پرسش:
علت عقب ماندگی مسلمانان نسبت به دیگر ملتها چیست؟
پاسخ:
برای پاسخ به این سوال باید عوامل متعددی را در نظر گرفت و به آنها توجه نمود:
۱- باید میان دو موضوع، تفكیك قائل شویم یكى دین اصیل و ناب و خالص كه از طرف خداوند به عنوان برنامهاى كامل براى زندگى بشر آمده است و دیگرى، عقایدى موهوم و خرافات كه ساخته دست بشر بوده و به عنوان دین معرفى گردیده است (همانند عقاید موهوم ارباب كلیسا درباره خداوند و تعالیم آنها دربارة علم و نحوه زندگى مردم اروپا در قرون وسطا) چون ما نیز معتقد نیستیم هر دینی حق است و سبب سعادت بشر می شود.
۲- نباید تسلیم محض ادبیات کشورهای استعمار گر بود. و باید به این نکته اندیشید که آیا غرب پیشرفته است و ما عقب مانده؟ می بینیم که در غرب عليرغم رشد و ترقّى تمدن غرب در برخى از زمینهها، انحطاط و بحرانهاى جدى دیگرى در كنار آن پدید آمد و بشریت را در ورطه خطرناكى قرار داده و فریاد متفكران و اندیشمندان را بلند كرده است. پیشرفت غرب به دلیل تك ساحتى بودن، در خدمت بشر نبوده است. و پیشرفتی که امروزه از آن سخن گفته می شود، پیشرفت صنعت و تكنولوژى است که خارج از هویت انسان صورت گرفته است آیا در كشورهاى پیشرفته، پیشرفت اخلاق، ایمان و رفتارهاى انسان صورت پذیرفته است؟
این چه پیشرفتى در انسانیت و تمدن است كه به جهت نفت و سلطه بر جهان، خون هزاران انسانهاى بى گناه ریخته مىشود؟ آیا جنگ جهانى اول و دوم انفجار بمب اتمى هیرو شیما وناكازاكى، كشتار وسیع مردم ویتنام، و ... براى بیان سیاه بودن تمدن غربى كفایت نمىكند؟
۳- پیشینه تمدن مسلمانان در طى قرون متمادى و صدور تمدن به كشورهاى دیگر از جمله كشورهاى اروپایى نشان مىدهد كه دین تعارضی با تمدن ندارد. و نباید با انحصار نگاه به یک بخش کوتاه از تاریخ، به جمع بندی رسید و نظریه داد.
۴- با دقت بیشتر در همین مقطع تاریخی می یابیم که تنها مسلمانان و كشورهاى اسلامى نیستند كه در تکنولوژی عقب مانده اند. بلكه كشورهاى غیر اسلامى بسیارى نیز به این مشکل مبتلا هستند.
۵- در كشورهاى پیشرفته نیز به رغم در اختیار داشتن منابع فراوان و دسترسى به ارقام بالایى از رشد اقتصادى، رفاه همگانى تحقق نیافته است و به طور معمول، گروه خاصى از رهاورد توسعه بهره مىگیرند و عده بسیارى در فقر زندگى مىكنند.
۶- بسیارى از دانشمندان غربى و پدید آورندگان تمدن جدید غرب نیز دینگرا هستند هر چند این تمدن نو، بر پایه دینگرایى بنیان نهاده نشده است.
بنابر موارد فوق روشن مىشود كه نه دین سبب عقب ماندگى است و پیشرفت غرب اگر چه بعد از درگیری با دین بوده، اما درگیری با دینی بوده که خرافی شده و با علم مبارزه می کرده و ... .
حال با توجه به اینکه روشن شد، دین عامل عقب افتادگی در تکنولوژی نیست، بهتر است نیم نگاهی به عوامل این عقب ماندگی بیاندازیم تا برای آن چاره بیندیشیم:
۱. مسلمانان بر اساس انگیزش و هدایتهاى دینى، مسیر رشد تعالى را پوییدند و بر اثر انحراف از دین و آلودگى به مفاسد دنیاپرستى و سستى و كاهلى، به انحطاط و عقب ماندگى گراییدند.
۲. نظامهاى سیاسى فاسد و استبدادى نیز نقش مهمى در این زمینه داشتند. این نظامها به جاى همّت در جهت رشد و پیشرفت مسلمانان، فقط به فكر حفظ قدرت خویش و صرف هزینههاى عمومى مسلمانان در جهت خوشگذرانى و رفاه خود بودند. وجود این نظامها و حاكمان فاسد، خود ناشى از انحرافات سیاسى صدر اسلام پس از رحلت پیامبر عظیم الشأن و انحرافات اعتقادى و اجتماعى بعد از آن بود. این نظامهاى سیاسى، بر شخصیت و منش انسانها و فرهنگ این جوامع آثار زیان بارى نهاد.
۳. بیگانگان و استعمارگران براى عقب نگاه داشتن كشورهاى جهان سوم از جمله مسلمانان و استثمار منابع انسانى و طبیعى، تهاجم گسترده اى به این كشورها داشتند.
۴. سرگرم شدن مسلمانان به تفرقه و جنگهاى داخلى و جانشین ساختن شعارهاى استعمارى همچون ناسیونالیزم و پانعربیزم به جاى تكیه بر اصولگرایى و اتحاد بین الملل اسلامى، از دیگر علل عقب ماندگى مسلمانان است.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=54378&p=794643&viewfull=1#post794643