من موسیقی متال گوش میدم. آیا به لحاظ روانی میتونه روی من تأثیر منفی بذاره در حالی که مطالب کفر آمیزی هم درش وجود نداره؟
پاسخ:
موسیقی از نگاه اسلام و روانشناسی
مقدمه
دين اسلام كه به عنوان برترين، جامع ترين و آخرين دين، گرانبهاترين ارمغان را براي بشريت آورده است براي تمامي حالات، شرايط، سنين مختلف و... دستورات و نكات كاربردي بيان كرده است. همان مقدار كه توصيه به نماز و عبادت شده، به همان مقدار توصيه به «تفريحات سالم و ورزش شده»، آن گونه كه نهي از برخي از خوردني هاي حرام شده، بيشتر از آن توصيه به خوراكي ها و نوشيدني هاي مفيد و سالم شده و اگر امر به عزاداري كرده، در مقابل بشارت بر آسايش رواني و اجر و ثواب بر آن داده است و در كنار آن توصيه مؤكد بر شادي و نشاط شده است.
اسلام با اصل موسيقي مخالف نيست و آن را تحريم نكرده است. اما اگر موسيقي موجب تهييج شهوت شود و آدمي را ازحالت معقول خارج کند و تأثير منفي در اعصاب، اخلاقيات و معنويات انسان بگذارد حرام مي شود.(1)
پیشینه موسیقی
تاثيرات دنيوي موسيقي در روايات(4)
1. بي تفاوت شدن نسبت به ناموس: امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: زماني كه در خانة كسي به وسيلة موسيقي، زنان و مردان گرد هم آيند، شيطان نَفَسي شيطاني در او مي دمد كه بعد از آن غيرت را از دست مي دهد.2. مرگ ناگهاني و قبول نشدن دعا: امام صادق فرمودند: خانه اي كه در آن غنا باشد، از مرگ و معصيت دردناك ايمن نيست، و دعا در آن به اجابت نمي رسد و فرشتگان وارد آن نمي شوند. 3. نفاق: امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: نواختن موسيقي نفاق را در دل مي روياند همان طوري كه آب سبزه را مي روياند. 4. رفتن بركت: پيامبر اكرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: فرشتگان به خانه اي كه شراب و وسائل موسيقي و قمار در آن باشد وارد نمي شوند. دعاي اهل خانه مستجاب نمي گردد و خير و بركت هم از آنها مي رود. تاثيرات اخروي موسيقي در روايات: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: كسي كه اهل غنا و موسيقي است از قبرش بيرون مي آيد در حالي كه نابينا و گنگ و كر خواهد بود.
ضررهاي موسيقي از ديدگاه برخي دانشمندان جهان
1. يكي از دانشمندان اسلامي: علامه محمدتقي جعفري (ره) در تحقيقي كه به عمل آورده اند مي فرمايند كه موسيقي ضررهاي زيادي دارد از جمله ايجاد عدم تعادل بين اعصاب سمپاتيك و پاراسمپاتيك، مرض ماني (نوعي جنون است) كوتاهي عمر، ضعف اعصاب، بيماري فشار خون، عامل فحشاء، هيجان، سلب اراده، سلب غيرت، عامل جنايت، تهييج عشق، جوانمرگي، افسردگي و خمودگي.(5)
2. دانشمندان غربی
دكتر ولف آدلر: موسيقي علاوه بر اينكه سلسله اعصاب ما را در اثر جلب دقت خارج از طبيعي آن سخت خسته مي كند. عمل ارتعاش صوتي كه در موسيقي انجام مي شود توليد باز شدن خارج از حد طبيعي در پوست مي نمايد كه بسيار زيان آور است.(6)
دکتر آرنولد فريدماني (پزشک بيمارستان نيويورک و رئيس کلنيک سردرد) او با کمک دستگاه هايي الکتروني تعيين امواج مغز و تجربياتي که طي مراجعه ي هزاران بيمار بدست آورده ثابت کرده است يکي از عوامل مهم خستگي هاي روحي و فکري و سردردهاي عصبي، گوش دادن به موسيقي راديو است مخصوصاً براي کساني که به موسيقي آن دقت و توجه مي کنند (7)
دكتر الكسيس كارل فيزيولوژيست بزرگ فرانسوی: ساز و آواز و كنسرت ها نمي توانند جاي فعاليت ها و كارهاي سودمند اجتماعي را بگيرند. راديو نيز مانند سينما و موزيكال، كاهلي كاملي به كساني مي بخشد كه با آن سرگرمند.(8)
جمع بندی و نتیجه گیری
در موسیقی متال گرچه محتوای شعرها مسائل کفری و اعتقادی را ترویج نمی کند اما سبک استفاده از آن به سبک غنا در موسیقی حرام نزدیک است. لذا توصیه می کنیم تا حد امکان از اینگونه موسیقی ها ولو به ظاهر مشکلی ایجاد نمی کنند، خودداری شود.
موسیقی از نگاه عقل و علم به صورت کامل رد است و اینکه می گویند موسیقی غذای روح است کاملا اشتباه است زیرا از احادیث و نظرات دانشمندان چنین استنباط میشود که موسیقی عذاب روح است. بوسیله موسیقی ما به آرامش نخواهیم رسید، خداوند در قرآن کریم میفرمایید: آگاه باشید که دل ها تنها به یاد خدا آرام می یابد. ببینید خداوند می فرماید تنها با یاد خدا! آیا ما از خدا بهتر و بیشتر می فهمیم؟
پی نوشت:
1. مراجعه به رساله ی مراجع تقلید
2. حسینی، علی؛ الموسیقی، بیجا، 1371، چاپ اول، ص9 و شمس، بهاءالدین؛ موسیقی در عهد باستان، تهران، نور، 1383، چاپ اول، ص13-12.
3. شمس، بهاءالدین؛ پیشین، ص12-11.
4. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، كافي، قم: اسوه، 1372، ج6، ص432.
5. جعفري، محمد تقي، موسيقي از ديدگاه فلسفي و رواني، نشر كرامت، چاپ اول، 1380، ص11.
6. عبداللهی خروش، حسین، تاثیر موسیقی بر اعصاب و روان، اصفهان، بادران، 1386، ص 133.
7. مردانی، خیر الله ، بررسی مسایل اسلامی: انگیزه تحریم موسیقی از نظر دین و دانش ، تهران: آیین جعفری، ص 47.
8. عبداللهی خروش، حسین، تاثیر موسیقی بر اعصاب و روان، اصفهان: بادران، 1386، ص 134.
جهت مطالعه ی بیشتر:
http://www.askdin.com/archive/index.php/t-11690.html
http://www.askdin.com/archive/index.php/t-33293.html
http://www.askdin.com/archive/index.php/t-4797.html
http://www.askdin.com/showthread.php?t=62560&p=985494&viewfull=1#post985494