آیا کودک از همان ابتدا با طالع شوم متولد می شود؟


پرسش:
با توجه به روایاتی مانند: «الشَّقِيُّ مَنْ شَقِيَ‏ فِي‏ بَطْنِ‏ أُمِّهِ»، آیا کودک از همان ابتدا شقی و با طالع شوم متولد می شود؟


پاسخ:
در ادامه روایت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) که می فرماید: «الشَّقِيُّ مَنْ شَقِيَ‏ فِي‏ بَطْنِ‏ أُمِّهِ وَ السَّعِيدُ مَنْ سَعِدَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ»(1)، امام موسی کاظم (علیه السلام) کلام پیامبر(صلی الله علیه و آله) را توضیح داده و می فرماید: شقی کسی است که در بطن مادر نیز خداوند متعال به شقاوت او علم دارد و می داند که در آینده اعمال اشقیاء را انجام خواهد داد و سعید کسی است که حتی زمانی که در بطن مادر است، خداوند می داند او در آینده اعمال انسان های خوشبخت را انجام می دهد. همین روایت مبنایی شده برای دانشمندان امامیه و غالبا از طریق علم پیشین الهی استفاده کرده و به روایات طینت پاسخ داده اند.(2)

برای فهم صحیح روایات و همچنین آیات قرآن، باید به صورت مجموعی به آنها نگریست، در کنار روایات طینت و سرشت، آیاتی دال بر اختیار نیز وجود دارد، مانند: «ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْديكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبيدِ»(3) و همچنین «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثيرٍ»(4) و دیگر آیات و روایاتی که دلالت بر اختیار انسان و معاقب بودن او بر اساس اعمال خویش می کند، مانند «وَ وُضِعَ الْكِتابُ فَتَرَى الْمُجْرِمينَ مُشْفِقينَ مِمَّا فيهِ وَ يَقُولُونَ يا وَيْلَتَنا ما لِهذَا الْكِتابِ لا يُغادِرُ صَغيرَةً وَ لا كَبيرَةً إِلاَّ أَحْصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَداً»(5)

با توجه به روایاتی که ظاهرا دلالت بر جبر کرده و در مقابل آنها آیات و روایات دیگر صراحتا نشان از اختیار انسان دارد، باید وجه جمعی معقول پیدا کرد. در این زمینه همانطور که اشاره شد، مشهور از دانشمندان شیعه بحث علم مطلق الهی را مطرح کرده اند که خداوند می داند چه کسی شقی و چه شخصی سعید خواهد شد و این لازمه علم مطلق الهی است و از سوی دیگر علم الهی، انسان را مجبور به کاری نمی کند و تاثیری در اختیار انسان ندارد. البته ممکن است منظور پیامبر(صلی الله علیه و آله) از روایت مذکور، نشان دادن اهمیت وراثت به عنوان یک علت ناقصه در هویت و عاقبت امر انسان باشد. بنابراین عوامل متعددی در شکل گیری شخصیت انسان موثر است؛ مانند وراثت، محیط، تربیت و ... که مجموعه آنها شخصیت انسان را شکل می دهد و در تصمیمات انسان موثر است. در بین عوامل شکل دهنده شخصیت انسان، اراده و اختیار او مهمترین عامل بوده و سرنوشت انسان را شکل می دهد، بر همین اساس نمی توان عواملی مانند ژنتیک یا محیط را علت تامه یا موثرترین عوامل دانست؛ به همین دلیل آیات و روایات متعددی به منظور کنترل خشم، شهوت و دیگر اخلاق رذیله وارد شده و دلالت بر امکان تغییر شخصیت انسان می کنند. ثانیا؛ انسان های زیادی بوده اند که در خانواده یا محیط ناپاک متولد شده اما با اراده خود، راه درست را انتخاب کرده و عاقبت به خیر شده اند. حتی برخی افراد(مانند امام حسن عسکری علیه السلام و برادر ایشان جعفر کذاب) در شرایطی کاملا مساوی متولد شده اند، اما راههای کاملا متفاوتی با اختیار خود انتخاب کرده اند.

اما در مورد کودکانی که دارای معلولیت بوده و یا در محیط ناسالم متولد می شوند؛ باید این دو دسته را از هم جدا کرد، معلولیت جسمی با محیط فاسد تفاوت دارد و با توجه به آیاتی مانند: «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَت‏»(6) و همچنین «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ ما آتاها»(7) خداوند متعال به هر اندازه که به انسان سرمایه داده باشد، به همان میزان بازخواست خواهد کرد و البته رشد معنوی انسانی که در محیط سالم است با انسانی که در محیط فاسد است، متفاوت می باشد(8). بنابراین مسیر کمال حتی برای افرادی که از زنا متولد شده اند نیز باز است و خدا به همان میزان که به آنها داده از ایشان می خواهد؛ پس اگر کسی میل به گناه دارد، مواخذه او نیز باید راحت تر باشد.(9) به عنوان مثال اگر مسابقه اتوموبیل رانی با کلاسهای مختلف برگزار شود، از یک اتومبیل فرمول یک مثلا پیمودن مسافت 300 کیلومتر در یک ساعت را می خواهند در حالی که از یک پیکان مثلا پیمودن مسافت 120 کیلومتر را و به همین ترتیب هر قدر شرایط متفاوت باشد، انتظارات نیز متفاوت است.

کم توفیقی یا روزی محدود نیز ارتباطی به طالع نحس ندارد، بلکه عمده کسب روزی و توفیق و مقدمات آن، به دست انسان است و به همین دلیل، روایات راهکارهایی برای جبران آن ارائه کرده اند. به عنوان مثال، بیدار ماندن بین الطلوعین(حد فاصل اذان صبح تا طلوع خورشید) مستحب است و باعث زیاد شدن روزی انسان می شود. امام رضا(علیه السلام) در این باره می فرماید:‏ «فرشتگان بین طلوع فجر و طلوع خورشید، رزق و روزی بنی آدم را تقسیم می‌کنند و کسی که در آن زمان در خواب باشد رزقش را از دست می‌دهد».(10)


پی نوشت ها:
1. صدوق، محمد بن علی، (1398)، التوحید، اول، قم، جامعه مدرسین، ص356.
2. صدر الدين شيرازى، محمد بن ابراهيم، (1383)، شرح أصول الكافي، اول، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگى، ج4، ص424؛ شريف شيرازى، محمد هادى بن معين الدين محمد، (1388)، الكشف الوافي في شرح أصول الكافي، اول، قم، دار الحديث، ص642؛ مازندرانى، محمد صالح بن احمد، (1382)، شرح الكافي، اول، تهران، المكتبة الإسلامية، ج11، ص425.
3. اين بخاطر چيزى است كه دستهاى شما از پيش فرستاده (و نتيجه كار شماست) و بخاطر آن است كه خداوند، به بندگان (خود)، ستم نمى ‏كند.(آل عمران: 182؛ انفال: 51)
4. هر مصيبتى به شما رسد بخاطر اعمالى است كه انجام داده‏ ايد، و بسيارى را نيز عفو مى‏ كند!(شورى: 30)
5. و كتاب [كتابى كه نامه اعمال همه انسانهاست‏] در آن جا گذارده مى ‏شود، پس گنهكاران را مى‏ بينى كه از آنچه در آن است، ترسان و هراسانند و مى ‏گويند: «اى واى بر ما! اين چه كتابى است كه هيچ عمل كوچك و بزرگى را فرونگذاشته مگر اينكه آن را به شمار آورده است؟! و (اين در حالى است كه) همه اعمال خود را حاضر مى ‏بينند و پروردگارت به هيچ كس ستم نمى‏ كند.(كهف: 49)
6. خداوند هيچ كس را، جز به اندازه تواناييش، تكليف نمى ‏كند. (انسان،) هر كار (نيكى) را انجام دهد، براى خود انجام داده و هر كار (بدى) كند، به زيان خود كرده است.(بقره: 286)
7. خداوند هيچ كس را جز به مقدار توانايى كه به او داده تكليف نمى‏ كند.(طلاق: 7)
8. به همین دلیل امام صادق علیه السلام فرمود: «یُغْفَرُ لِلْجَاهِلِ سَبْعُونَ ذَنْباً قَبْلَ أَنْ یُغْفَرَ لِلْعَالِمِ ذَنْبٌ وَاحِدٌ»؛ از هفتاد گناه جاهل می گذرند قبل از اینکه از یک گناه عالم گذشت کنند.(کلینی، ج۱، ص۴۷) حضرت در روایت دیگری می فرماید: «هنگامی که قیامت برپا شد، عده ای از مردم برخاسته به سوی بهشت می روند تا اینکه به بهشت رسیده و درب را می کوبند که داخل شوند، به آنان خطاب می شود: شما چه کسانی هستید؟ می گویند: ما فقرا هستیم، به آنان گفته می شود: آیا می خواهید قبل از حساب اعمال وارد بهشت شوید؟ می گویند: به ما چیزی از مال و متاع دنیا نداده اید تا مورد حساب قرار دهید. در این هنگام از جانب پروردگار متعال به ملائکه خطاب می شود: آنان راست گفته اند، وارد بهشت شوید».(همان، ج2، ص264)
9. در برخی روایات وارد شده که روز قیامت، خداوند به خاطر گناه پدر و مادر زنا زاده و دخیل نبودن او در این عمل، زنازاده را می بخشد(ابن بابويه، محمد بن على، علل الشرائع، كتاب فروشى داورى - قم، چاپ: اول، 1385ش ، ج2، ص564) این نشان از عدالت و راحت گرفتن بر کسانی است که مسیر رسیدن به کمال آنها سخت شده است. مرحوم مجلسی نیز جایگاه زنازاده ای را که مسیر خیر را در پیش گرفته باشد، جایگاهی مانند اعراف می داند(مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول ؛ ج‏5 ؛ ص215) به عبارتی برای هر گروهی(حتی بهشتیان) جایگاه مخصوصی است؛ مثلا جای شهداء با علماء و دیگران متفاوت است و برای زنازاده ای که با اختیار خود راه خیر و درست را برگزیده نیز جایگاهی اختصاصی خواهد بود.
10. طبرسى، حسن بن فضل، (1370)، مكارم الأخلاق، چهارم، قم، شريف رضى، ص305.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=63251&p=993463&viewfull=1#post993463