چرا خداوند همه آنچه انسان از دنیا می خواهد را نمی دهد؟

پرسش:
باتوجه به اینکه سرنوشت انسان به دست خود اوست، چرا خدا به حال دل بنده توجه نمی کند و به او بی احترامی می کند؟ شاید بنده بخواهد صلاح خود را به صلاح خدا ترجیح دهد. آیا انسان با وجود اختیاری که دارد نمی تواند سرنوشت خودش را خودش رقم بزند و برخلاف مصلحت اندیشی خدا کاری کند؟ منظورم این هست که چرا خدا اهل معامله نیست؟ بنده اراده کرده لذت ببرد و نهایتا به جهنم برود اما خداوند به او دنیای با لذت را نمی دهد. مگر خدا نگفت "من کان یریدحرث الدنیا نوتیه منها"؟

 

 


پاسخ:
برای پاسخ به پرسش مورد نظر و اصلاح تصویری که از اراده الهی داریم، نخست آیه مورد نظر در پرسش را مورد بررسی قرار می دهیم: «مَنْ كانَ يُريدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ في‏ حَرْثِهِ وَ مَنْ كانَ يُريدُ حَرْثَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصيبٍ»(1) آنچه آنها در اين زندگى پست دنيوى انفاق مى‏كنند، همانند باد سوزانى است كه به زراعت قومى كه بر خود ستم كرده(و در غير محل و وقت مناسب، كشت نموده‏اند)، بوزد؛ و آن را نابود سازد. خدا به آنها ستم نكرده؛ بلكه آنها، خودشان به خويشتن ستم مى‏كنند.

در تفسیر این آیه باید به این نکته توجه کرد که «منها» بیانگر «مِن» تبعیض است؛ یعنی بعضی از آنچه می خواهد را به او می دهیم. در واقع، حرف «مِن» در زبان عربی معانی مختلفی دارد که یکی از آنها بیانگر تبعیض است.

به همین جهت در آیه مشابه دیگری آمده است: «مَنْ كانَ يُريدُ الْعاجِلَةَ عَجَّلْنا لَهُ فيها ما نَشاءُ لِمَنْ نُريدُ» (2) یعنی: « آن كس كه(تنها) زندگى زودگذر(دنيا) را مى‏طلبد، آن مقدار از آن را كه بخواهيم-و به هر كس اراده كنيم- مى‏دهيم».

بنابراین، اینطور نیست که اگر کسی هر آنچه از دنیا را بخواهد خداوند به او بدهد؛ بلکه خداوند متناسب با اراده خودش، بعضی از هر آنچه را که آن کس از دنیا بخواهد، به او می دهد.

بعد از این که معنای آیه را فهمیدیم، به این پرسش می پردازیم که چرا خداوند به طالب دنیا، همه آنچه او از دنیا می خواهد را نمی دهد؟ پاسخ به این پرسش از این قرار است که خداوند مالک حقیقی ما است و حقی بر او نداریم تا او موظف به ادای آن باشد؛ و همچنین او حکیم است و اگر امور دنیا را قبض و بسط می دهد، حتما حکمتی دارد.

گاهی می شود که خداوند طالب دنیا را غرق در نعمت می کند تا او در کفر بماند: «فَلا تُعْجِبْكَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِها فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ كافِرُونَ»(3)؛ یعنی: « و(فزونى) اموال و اولاد آنها، تو را در شگفتى فرو نبرد؛ خدا مى‏خواهد آنان را به وسيله آن، در زندگى دنيا عذاب كند، و در حال كفر بميرند».

ولی گاهی هم چنین نمی کند چنانچه که در زندگی پیرامونی خودمان نیز آن را می یابیم که گروهی از مردم طالب دنیا هستند و ایمان ندارند اما در تنگدستی به سر می برند.

بنابراین، او مالک حقیقی جهان است و تدبیر نهایی امور در دست او است و بر اساس حکمتی که نزدش حاضر است، امور را تدبیر می کند. همین قدر می دانیم که تدبیر الهی حکیمانه و عادلانه است و کار بیهوده و ناپسند و ظالمانه انجام نمی دهد؛ حتی اگر ما بواسطه جهل و محدودیت معرفتی خودمان، به آن عدل و حکمت پی نبریم.

آری، ما انسانها مختاریم و می توانیم سرنوشت خودمان را تعیین کنیم که کافر شویم یا مومن. حتی می توانیم با کوشش و تلاش، زندگی دنیوی مرفهی برای خودمان ترتیب دهیم اما این که بگوییم خداوند ملزم است درخواست ما را در این زمینه مستجاب کند و حتما زندگی دنیوی مرفهی برای ما ترتیب دهد، سخن نادرستی است چرا که اساسا ما حقی نسبت به خداوند نداریم تا او را ملزم به اجابت دعا کنیم. اگرچه خداوند وعده داده است که دعای ما را می شنود و جواب می دهد اما نفرموده است که هر آنچه بخواهیم را برآورده می سازد. گاهی به خاطر این که گناهکاریم، دعای ما را برآورده نمی سازد و گاهی به خاطر این که مومنیم خیرخواهی می کند و دعای ما را که نتیجتا به شر می انجامد برآورده نمی سازد و ... تدبیر الهی حتما بر محور حکمت و عدالت است اما این که چگونه چنین تدبیر حکیمانه و عادلانه ای رخ می دهد در محدوده معرفت ما نیست و نمی توانیم به تمامی جوانبش آگاهی داشته باشیم.

پی نوشت ها:
1. شوری: 20
2. اسراء: 18
3. توبه: 55

http://www.askdin.com/showthread.php?t=64121&p=1004900&viewfull=1#post10...