پرسش: میدانیم که در کیهانی که در آن زندگی میکنیم میلیارد ها میلیارد سیاره و ستاره همچون زمین و خورشید خودمان وجود داره.هر یک از این اجرام آسمانی در درون مجموعه هایی بنام کهکشان ها قرار دارند.هر یک از این کهکشانها میلیاردها ستاره و سیاره دارند.و باز در جهان قابل رصد میلیاردها کهکشان وجود داره که هزاران سال نوری از همدیگر فاصله دارند.تازه بخش زیادی از کیهان قابل رصد نیست!!! حال سوال اینجاست.چرا این همه ستاره و کهکشان بایستی افریده می شدند؟ اصلا بود و نبود انها فرقی میکند؟
پاسخ:
فلسفه آفرينش جهان و كهكشانها، در فلسفه عمومي خلقت همه موجودات تعريف شده است. اين دو ماهيتي جداي از هم ندارند. بايد ديد كه هدف خداوند از آفرينش همه موجودات چيست تا آن گاه فلسفه آفرينش ساير كهكشانها و ستارگان وسيارات دور دست و هدف اصلي آن براي ما روشن گردد.
تصور ما از انجام كارها، معمولا به دست آوردن سود يا رفع يك نياز است؛ زيرا ما انسان ها موجوداتي محدود و ناقص هستيم و همواره اعمال ما به يكي از اين دو امر برمي گردد؛ اما خداوند، هيچ نقصي ندارد تا با افعالش، قصد رفع آن را داشته باشد. خدا فاقد هيچ كمالي نيست تا به كمال رسيدن براي او متصور باشد. پس هدف از آفرينش او چيست؟
بنابراين در مورد آفرينش جهان و هدف از آفرينش آن مي گوييم:
جهان هستي با تمام نظم و زيبايي هايش نمادي از لطف، مهرباني، علم، قدرت، حكمت و... خداست، به طوري كه بدون آفرينش، صفات جمال و جلال خدا مخفي و پنهان مي ماند. هر «بود»ي، «نمود»ي دارد؛ نمي شود فياض باشد، اما فيضي نداشته باشد، همان گونه كه نمي تواند نور باشد. اما روشنايي نداشته باشد و رحمت باشد. اما بخشش نداشته باشد! بنابراين از همين جا مي توان نتيجه گرفت كه خلقت جهان نتيجه صفات خداوند است.(2)
ازجنبه یلی الحقّی، یعنی از جنبه هدفی که خالق دنبال میکند. او به دنبال رسیدن به نفعی نیست. چنانکه برخی دیگر نیز از همین جنبه ناظر به فاعل و خالق میگویند:
من نکردم خلق تا سودی کنم* بلکه تا بر بندگان جودی کنم
اما از جنبه یلی الخلقی، یعنی هدفی که از ایجاد این کرات برای مخلوقاتش در نظر دارد، لازم است تفکیکی داشته باشیم نسبت به موجودات موجود که مشاهده میشوند و موجوداتی که احتمال دارد در کرات دیگر باشد.
به عبارت دیگر، تفکیک کنیم بین موجودات حاضر در کره زمین و موجودات احتمالی سایر کرات. در مورد موجودات کره زمین، لازم است بدانیم که بر اساس بینش قرآنی، همه اسمان و زمین طفیل وجود انسان خلق شده اند:
" هُوَ الَّذي خَلَقَ لَكُم ما فِي الأَرضِ جَميعًا ثُمَّ استَوىٰ إِلَى السَّماءِ فَسَوّاهُنَّ سَبعَ سَماواتٍ"(3)
او خدایی است که همه موجودات زمین را برای شما خلق کرد، و پس از آن به خلقت آسمانها نظر گماشت و هفت آسمان را بر فراز یکدیگر برافراشت و او به همه چیز داناست.
"وَسَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِنْهُ"(4)
و آنچه در آسمانها و زمین است تمام را مسخر شما گردانید و اینها همه از سوی اوست.
بر این اساس، خداوند آسمان و زمین را برای انسان خلق کرده و اینها مقدمه آفرینش انسان بوده، بعد هم که زمین خلق شد آن وقت انسان را به عنوان خلیفه خودش بر روی زمین آفرید. در مورد وجود حيات در كرات ديگر هم آنچنانکه در برخي روايات تاكيد شده است كه دائره خلقت انسانها به همين انسانهاي از نسل حضرت آدم (ع) ختم نشده، بلكه خداوند انسانهاي ديگري نيز خلق كرده است و احتمال آنكه برخي آنها در جاي ديگري غير از زمين زندگي كرده باشند، دور از ذهن نيست.
در روايتي نقل شده است كه امام خطاب به يكي از اصحاب فرمود :
"أَ تَظُنُّ أَنَّ اللَّهَ لَمْ يَخْلُقْ خَلْقاً سِوَاكُمْ بَلَي وَ اللَّهِ لَقَدْ خَلَقَ اللَّهُ أَلْفَ أَلْفِ آدَمَ وَ أَلْفَ أَلْفِ عَالَمٍ وَ أَنْتَ وَ اللَّهِ فِي آخِرِ تِلْكَ الْعَوَالِم"(5)
تو خيال مي كني خداوند جز شما چيزي نيافريده بخدا سوگند هزار هزار آدم و هزار هزار عالم آفريد كه تو در آخرين عالم قرار گرفتهاي"
و نيز از برخي متون ديني استفاده مي شود كه موجودات ديگري غير از انسانها، در غير زمين زندگي مي كنند. در تفسير نمونه، ذيل آيه 29 سوره مباركه شوري آمده است:
"اين آيه دلالت بر وجود انواع موجودات زنده در آسمان ها دارد گرچه هنوز دانشمندان به صورت قاطعي در اين زمينه قضاوت نمي كنند و سر بسته مي گويند كه داراي موجودات زنده اند، ولي قرآن با صراحت اين حقيقت را بيان مي دارد كه در پهنه آسمان نيز جنبدگان زنده، فراوان وجود دارد."(6)
پس بي ترديد عوالم و موجوداتي قبل از ما بوده است و خداوند آنها را ابتدا و قبل از ما آفريده است ولي جزئيات اين خلق هاي پيشين بر ما روشن نيست و ظاهرا در هيچ يكي از متون اديان آسماني هم بيان نشده است.
بنابراین به صورت خلاصه میتوان پرسش را اینگونه پاسخ داد که گرچه بر اساس تصریح قران کریم و متون دینی، کهکشانها تمام موجودات زمین و آسمان برای انسان و در مسیر هدایت و کمال او آفریده شده اند، اما اینکه این چه نفعی است که به انسان میرسد، نه در متون دینی اشاره ای بدان شده است و نه دانش تجربی در این زمینه پیشرفت کرده است.
ــــــــــــــ
1. اسراء، آيه 20.
2. سيد حسن ابراهيميان، انسان شناسي، نشر معارف، تهران، 1381 ش، ص 115 و 116
3. بقره،آیه 29
4. جاثیه، آیه 13
5. محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، چ دارالكتب الاسلاميه، تهران، بي تا، ج 25، ص 25.
6. همان، ج 54، ص 321.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=63701&p=1003212&viewfull=1#post10...