پرسش:
چگونه به یکتایی خداوند پی می بریم؟ چه اشکالی دارد چند خدا باشد و آنقدر دانا و حکیم باشند که در اداره امور باهم کنار بیایند؟
پاسخ:
ضمن تشکر، پاسخ سؤالتان را در دو بخش بیان می کنیم:
بخش اول- دلایل توحید و یگانگی خداوند:
براى پى بردن به يكتايى و يگانگى خداوند، همين قدر كافى است كه او را درست بشناسيم و از كلمه «خدا» معناى صحيحى در ذهن داشته باشيم. در این مجال به برخی دلایل و براهین اشاره می کنیم:
1- دلیل فطری: فطرت و نهاد هر انسانی گواهی میدهد قدرتی مافوق همه قدرتها وجود دارد. توجه به این قدرت در لحظات حسّاس و سخت روی میدهد. انسان در حال غرق شدن کسی را میخواند که تنها تکیه گاه، و قدرت نجات دهنده اوست که همان خدای یگانه است. (1)
2- دلیل وحدت و هماهنگی هستی: هر کس جهان هستی را مطالعه کند، خواهد دید که جهان مجموعه ای هماهنگ و واحدی به هم پیوسته است. این وحدت و هماهنگی از وحدت و یگانگی خالق خبر میدهد. به عبارت دیگر، اگر دو اراده و تدبیر بر عالم هستی حاکم بود، حتماً ناموزونی و فساد در آن حاکم بود، این مطلب، دلیل بر وحدت خالق و مدبّر عالم خلقت است. قوله کریم: «در آفرینش خدای رحمان تضادّی و عیبی نمیبینی بار دیگر نگاه کن آیا هیچ شکاف و خللی مشاده میکنی.»(2)
3- براهین عقلی و فلسفی: در این باره براهین عقلی و فلسفی متعددی نیز ذکر شده است، نظیر: 1- برهان رابطه وحدت عالم و يگانگي مبدأ آن، 2- برهان عدم تناهي، 3- برهان صرافت و محوضت وجود، 4- برهان تمانع، 5- برهان فرجه، 6- برهان نبوت. که در این مجال به چند مورد اشاره میشود:
الف: کمال مطلق و نامحدودی خداوند: مقدمه اصلی این دلیل آنست که ذات خداوند، نامتناهی، کامل و مطلق است و هیچ گونه محدودیتی در آن تصور نمیشود، زیرا وجوب وجود اقتضا میکند که ذات الهی فاقد هیچ کمالی نباشد، چرا که فقدان کمال مساوی با نقص و نیازمندی است و نیازمندی با واجب الوجود بودن سازگاری ندارد. بعنوان مثال: فرض كنيد كه جسمى در همه ابعادش (طول، عرض و ارتفاع) تا بى نهايت بزرگ شود آيا مى توانيم دركنار آن، يك جسم ديگر هم فرض كنيم كه آن هم از هر طرف تا بى نهايت ادامه داشته باشد؟ قطعاً خیر، اكنون اين بى انتهايى را درباره موجودى تصوركنيد كه جسم نيست و درتمام جهاتى كه براى وجود فرض مى شود، بى نهايت باشد. آيا مى توان از چنين موجودى «دو يا چند تا» فرض كرد؟ قطعاً پاسخ منفی است.
ب: دلیل دیگر بر نفی تعدد خدا، برهان تمانع است: یکی از ادلة مشهور توحید، دلیلی است که به دلیل تمانع نام یافته است، از این دلیل تقریرهای گوناگونی ارائه شده که در ادامه به یکی از این تقریرها اشاره میشود: هرگاه دو خداوند فرض شود، با سه احتمال رو به رو خواهیم بود: ۱ـ تنها یکی از آن دو میتواند از تحقق اراده دیگری جلوگیری کند، در این صورت روشن است که خدای حقیقی همان اولی است و دومی به دلیل مغلوب بودن ارادهاش نمیتواند خدا باشد. ۲ـ هر دو میتوانند از تحقق ارادة دیگری جلوگیری کند. ۳ـ هیچ کدام نمیتوانند از تحقق ارادة دیگری جلوگیری کند. دو احتمال اخیر نیز به نوعی با فرض اولیه ما، یعنی فرض وجود دو خدا سازگار نیست، زیرا احتمال دوم مستلزم مغلوب شدن ارادة خدایان مفروض و احتمال سوم مقتضی عجز و ناتوانی آنها از غلبه بر دیگری است بنابر این، احتمال دوم و سوم نیز نامعقول و باطل میگردد.(۳) بعبارتی اگر در هستی جز خداوند یکتا، خدا، یا خدایان دیگری وجود داشت، قطعاً نظام هستی به تباهی کشیده می شد. قوله کربم: «لَو کانَ فیهِما آلِهَةٌ اِلّا الله لَفَسَدَتا»(4) متکلمین از این آیه این برهان را استفاده کردند و معتقدند: اگر چند خدا در عالم وجود می داشت، هرگز شاهد این نظم و قشنگی بین اجزاء عالم نبودیم. عالم یا دچار فساد و تباهی می شد و یا هرگز چیزی بوجود نمی آمد. این مطلب حتی در لسان عرف هم جاری است و معروف است که می گویند: «دو پادشاه در یک اقلیم نمی گنجد». امام صادق(علیه السلام) نیز در مناظره ای با یک ثنوی(دوگانه پرست) سه دلیل بر توحید و یگانگی خداوند متعال ارائه کردند که از آن جمله، برهان تمانع بوده است.(5)
بخش دوم- تعدد واجب الوجود با فرض توافق و همفکری دراداره جهان بر اساس مسئولیت و دانایی:
این فرض نیز مردود است، زیرا؛ اولاً: مصلحتاندیشی و سازش در انجام کاری، برخاسته از ذهن آدمیان و بعد از آفرینش جهان و در واقع برگرفته از نظام اجتماعی است. به عبارتی انسان های عاقل و مختار برای رسیدن به بیشترین خیر بر اساس قانون یا قوانینی حاکم بر نظام هستی با هم توافق می کنند. اما سخن در مورد اصل آفرینش جهانی است که هنوز قانونی از پیش تعیین شده ندارد و خدایی که از هر گونه نیازی مبرا است فلذا فرض دو خدای سازگار در آفرینش معنا ندارد. ثانیاً: تزاحم ارادهها و سازش بر سر یک مسئله برای رفع تزاحم ارادهها یا ناشی از منفعتخواهی و خودپرستی است و یا ناشی از جهل و نادانی که همه این امور از ساحت قدس الهی دور است. ثالثاً: اگر دو واجب الوجود یا بیشتر وجود داشته باشد، به حکم این که هر موجودی که امکان وجود پیدا میکند و شرایط وجودش تحقق مییابد، از طرف واجب افاضه وجود به او میشود، باید به این موجود افاضه وجود بشود. و چون همه واجبها در این جهت نسبت واحد دارند، و اراده همه آنها به طور مساوی به وجود او تعلق میگیرد، پس دو ایجاد لازم است و این امر، مستلزم دو وجود است و چون معلول مورد نظر امکان پیش از وجود واحد را ندارد، پس جز امکان انتساب به خالق واحد را هم ندارد.(6)
از اینرو بر اساس دلایل و براهینی که بیانش گذشت؛ یکتایی و یگانگی خدای سبحان اثبات می شود و فرض وجود خدایان متعدد که با دانایی و مسئولیت، بطور هماهنگ جهان هستی را اداره می کنند نیز باطل می شود.(7)
پی نوشت ها:
1. آیت الله مکارم شیرازی و جمعی از دانشمندان، پیام قرآن، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1377، ج 3، ص 156.
2. سوره ملک/ آیه 3 و 4. در جای دیگر میفرماید: «اگر در زمین و آسمان خدایانی جز اللّه می بود، هر دو تباه میشدند. پس اللّه، پروردگار عرش، از هر چه به وصفش میگویند منزّه است.»، انبیاء/آیه 22؛ در سوره ای نیز به اشاره میفرماید: «خدا هیچ فرزندی ندارد و هیچ خدایی با او نیست. اگر چنین می بود، هر خدایی با آفریدگان خود به یک سو می کشید و بر یکدیگر برتری می جستند. خدا از آن گونه که او را وصف می کنند، منزّه است.»، مؤمنون/آیه 91.
3. ر،ک: آموزش کلام اسلامی، ج ۱، ص ۸۰، نشر طه، قم ۱۳۷۷ش.
4. سوره انبیاء/آیه22.
5. ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، الكافی، ج1 ،ص81، کتابفروشی علمیه اسلامیه، تهران، 1369.
6. برای مطالعه بیشتر ر.ک: سایت مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی و سایت شهر سؤال: موضوعاتی با عنوان دلایل یگانگی و یکتایی خداوند.
7. برای مطالعه بیشتر در باب توحید و خداشناسی، به کتاب «توحید در قرآن» تألیف استاد علامه جوادی آملی؛ «خداشناسی در قرآن» علامه مصباح یزدی و کتاب «آموزش کلام اسلامی»، ج ۱، تألیف محمد سعیدی مهر، مراجعه کنید.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=63561&p=998261&viewfull=1#post998261