تحقيق در مورد نسب ابوبکر



سؤال: آیا سند روایت «طبرانی» در بیان ازدواج «ابوقحافه» با فرزند برادرش از دیدگاه حدیثی معتبر است؟

پاسخ:
نام خليفه ی اول در دوران جاهلیت، «عبدالکعبة» بود كه پس از اسلام، اين نام به «عبدالله» تغییر یافت.(1) پدر وی، «عثمان بن عامر» يا «ابوقُحافه» و مادرش «سَلمی، ام الخیر» بود.
یکی از مسائل نقل شده در منابع روایی اهل سنت که قبول آن بیانگر خدشه بر نسب «ابوبکر» است، ازدواج پدر وی (ابوقحافه) با فرزند برادرش (صخر) در دوران جاهلیّت است. اختلاف در نسب ابوبکر از آنجا ناشی می گردد که سلسله نسب وی از جهت پدر عبارت است از: «عبدالله(ابوبکر) بن عثمان (ابوقحافة) بن عامر بن عمرو بن کعب بن سعد بن تیم» و نسب مادر وی به دو گونه بیان شده است:

الف) «ام الخیر (مادر ابوبکر) بنت صخر بن عامر بن کعب بن سعد بن تیم»؛ که در این فرض «ابوقحافة» با فرزند پسر عموی پدرش «صخر» ازدواج نموده است.
ب) «ام الخیر (مادر ابوبکر) بنت صخر بن عامر بن عمرو بن کعب بن سعد بن تیم»؛ که در این فرض «صخر» برادر «ابوقحافة» بوده که وی با دختر او ازدواج نموده است.
آنچه مشخص است آن است که اهل تاریخ و سیره و رجال صورت اول را پذیرفته اند؛ زیرا ازدواج با محارم در عرب مرسوم نبوده است؛ آنچنان که «ابن اثیر» در وجه بطلان قول دوم می نویسد: «عرب دختران برادر را به نکاح خویش در نمی آوردند و قول اول (که ابوقحافه با فرزند پسر عموی پدرش ازدواج نموده) صحیح تر(متعیّن) است».(2) اما با این حال بر اساس روایت «طبرانی» و نقل «ابن مندة اصفهانی»(متوفی: 395هـ) پدر ابوبکر با برادر زاده ی خویش ازدواج نموده است.(3)


روایت طبرانی بیانگر ازدواج «ابوقحافة» با دختر برادرش:

«طبرانی» (متوفی: 360هـ) در کتاب: «المعجم الکبیر» به نقل از «عروة بن زبیر» نسب «ابوبکر» اینچنین نقل نموده است: «حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَمْرِو بْنِ خَالِدٍ الْحَرَّانِيُّ، حَدَّثَنِي أَبِي، ثنا ابْنُ لَهِيعَةَ، عَنْ أَبِي الْأَسْوَدِ، عَنْ عُرْوَةَ، قَالَ: " أَبُو بَكْرٍ الصِّدِّيقُ اسْمُهُ عَبْدُ اللهِ بْنُ عُثْمَانَ بْنِ عَامِرِ بْنِ عَمْرِو بْنِ كَعْبِ بْنِ سَعْدِ بْنِ تَيْمِ بْنِ مُرَّةَ، شَهِدَ بَدْرًا مَعَ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ (وآله) وَسَلَّمَ، وَأُمُّ أَبِي بَكْرٍ رَضِيَ اللهُ عَنْهُ: أُمُّ الْخَيْرِ سَلْمَى بِنْتُ صَخْرِ بْنِ عَامِرِ بْنِ عَمْرِو بْنِ كَعْبِ بْنِ سَعْدِ بْنِ تَيْمِ بْنِ مُرَّةَ بْنِ كَعْبِ بْنِ لُؤَيِّ بْنِ غَالِبِ بْنِ فِهْرِ بْنِ مَالِكٍ».(4)
بر اساس این روایت، «ابوقحافة» برادر «صخر» است که در نتیجه این خبر بیانگر ازدواج «ابوقحافه» با فرزند برادر خود خواهد بود.

حکم روایت طبرانی:
«نور الدین هیثمی» (متوفی: 807هـ) در کتاب‌: «مجمع الزوائد» در بیان حکم اسناد این خبر،‌ اِسناد آنرا «حسن» دانسته؛(5) که چنین تعبیری بیانگر ضعف در قوه ی حفظ یکی از راویان خبر است.


تضعیف سند خبر «طبرانی» به واسطه ی وجود «عبدالله بن لهیعة»
خبر «طبرانی»به واسطه ی وجود «عبدالله بن لهیعة» تضعیف شده است و این تضعیف ناظر به قدرت حفظ این راوی می باشد.
بررسی رجالی «عبدالله بن لهیعة»
«ابن حجر عسقلانی» (متوفی: 852هـ) ترجمه ی وی را در شماره ی:648، کتاب: «تهذیب التهذیب» خویش آورده است:
«م د ت ق (مسلم وأبي داود والترمذي وابن ماجة) عبدالله بن لهيعة بن عقبة بن فرعان بن ربيعة بن ثوبان الحضرمي الاعدولي ويقال الغافقي أبو عبد الرحمن المصري الفقيه القاضي».(6)
وی از رجال «مسلم» و «ابو داود» و «ترمذی» و «ابن ماجه» است، که مسلم از وی روایتی را به شکل متابع آورده است. (7) «ابن حجر» در کتاب: «تقریب التهذیب» که بیانگر نظر نهایی وی در مورد راوی است در مورد وی می نویسد: «صدوق من السابعة خلط بعد احتراق كتبه»؛(8) وی شخصی راستگو و از طبقه ی هفتم بوده که بعد از سوختن و از بین رفتن کتابهایش دچار اشتباه در نقل روایات شده است.
«ذهبی» نیز در «سیر اعلام النبلاء» در مورد وی می نویسد: «شکی نیست که «ابن لهیعة» عالم سرزمین مصر بوده؛ همچنان که «امام مالک» عالم مدینه در آن زمان بوده و...اما وی در اتقان سستی نموده و روایات منکری را روایت نموده است و از رتبه ی احتجاج خارج گشته و بعضی از حفاظ، روایات وی را در شواهد و اعتبارات و مسائل اخلاقی و ملاحم و فتن ذکر می کنند؛ نه در اصول...(و شکی نیست) که وی فی نفسه عادل بوده است».(9)

بر این اساس احتمال خطا در نقل «عبدالله بن لهیعة» وجود داشته و از آنجا که نقل طبرانی دارای شواهد نبوده چنین ضعفی بر طرف نشده؛ لذا احتمال اشتباه در نقل وی وجود دارد؛ خصوصا زمانی که چنین فرضی ثابت گردد که در عرب جاهلی ازدواج با محارم مرسوم نبوده است.
اما با این حال برخی از عالمان اهل سنت همچون «ابن منده» تصریح نموده اند که مادر ابوبکر دختر عموی وی بوده است.


پی نوشت:
1. ابن عبداالبر القرطبی، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج3، ص963، دار الجيل، بيروت: «كان اسمه فِي الجاهلية عبد الكعبة، فسماه رسول الله صلى الله عليه وسلم عَبْد اللَّهِ. هذا قول أهل النسب».
2. ابن الاثیر، أسد الغابة، ج3، ص205، دار الفكر – بيروت: «وقَالَ غيره: اسمها سلمى بِنْت صخر بْن عَامِر بْن عَمْرو بْن كعب بْن سعد بْن تيم. وهذا ليس بشيء، فإنها تكون ابْنَة أخيه، ولم تكن العرب تنكح بنات الإخوة. والأول أصح». اصح در اینجا معنای افعل التفضیل را ندارد و به معنای تعیّن این قول است.
3.محمد بن إسحق بن منده الأصبهاني، فتح الباب في الكنى والألقاب، ج1، ص107، الناشر مكتبة الكوثر، مكان النشر السعودية - الرياض: «وأمه: أم الخير سلمى بنت صخر بن عامر بن عمرو بن كعب بن سعد بن تيم بن مرة بن كعب، وهي ابنة عم أبي بكر الصديق».
4.الطبرانی، المعجم الکبیر، ج1، ص51، ح1، مكتبة العلوم والحكم - الموصل.
5. الهیثمی، مجمع الزوائد، ج9، ص40، مكتبة القدسي، القاهرة.
6.ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج5، ص327، ترجمه: 648.

7. مسلم بن الحجاج، صحیح مسلم، ح:1445، دار الجيل بيروت: «وَقَالَ الْمُرَادِىُّ حَدَّثَنَا ابْنُ وَهْبٍ عَنِ ابْنِ لَهِيعَةَ وَعَمْرِو بْنِ الْحَارِثِ فِى هَذَا الْحَدِيثِ. که این روایت متابع این سند می باشد: «حَدَّثَنَا عَمْرُو بْنُ سَوَّادٍ الْعَامِرِىُّ وَمُحَمَّدُ بْنُ سَلَمَةَ الْمُرَادِىُّ وَأَحْمَدُ بْنُ عِيسَى - وَأَلْفَاظُهُمْ مُتَقَارِبَةٌ - قَالَ عَمْرٌو أَخْبَرَنَا...».

8. ابن حجر العسقلانی، تقرب التهذیب، ترجمه ی شماره ی: 3574،‌ج1، ص526، دارالکتب العلمیة.
9.
الذهبی، سیراعلام النبلاء،‌ ج8،ص14، مؤسسة الرسالة: «لا ريب أن ابن لهيعة كان عالم الديار المصرية، هو والليث معا، كما كان الامام مالك في ذلك العصر عالم المدينة، والاوزاعي عالم الشام، ومعمر عالم اليمن، وشعبة والثوري عالما العراق، وإبراهيم بن طهمان عالم خراسان، ولكن ابن لهيعة تهاون بالاتقان، وروى مناكير، فانحط عن رتبة الاحتجاج به عندهم. وبعض الحفاظ يروي حديثه، ويذكره في الشواهد، والاعتبارات، والزهد والملاحم، لا في الاصول. وبعضهم يبالغ في وهنه، ولا ينبغي إهداره، وتتجنب تلك المناكير، فإنه عدل في نفسه».