پرسش:
با سلام میخواستم بپرسم دلبستگی به دنیا چیست و راه های مقابله با ان چیست؟ و برای بهره بردن هدفمند از وقت خود چه باید کرد؟
پاسخ:
الف: دلبستگی به دنیا را باید در هدف شدن آن و غفلت از خدا و عالم آخرت دانست.
به عبارتی دیگر دنیا و مظاهر آن مذموم نیست. زیرا خدا در قرآن به مظاهر دنیا قسم یاد نموده است. حتی دوست داشتن دنیا و مظاهر آن نیز مذموم نیست. بلکه آنچه که مذمت شده هدف واقع شدن دنیاست، به نحوی که برای به دست آوردن دنیا، انسان خدا را فراموش کند و حق و ناحق کند، به ربا و رشوه روی بیاورد و...
به عنوان مثال ورزش کردن برای یک دانش آموز بد نیست. حتی دوست داشتن ورزش هم بد نیست. زمانی ورزش برای او مذموم است که تمام فکر و ذهن او را درگیر کند. تا جایی که از درس خواندن غافل شود.
«چیست دنیا از خدا غافل شدن
نی قماش و نقره و فرزند و زن
مال را کز بحر دین باشی حمول
نعم مال صالح خواند آن رسول
آب در کشتی هلاک کشتی است
آب در بیرون کشتی پشتی است
چون که مال و ملک را از دل براند
زان سلیمان خویش جز مسکین خواند».(1)
پس نوع نگاه انسان به لذات دنیوی موضوعیت دارد. گاهی اوقات همین لباس خشن و غذای اندک و گوشه نشینی هم حجاب انسان می گردد، و باعث فراموشی خدا و آخرت و ایجاد حالت عجب و ریا و... می گردد. گاهی هم داشتن مال فراوان، تفریح و ... چون هدف نیست و وسیله است برای رسیدن به کارهای اخرتی، هیچ مانعیتی ایجاد نمی کند.
آن دنيايى بد و مذموم است كه هدف و غايت انسان قرار گيرد و انسان به آن «نگاه استقلالى» داشته باشد؛ اما دنيايى كه در جهت كسب آخرت و مقامات معنوى مورد استفاده واقع شود و با«نگاه ابزارى» به آن، وسيلهاى براى رسيدن به قرب الى الله قرار گيرد نه تنها مذموم نيست كه توصيه هم مىشود.
حضرت امیر (علیه السلام) می فرمایند: «مَنْ اَبْصَرَ بِها بَصَّرَتْهُ وَ مَنْ اَبْصَرَ اِلَيْها اَعْمَتْه (2)كسى كه (به ديده عبرت) به آن نگريست دنيا او را آگاه كرد، و كسى كه به سوى (زينتهاى آن) خيره شد دنيا او را نابينا گردانيد.»
اگر با ديده عبرت بين به دنيا نگاه كرديم، دنيا پندها و درسهاى فراوانى به ما خواهد داد، اما اگر در خود آن خيره شديم و غرق در لذتها و شهوات آن گشتيم ما را كور خواهد كرد.
عينك براى آن است كه انسان بهتر ببيند. راه بهتر ديدن با عينك هم آن است كه از پشت شيشههاى آن به اشيا و دنياى اطرافمان نگاه كنيم. اگر كسى به جاى نگاه از پشت عينك، به خود عينك و شيشههاى آن خيره شود چه خواهد شد؟ آيا چيزى و كسى و جايى را خواهد ديد؟ هرگز.
بنابراین لذات دنيا و تفریح و... به خودى خود بد نيست، آنچه این امور را بد جلوه می دهد، استفاده ناصحيح ما از آن است.
ب: برای این که دنیا هدف انسان نشود به راه کارهای زیر باید توجه نمود:
1- باور و اعتقاد به فاني بودن دنيا
2- اندیشیدن و تامل نسبت به مرگ، معاد. قيامت باورى در جهت غلفت زدايي و جلوگيرى از ناهنجاريهاى اجتماعى، نقشى بنيادين دارد و سبب خود سازى است. معاد باورى در پيشگيري از رياست طلبى و انحرافات مالى و ادارى نقشى بنيادين دارد.
3-انفاق کردن. کسی که مال، دوست دارد انفاقاتش را زیاد بکند. علاوه بر واجبات یعنی خمس و زکات و امثال اینها انفاقات مستحبی بکند. همین که این مال را دارد انفاق میکند در واقع میخواهد علاقهاش را از دل بیرون بکند و شاید یکی از علتهای اینکه زیاد توصیه شده که انفاقات زیاد داشته باشید به لحاظ این است که علاقه به این مسائل کنار برود.
4- تامل در سرگذشت پیشینیان که با فراوانی اموال، دست خالی از این دنیا رفتند.
5- زیاده روی نکردن در خوردن و خوابیدن.
ج: برای استفاده بهتر از وقت، به این راه کارها توجه کنید.
1- نظم.
2- شناسایی اهداف مهم و مرتب کردنشان بر اساس اهمیت و زمان. یعنی این که بدانیم چه اهدافی را باید زودتر حاصل کنیم.
3- برنامه مشخص داشتن برای هر هدفی.
4- پرهیز از تسویف. یعنی همان اصطلاح معروف کار امروز رو به فردا مگذار.
5- پرهیز از عجله در رسیدن به هدف. اگه به هدفی باید به تدریج رسید، نباید در رسیدن به آن عجله نمود. زیرا عجله باعث نا مرتب شدن کارها و انجام ندادن دقیق می شود.
6-اهل محاسبه نفس بودن
اصل محاسبه که یکی از ملزومات اخلاقی و از راههای مهم مبارزه با نفس اماره قلمداد میگردد، اساس تهذیب و تصفیه باطن است. انسان تا محاسبه نفس نکند، به عیوب خود پی نمیبرد، و تا به عیوب خویش آگاه نشود، در صدد اصلاح نفس بر نخواهد آمد.لذا امیرمؤمنان علی (علیه السلام) در فرمایشی فرمودند: «ثَمَرَةُ الْمُحَاسَبَةِ إِصْلَاحُ النَّفْس»،(3)؛«میوه و نتیجه حساب گری، اصلاح نفس است»
امام صادق (علیه السلام) در بیانی طریقه محاسبه نفس را بیان فرمودهاند: «يا ابنَ جندب، حَقٌّ على كُلِّ مُسْلِم يَعْرِفُنا أنْ يَعرِضَ عَمَلَهُ في كلِّ يوم و لَيْلَة على نَفْسِهِ فَيَكُونُ محاسِبَ نَفْسِهِ، فَاِنْ رَأى حَسَنةً إِسْتَزادَ مِنْها و إنْ رَأى سَيِّئَةً اسْتَغْفَرَ مِنْها لِئَلاّ يُخُزى يَومَ القيمةِ»(4)؛ « اى پسر جندب، بر هر مسلمانى كه ما را مىشناسد، لازم است كه در هر روز و شب، اعمالش را بر خود عرضه بدارد و از نفس خود حساب بكشد؛ اگر كار خوبى در آنها يافت، بر آن بيفزايد و اگر كار زشتى يافت، طلب بخشايش نمايد تا در قيامت دچار رسوايى نگردد.»
طبق اين روايت، انسان بايد در محاسبه نفس خود توجه داشته باشد، و خوب است هر شب، خلوتی چند دقیقه ای با خود داشته باشد و اعمال روز خود را مرور کند، اگر كار خوبى انجام داده، و از عهده وظایف خویش برآمده، آنرا لطفی از جانب خدا بداند، و از او توفيق بخواهد كه آن امور را بيشتر انجام دهد، و اگر هم لغزش و خطایی در اعمال خود مشاهده نماید، در صدد توبه و تدارک بر آید. مثلا، اگر عمل واجبی از او فوت شده، قضا نمايد يا اگر حقى از كسى ضايع ساخته، ادا كند و يا چنانچه كار زشت ديگرى انجام داده، آن را جبران نمايد.
ب: برای این که دچار غرور نشویم، باید هر نعمتی و هر کمالی را از ناحیه خدا بدانیم و خود را در به دست آوردن و دارا بودن آن، مستقل ندانیم.
پی نوشت:
1. مولوی.
2. نهج البلاغه، خطبه 82، ص106.
3.نورى، حسين بن محمد تقى، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل،ج11،ص271، : مؤسسة آل البيت عليهم السلام،قم،1408 ق
4.تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد،غرر الحكم و درر الكلم،ص329،دار الكتاب الإسلامي،قم،