورهای جهان، قم، شیعهشناسی، ۱۳۹۰ش، ص ۶۳7.
7.رضا مهدینژاد و محمدرضا کلانفری بایی، جزوه هند، دفتر مطالعات و کارشناسی کشورها، معاونت پژوهش، جامعة المصطفی(ص)، ۱۳۸۶
8. محمد زین العابدین بنگالی، کارشناس ارشد تاریخ اهل بیت(ع)، «تبلیغ در استان بیهار»، آفاق مهر، شماره ۴۹، سال ۱۳۹۱، ص۸۶
9.رسول جعفریان، اطلس شیعه، تهران، انتشارات سازمان جغرافیایی، چاپ دوم ۱۳۸۸، ص571
http://www.askdin.com/showthread.php?t=58788&p=926517&viewfull=1#post926517