سوال:
راه ترک کبر و غرور را بفرمایید.
پاسخ:
پاسخ :
قبل از پاسخ به سوال شما لازم است مقدمه ای را بیان نمایم:
1. معنای کبر
كبر بر خلاف تواضع اينست كه كسى خود را از ديگران بزرگتر و بالاتر داند و بر او گردنكشى و سرفرازى كند.
2. انواع تکبر
مرحوم مجلسى آيات و روايات بسيار در مذمت اين صفت در مرآت العقول نقل مي كند و سپس ميگويد:
تكبر بر سه قسم است:
1- تكبر بر خداى تعالى كه از همه بدتر است مانند تكبر فرعون و نمرود.
2- تكبر بر پيغمبران و امامان، مانند كسانى كه به آنها نگرويدند و گفتند: أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ مِثْلِنا (1) بلكه بايشان ناسزا گفتند و آنها را كشتند.
3- تكبر بر بندگان خدا
3. علل تکبر
سبب تكبر چند چيز است:
1- علم و دانش 2- عمل و عبادت 3- حسب و نسب نژادى 4- جمال و زيبائى 5- ثروت و دارائى 6- زور بازو و نيرومندى 7- داشتن پيروان و ياران و شاگردان و نوكران و فاميل و خويشان
4. درمان تکبر
و اما معالجه تكبر دو راه علمى و عملى دارد:
راه علمی
راه علميش اينست كه: انسان بحقارت و پستى خود و عظمت و كبريائى پروردگارش آگاه شود، ولى اين دو آگاهى، بسیار طول می کشد، و نهايت علم صديقين همين است، ولى براى شناختن حقارت خود كافى است كه در يكى از آيات بسيار قرآن كه در اين زمينه وارد شده است تأمل كند، زيرا علم اولين و آخرين در قرآنست براى كسى كه چشم بصيرتش باز باشد.
در قرآن کریم می خوانیم:
«قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ مِنْ أَيِّ شَيْءٍ خَلَقَهُ، مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ، ثُمَّ أَماتَهُ فَأَقْبَرَهُ، ثُمَّ إِذا شاءَ أَنْشَرَهُ؟»(2)
خداى تعالى در اين آيات اشاره مي فرمايد: كه انسان حادث است يعنى ميليون هاى سال نابود و معدوم بوده و سپس از خاك و نطفه و خون و علقه و مضغه پليد و متعفن خلق شده، و در آخر بيجان مىشود و زير خاك ميرود و دوباره مشيت خدا او را از خاك برميآورد.
راه عملی
دليل كبر بالاتر دانستن خود از ديگران بود و راه مبارزه با آن از بين بردن اين منشا با انديشيدن به عیوب خويش و حقارتش نزد خدای متعال است.
راه ديگر در مبارزه با كبر مواظبت داشتن بر رفتار صلحا و متواضعين مخصوصا پيغمبر اكرم (صلى اللَّه عليه و آله) است، زيرا آن حضرت با وجود مقام ارفع و شامخش، روى زمين مي نشست و غذا مي خورد و مي فرمود: من بنده هستم و چون بندگان غذا مي خورم (3)
5. استثنای تکبر
اما برای تکبر، یک استثناء وجود دارد و آن هنگامی است که در برابر شخص متکبری واقع می شویم، در اینجا تکبر برای انسان متکبر، خوب است.
پي نوشت ها :
1. مومنون (23) آيه 47 .
2. عبس (80) آيات 17 – 21 .
3. خسروى، موسى، امامت- ترجمه جلد هفتم بحار الانوار، اسلاميه، تهران، چاپ 1363 ش، چاپ دوم، ج 5 ،ص 116.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=61646&p=971918&viewfull=1#post971918