نظر ابن تیمیه در مورد اختیار انسان در افعال خود


سؤال: دیدگاه ابن تیمیه در مورد رابطه ی بین افعال عباد با ارده ی خداوند چیست و چه اشکالی متوجه دیدگاه اوست؟

جواب: در مساله ی جبر و اختیار غیر از معتزله که قائل به تفویض امور به انسان شده اند،‌ غالب نظریات متکلمیمن اهل سنت در جبهه ی مقابل آن و همسوی با مساله ی جبر در افعال عباد قرار داشته؛ لذا راه حل هایی که برخی از متکلمین عامه همچون اشعری بنا نهادند عملا دیدگاه آنان را از قول به جبر منصرف نساخت.

ابن تیمیه از آنجا که رویکری ظاهر گرایی داشته و خود را تابع سلف دانسته تبعا پیرو اهل حدیث بوده است؛ لذا وی از آنجا که به مشیّت سابق الهی و به قضا و قدر خداوند معتقد بوده، نمی تواند قائل به اختیار انسان گردد و از سویی دیگر چون انسان را به ضرورت کتاب و سنت و وجدان مسئول اعمال خود دانسته، نمی تواند با جبرگرایان نیز همسویی کامل داشته باشد. از این رو وی با جهمیه که در این مساله قائل به جبر بوده مخالفت نموده و دیدگاه اشعری و نظریه ی «کسب» وی را نیز منطبق بر دیدگاه جبرگرایان دانسته و آنرا مردود دانسته است.(1)
ابن تیمیه برای برون رفت از نظریه ی جبر، در مقایسه ی با اشعری، تمایل بیشتری به اختیار داشته و خواسته با تمایز میان «خلق» و «فعل» این مشکل را بر طرف نماید.
او در بیان خود میان «فعل» و «خلق» فرق گذاشته و افعال انسان را فعل خود او، اما در عین حال مخلوق خدا دانسته و بدین ترتیب خواسته هم به اختیار معتقد شود (زیرا افعال انسان فعل و عمل خود انسان است) و هم بگوید که همه چیز مخلوق و آفریده خداست، و در تائید سخن خویش وی این دیدگاه را به جمهور اهل سنت نسبت داده است.(2)

سخن ما: اشکال سخن ابن تیمیه آن است که این نظر مشکلی را بر طرف نساخته؛ زیرا هیچ تفاوتی بین فعل و خلق وجود نداشته؛ لذا در بیان و استعمال قرآن صفت خلقت به عیسی (علیه السلام) نسبت داده شده در حالی که چنین امری فعل عیسی (علیه السلام) بوده؛ چنانکه قرآن می فرماید: «أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ»؛ من از گِل، چيزى به شكل پرنده خلق می کنم و سپس در آن مى‏ دمم و به فرمان خدا، پرنده ‏اى مى ‏گردد.
(3) و «وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي»؛ و هنگامى كه به فرمان من از گل چيزى بصورت پرنده مى ‏ساختى.(4)

ابن تیمیه خود در جایی دیگر در بیان رابطه ی اخذ جان انسانها توسط خداوند و به واسطه ی ملائکه سخنی همچون سخن شیعه بیان داشته؛ (5) و از آنجا که فعل انسان را حقیقتا و نه مجازا فعل او می داند(6) می بایست در این مساله نیز همان کلام را بیان می نمود که با اینکه افعال انسان حقیقتا به خود او منتسب بوده؛ اما در عین حال موجودیت این موجود و همه ی قوای او را خدای متعال خلق نموده و مشیّت او بر این بوده که انسان بر اساس اختیار خویش عمل نماید. اما گویی بطلان سخن اشعری از سویی و ناخرسندی از همراهی در عقیده ای با اعتقادات شیعه او را بر آن داشته که سخنی بگوید که فاقد معنای محصلی است. در عین حال از آنجا که وی نظر اشاعره و معتزله را نپذیرفته لاجرم می بایست نظری همچون ماتریدیه و یا شیعه در این مساله داشته باشد. (7)؛ (8)


پی نوشت:
1. ابن تیمیه، الصفدية، ج1، ص151، مكتية ابن تيمية، مصر: «ولهذا قال بعض الناس عجائب الكلام التي لا حقيقة لها ثلاثة، طفرة النظام واحوال أبي هاشم وكسب الأشعري. وإذا قيل لهؤلاء الكسب الذي أثبتموه لا تعقل حقيقته فإذا قالوا الكسب ما وجد في محل القدرة المحدثة مقارنا لها من غير أن يكون للقدرة تأثير فيه قيل لهم فلا فرق بين هذا الكسب وبين سائر ما يحدث في غير محلها وغير مقارن لها إذ اشتراك الشيئين في زمانهما ومحلهما لا يوجب كون أحدهما له قدرة على الآخر كاشتراك العرضين الحادثين في محل واحد في زمان واحد بل قد يقال ليس جعل الكسب قدرة والقدرة كسبا بأولى من العكس إذا لم يكن إلا مجرد المقارنة في الزمان والمحل ولهذا قال أهل السنة وأهل الإثبات من سائر الطوائف إن العبد فاعل لفعله حقيقة بخلاف جمهور الأشعرية ومن وافقهم فإنهم يقولون إنه فاعل مجازا وليس حقيقة».
2. ابن تیمیة، منهاج السنة النبویة، ج3، ص78، مؤسسة قرطبة ، الطبعة الأولى: «جماهیر أهل السنة من أهل الحدیث والفقه والتفسیر والتصوف ... هم متفقون ذلك كله على أن الله خالق أفعال العباد وعلى أن العبد قادر مختار یفعل بمشیئته وقدرته والله خالق».
3. آل عمران/49/3.
4. همان/ 110.
5. ابن تیمیه، الجواب الصحيح لمن بدل دين المسيح، ج3، ص251، دار العاصمة – الرياض: «فإن الملائكة رسل الله في الخلق فجاز أن يضاف الفعل إلى الوسائط تارة وإلى الرب أخرى وهذا موجود في الكتب الإلهية في غير موضع كما في القرآن: الله يتوفى الأنفس حين موتها والتي لم تمت في منامها».
6. ابن تیمیه، الصفدية، ج1، ص154، تحقيق: د. محمد رشاد سالم: «جمهور المسلمين يقولون بالحق الذي دل عليه المنقول والمعقول فيقولون أن أفعال العباد مخلوقة لله مفعولة له وهي فعل للعباد حقيقة لا مجازا».
7. ابن تیمیة، ‌العقیدة الواسطیة، ص10، مکتبة الشاملة: «وقال أهل الحق : أفعال العباد بها صاروا مطيعين وعصاه وهي مخلوقة لله تعالى والحق سبحانه منفرد بخلق المخلوقات لا خالق لها سواه فالجبرية غلوا في إثبات القدر فنفوا فعل العبد أصلا والمعتزلة نفاه القدر جعلوا العباد خالقين مع الله ولهذا كانوا مجوس هذه الأمة . وهدى الله المؤمنين أهل السنة لما اختلفوا فيه من الحق بإذنه . والله يهدي من يشاء إلى صراط مستقيم فقالوا : العباد فاعلون والله خالقهم وخالق أفعالهم كما قال تعالى ( والله خلقكم وما تعملون ) وهذه المسألة من أكبر المسائل التي تضاربت فيها آراء النظار...».
8. این نتیجه، برداشت کارشناس پاسخگو (صدرا) است.

 

http://www.askdin.com/showthread.php?t=62419&p=990371&viewfull=1#post990371