پرسش
با توجه به سفارش اکید در خصوص اشک و عزاداری برای امام حسین(سلام الله علیه)، در بهشت چه دگرگونی و چه تحولی رخ می دهد که دیگر نوحه و عزاداری برای واقعه عاشورا در آنجا نداریم؟ عاشورا در آنجا فراموش میشه یا ما غرق در نعمت های بهشت از آن غافل میشویم؟
پاسخ
همان طور که خودتان هم اشاره فرمودید عزاداری و گریه بر سیدالشهدا(سلام الله علیه) به عنوان یک تکلیف مستحب و موکّد در بهشت نخواهد بود چرا که:
اولا: در بهشت مطلقا تکلیفی وجود ندارد، اصلا این احکام پنجگانه: واجب، مستحب، مباح، مکروه، و حرام متعلق به دنیا و دار تکلیف است، لذا عزاداری و گریه به عنوان یکی از مستحبات مطلقا در بهشت وجود ندارد.
ثانیا: در بهشت هیچ حزن و اندوهی نیست، همانطور که آیات مختلف قران کریم به این مسئله اشاره دارند(1)
ثالثا:علت اینکه در روایات اینقدر بر گریه سفارش شده است و ائمه(سلام الله علیهم) نیز عزا می گرفته و به آن تشویق می کرده اند این است که عاشورا یک مکتب عقلی و فلسفی است که می بایست در میان مردم تا قیامت باقی بماند، اما هر مکتب عقلی برای ماندگاری باید با عاطفه انسان پیوند بخورد، یعنی عشق و محبت و شور و حرارتِ آن است که ضامن بقاء آن مکتب است. به همین خاطر پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرمایند:
«إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ حَرَارَةً فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لَا تَبْرُدُ أَبَدا»؛ به درستی که در قتل حسین(سلام الله علیه) حرارتی است در دلهای مومنین که هرگز سرد نمیشود»(2) نشان از اهمیت این حرارة و شور در بقای این مکتب در قلوب مومنین دارد.
بنابراین تأکید بر عزاداری سیدالشهدا و استحباب موکُد آن به خاطر برخی ضرورت ها و نقش تکوینی آن است که در آخرت دیگر وجود ندارد.
اما در خصوص اینکه در بهشت مصیبت های سیدالشهدا(سلام الله علیه) از یاد بهشتیان می رود یا چطور است که دیگر عزاداری نیست باید عرض کنم:
الف) گریه برای پیامبر(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت(علیهم السلام) تلفیقی از عشق و مصیبت است، یعنی شدن عشق و شدت مصیبت، حجم و سطح این گریه را تعیین می کند، بالا و پایین رفتن هر کدام از این دو شاخص در شدت گریه تاثیر دارد، اگر عشق نباشد شخص مقابل به بدترین وجه هم کشته شود ممکن است انسان ناراحت شود اما گریه نکند، و اگر عشق باشد اما مصیبت نباشد باز هم در کاهش گریه نقش خواهد یافت.
در مورد سایر عزیزان هم همینطور است، اگر مادری فرزندش را در مقابل خودش ببینید که به بدترین وضع زخمی یا بیمار میشود روشن است که بسیار گریه و بی تابی می کند، اما وقتی این فرزند به صورت کامل از طریق طبیعی یا معجزه شفا پیدا کرده و خوب می شود دیگر این مادر به خاطر شوق بودن در کنار فرزند سالمش به یاد آن دوران نمی افتد. یعنی شوق امروزش مانع از یادآوری آن گذشته تلخ است.
همچنین اگر کسی داغ عزیزی ببیند که با وضع بدی کشته شده است خب تا مدت ها خودِ این کشته شدن به صورت وخیم خودش مصیبت دو چندانی است، اما اگر به صورت معجزه آسایی این انسان زنده شود دیگر این شوق مانع از فکر نسبت به آن تلخی گذشته است.
بنابراین وقتی ما در بهشت به وصال سیدالشهدا(سلام الله علیه) میرسیم و ایشان را در کمال نعمت بین اصحاب و یارانشان میبینیم دلیلی ندارد که دور امام حسین(سلام الله علیه) که خود حضرت آنجا صحیح و سالم است جمع بشویم و روضه بخوانیم و گریه کنیم!
ب) سنخ گریه بر سیدالشهدا(سلام الله علیه) با گریه های دیگر به خاطر داغ عزیزانی که از دنیا رفته اند فرق میکند، گریه کنندگان این گریه را دوست دارند، اصلا به عنوان حزن و اندوه برایشان تلقی نمی شود که اگر در بهشت باشد با نبود حزن و اندوه معارض باشد، یعنی اصلا گاهی خود انسان دنبال بهانه می گردد برای این گریه، دنبال یک روضه ی خوب! به خاطر آرامشی که به انسان می دهد. مثل گریه مناجات با خدا، اصلا جنسش گریه ای که موجب ناراحتی باشد نیست!
بر خلاف گریه بر داغ عزیزان که خب گریه ی خوبی نیست و انسان هرگز خواستار چنین گریه ای نیست، دنبال تحقق شرایط برای چنین گریه ای نیست، اما گریه بر امام حسین(سلام الله علیه) اصلا فرق می کند، قابل وصف نیست، خود انسان طالب آن است. لذا اگرچه در بهشت به عنوان تکلیف یا عبادت مستحبی نیست، اما اینکه کسی در بهشت با دیدن امام حسین(سلام الله علیه) اشک بریزد ممکن است از سر شوق وصال و شدت عشق و دیدن اسطوره صبر و مقاومت باشد، نه اینکه واقعا از این گریه ناراحت باشد، طبق آنچه که عرض شد حزن و اندوهی در بهشت نیست.
علاوه بر اینکه حقیقت اعمال در آخرت آشکار میشود، بنابراین اگرچه ممکن است خود گریه در آخرت نباشد اما قطعا حقیقت و باطن این گریه ها و عزاداری ها، و نقش تکوینی و سازنده ای که این عزاداری ها بر باطن انسان گذارده اند آشکار خواهد شد.(3)
جمع بندی و نتیجه گیری:
با این اوصاف اگر بخواهیم طبق قاعده سخن بگوییم خلاصه حرف ما این میشود که گریه برامام حسین(سلام الله علیه) در بهشت دو حالت دارد:
1-اگر مصداق حزن باشد قطعا در بهشت نیست، بنابراین چرایی آن اینگونه است که یا باید انسان آن را فراموش کند یا اینکه دیدن خود امام حسین(سلام الله علیه) و وصال آن حضرت مایه خاموشی این حزن خواهد بود.(که تقریب آن در نکته «الف» بیان شد)
2-اگر مصداق شوق باشد: چه مستقیما شوق باشد، و چه حقیقت ملکوتی آن شوق باشد در هرصورت تعارضی با بهشت نداشته و عیبی ندارد که در بهشت هم باشد و با بهشت و نعمت های بهشتی سازگار است.(که تقریب آن در نکته «ب» بیان شد)
_____________________________
1. بقره:277/2؛ آل عمران:170/3.
2. محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج10، ص318.
3. آل عمران:30/3.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=60918&p=959381&viewfull=1