سؤال:
من یک پسر با غرایز دخترانه هستم یعنی یک همجنسگرا اهل معصیت هم نیستم. از بچگی غرایز دخترانه داشتم. تا سن هفت سالگی دوستانم دختر بودند. بخاطر اینکه رفتارم دخترانه است پسرها با من رفیق نمی شوند و بخاطر جسمم هم دخترها. در کل تنها مانده ام. پیش چند تا روانپزشک رفتم گفتند درمان ندارد.
پاسخ:
اصطلاح «همجنس گرا»(1) غالبا براي توصيف رفتار آشكار، گرايش جنسي و احساس هويت شخصي يا اجتماعي فرد به‌كار برده مي شود.(2) از نظر روانشناختي علل رفتار همجنس گرا مبهم است. دانشمندان علم روانشناسي نظريات متفاوتي درباره آن ارائه نموده اند. همچنین از ديدگاه اسلام انسان به صورت طبيعي و سالم تمايل جنسي به جنس مخالف دارد و اين تمايل از ريشه دارترين غرائز انسان و ضامن بقاء نسل او است.(3)
برادر گرامی! به نظر می رسد شما همجنس گرا نیستید زیرا گرایشی به همجنس خود ندارید و بالعکس به جنس مخالف خود بیشتر گرایش دارید و به قول خودتان غرائز دخترانه دارید. البته توضیحی نفرمودید که مقصودتان از غرائز بیشتر چه غرائزی است و به چه میزان ولی شما در واقع همجنس گرا نیستید.
من یک پسر با غرایز دخترانه هستم یعنی یک همجنسگرا اهل معصیت هم نیستم. از بچگی غرایز دخترانه داشتم. تا سن هفت سالگی دوستانم دختر بودند. بخاطر اینکه رفتارم دخترانه است پسرها با من رفیق نمی شوند و بخاطر جسمم هم دخترها. در کل تنها مانده ام. پیش چند تا روانپزشک رفتم گفتند درمان ندارد.
پاسخ:
اصطلاح «همجنس گرا»(1) غالبا براي توصيف رفتار آشكار، گرايش جنسي و احساس هويت شخصي يا اجتماعي فرد به‌كار برده مي شود.(2) از نظر روانشناختي علل رفتار همجنس گرا مبهم است. دانشمندان علم روانشناسي نظريات متفاوتي درباره آن ارائه نموده اند. همچنین از ديدگاه اسلام انسان به صورت طبيعي و سالم تمايل جنسي به جنس مخالف دارد و اين تمايل از ريشه دارترين غرائز انسان و ضامن بقاء نسل او است.(3)
برادر گرامی! به نظر می رسد شما همجنس گرا نیستید زیرا گرایشی به همجنس خود ندارید و بالعکس به جنس مخالف خود بیشتر گرایش دارید و به قول خودتان غرائز دخترانه دارید. البته توضیحی نفرمودید که مقصودتان از غرائز بیشتر چه غرائزی است و به چه میزان ولی شما در واقع همجنس گرا نیستید.
از ديدگاه اسلام انسان به صورت طبيعى و سالم تمايل جنسى به جنس مخالف دارد و اين تمايل از ريشه دارترين غرائز انسان و ضامن بقاء نسل او است؛ مگر اينکه مانعي رواني و يا جسمي در برابر آن قرار گيرد. مثلا افرادي که دچار اختلالات هورموني هستند دچار اختلال همجنس گرايي شده و حتي ممکن است تمايلات جنسي متضاد داشته باشند. علل رواني نيز در اين مسأله دخالت دارد. گاهي بنابر عللي فرد از جنس مخالف بدش مي آيد و دليل آن برخوردي است که با زن يا مردي داشته است و موجبات تنفر او را فراهم کرده و در واقع او در برابر زن يا مرد رفتاري شرطي پيدا کرده است. مردى که تمايل به جنس موافق دارد و يا مردى که تن به چنين کارى مى دهد، هيچ کدام يک مرد کامل نيستند و در واقع از مسير طبيعي زندگي خارج شده اند.
مشکلی که شما با آن روبرو هستید «تَراجـِنسي» است. تَراجـِنسي (transsexual) به افرادي گفته مي‌شود كه هويت جنستي شان از لحاظ فرهنگي با جنس‌شان هماهنگ نباشد. مثلا ممكن است فرد اعضاي جنسي زنانه داشته باشد در حالي‌كه شخصيت جنسيتي‌اش مردانه باشد يا برعكس.
علائم افراد ترنسكشوال:
1. مثل جنس مخالف خود لباس مي‌پوشند.
2. احساس تنهايي مي‌كنند.
3. دچار افسردگي يا اضطراب هستند.
4. دوست دارند بعنوان جنس مخالف خود زندگي كنند.
5. آرزو دارند كه از شر اندام جنسيشان خلاص شوند.
فرد بايد به مدت دو سال مداوم و مستمر از آناتومي بدن خود و نقش جنسي كه در جامعه و خانواده دارد، شديداً احساس و ابراز نارضايتي كند و به طور مستمر براي تغيير جنسيت ظاهري خود كوشش و اصرار بورزد، در اين صورت مي توان او را يك تراجنسي دانست.
بررسي ها نشان مي دهد، هنگامي كه افراد T.S» » به سن بلوغ مي رسند، چون نيازهاي جنسي آنان با آناتومي بدنشان هماهنگ نيست در انتخاب شريك جنسي، از ديدگاه ديگران ممكن است غير طبيعي به نظر برسند، يعني با ديگر اختلالات جنسي از جمله «هموسكشوال ها» يا «همجنس گرايان» اشتباه گرفته شوند. در صورتي كه «ترانسكشوال ها» اصلاً انحراف جنسي ندارند و اين يكي از مهمترين مسايلي است كه بايد هم خانواده بيمار و هم افراد جامعه به طور واضح و روشن بدانند و با چنين افكار اشتباهي موجب رنج و عذاب بيشتر اين بيماران نشوند.
اما چه بايد كرد؟
نقطه اصلي تشخيص جنسيت، روحيات و نشانه‌هاي رواني جنسيت است كه با حضور نزد يك روانشناس يا روانپزشك ماهر مشخص مي‌گردد؛ مراجعه به روانشناس از آن جهت ضروريست كه اين احتمال وجود دارد كه تمايل به انجام رفتارهاي جنس مخالف، محيطي (برخورد اطرافيان، بازخوردهاي مثبت رفتارهاي متناسب با جنس مخالف، نوع پوشش و خوگيري با آن، تعدد دوستان جنس مخالف در كودكي و انجام بازهاي متناسب با آنها، وجود نوعي تنفر از همجنس، نقص در شكل گيري هويت، تفاوت برخورد اجتماعي با مونث و مذكر و ...) باشد که البته خودتان هم اشاره فرمودید که : «تا سن هفت سالگی دوستانم دختر بودند.«
بعد از تعیین وضعیت است که می توان راهکار دقیق تری جهت بازگشت به تعادل جنسیتی شما ارائه نمود.
همچنین می توانید این لینک را مطالعه فرمایید:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=56318
موفق باشید.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت:
1. Hemosexual
2. کاپلان، سادوک، خلاصه روانپزشکي علوم رفتاري-روانپزشکي باليني، ترجمه دکتر نصرت الله پور افکاري، تهران، شهرآب، 1379ش، ج2، ص336.
3. .ر.ک: مکارم شيرازي ناصر، تفسير نمونه، ج15، ص320.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=48755&p=990071&viewfull=1#post990071