ابوجارود از امام باقر(علیهالسلام) درباره نشانههای شناخت امام سؤال کرده است، آن حضرت فرمود: «امام با چند نشانه شناخته میشود که اولین نشانهی آن نصّ و نصب الهی است». (1)
درباره علت این انتصاب امام سجاد (علیهالسلام) می فرماید:
تمام امامان از خاندان ما معصوم هستند و عصمت در ظاهر خلقت نیست که شناخته شود از این جهت است که امام باید منصوص باشد یعنی خدا امام را نصب کرده و امام بعدی به وسیلهی امام قبل معرفی میشود.(2)
از این روایت روشن میشود که امام باید دارای ملکه عصمت باشد و چون انسانها نمیتوانند معصوم را تشخیص دهند و تنها خدا است که به تمام وجود انسان آگاه بوده و قادر بر تشخیص معصوم است، لذا نصب امام به منصب امامت به عهده خداست و کار بشر نیست.(3)
بنابراین امام باید دارای شرایطی باشد و چون فقط خدا میتواند تشخیص دهد که این شرایط در وجود چه کسی تحقق دارد، لذا منصب امامت منصبی است که از طرف خدا تعیین میشود. به تعبیر امام صادق (علیهالسلام) « إن الإمامة عهد من الله عز و جل معهودة لرجال مسمّین لیس للإمام أن یزویها عن الذی یکون من بعده» (4)، امامت عهد و پیمانی است که خداوند آن را از مردان مشخص و تعیین شدهاى گرفته است و امام نمیتواند آن را از جانب خود به دیگرى بعد از خود تفویض کند.
اما اینکه چرا امامت باید پشت سر هم و بدون وقفه باشد در پاسخ به این پرسش عرض میشود:
ابنخلدون نوشته است: « الامامة خلافة عن صاحب الشّرع فی حراسة الدین و سیاسة الدّنیا» امامت خلافت (جانشینی) صاحب شریعت است در حراست از دین و سیاست و مدیریّت دنیا (5) از نظر شیعه چنین شخصی نه تنها تمام مسئولیّتهای پیامبر ــ غیر از دریافت وحی تشریعی ــ را بر عهده دارد بلکه باید خصوصیّات نبی مثل مؤمنترین بودن، اعلم بودن، اتقی بودن، شجاعترین بودن ، مدبّرترین بودن و عصمت را هم دارا باشد.
شیعه معتقد است چون تشخیص مومنترین و متّقیترین فرد و انسان معصوم، فقط از خداوند متعال ساخته است، لذا تنها خداوند متعال میتواند مصداق امام را تعیین نماید.
با توجّه به آنچه گفته شد، معلوم میشود که از نظر شیعه، مصداق امام بر اساس صفات او و از سوی خدا باید تعیین گردد. امّا مردم از راه گزارش پیامبر یا امام قبلی یا از راه معجزه میتوانند بفهمند که خداوند متعال چه کسی را به امامت برگزیده است.
امّا اینکه امامان شیعه ـ به غیر از امام حسین (علیهالسلام) ـ همگی امامت را از پدران خود گرفتهاند و ائمه پشت سر هم بودهاند از آن جهت است که انسانی با آن مشخّصات که برای امام گفته شد، یقیناً باید از والدینی پاکسیرت متولّد شود و در بهترین محیط هدایتی رشد یابد. پس جای تعجّب نیست که چرا همهی امامان از نسل رسول خدا (صلیالله علیه و آله و سلم) و علی (علیهالسلام) و فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) پدید آمدهاند. چرا که محصول خوب از بذر خوب، خاک خوب و آب و هوای خوب به عمل میآید.
انسان دارای دو بُعد است ؛ یکی مربوط میشود به ساختار جسمانی و روحانی اوّلیّهی شخص که دست خود شخص نیست و دیگری ساختار ثانوی شخص که خود شخص آن را با اختیار خود میسازد. و شکّی نیست که هر چه ساختار جسمانی و روحانی اوّلیّهی شخص بهتر باشند رشد اختیاری شخص نیز ثمربخشتر میشود. پس عجیب نیست که چرا امامان همه از خاندان پیغمبر خیرالبشر زاده شدهاند. البته این امر تنها مختصّ امامان شیعه نیست؛ بلکه تمام انبیاء و اوصیاء چنین بودهاند و همهی پیامبران و اوصیای معصوم آنان همواره از نسل انسانهای پاک بودهاند که ریشه در خاندان نبوّت داشتهاند. نسل حجج الهی همواره نسلی پاک بوده و هیچ حجّت الهی از پدران و مادران آلوده به کفر و شرک و زنا و حرام ظهور نیافته است.
با توجه به مطالب پیش گفته معلوم میشود که چرا مذهب زیدیه برحق نیست:
اولا: طبق نقلهای معتبر تعداد ائمه 12 نفر هستند نه بیشتر نه کم تر؛ احادیث نبوی این مطلب را تایید میکنند. (6)
ثانیا: زیدیه به امامت کسانی قائل بودند که معصوم نبودند و قائل به این هستند که لازم نیست امام معصوم باشد.
ثالثا: انتصاب امام باید از جانب خدا باشد که زیدیه به این قائل نیستند.
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــ
1. «جَعْفَرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ کَثِیرِ بْنِ عَیَّاشٍ عَنْ أَبِی الْجَارُودِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ الْبَاقِرَ ع بِمَ یُعْرَفُ الْإِمَامُ قَالَ بِخِصَالٍ أَوَّلُهَا نَصٌّ مِنَ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى عَلَیْهِ وَ نَصْبُهُ عَلَماً لِلنَّاسِ حَتَّى یَکُونَ عَلَیْهِمْ حُجَّةً لِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص نَصَبَ عَلِیّاً وَ عَرَّفَهُ النَّاسَ بِاسْمِهِ وَ عَیْنِهِ وَ کَذَلِکَ الْأَئِمَّةُ ع یَنْصِبُ الْأَوَّلُ الثَّانِیَ وَ أَنْ یُسْأَلَ فَیُجِیبَ وَ أَنْ یُسْکَتَ عَنْهُ فَیَبْتَدِئَ وَ یُخْبِرَ النَّاسَ بِمَا یَکُونُ فِی غَدٍ وَ یُکَلِّمَ النَّاسَ بِکُلِّ لِسَانٍ وَ لُغَةٍ» (بحار الانوار،ج 25،ص141؛ معانی الاخبار، ص101؛ آثار الصادقین، صادق احسان بخش، چاپ اول، انتشارات دارالعلم، ج 1، ص 163، حدیث 3)
2. بحارالانوار، ج25، ص194؛ معانی الاخبار، ص132؛ همان، حدیث 2
3. شرح باب حادی عشر، فاضل مقداد، ترجمه عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، چاپ پنجم 74، نشر نوید اسلام، ص 104
4. اصول کافی، کلینی، ترجمه سید جواد مصطفوی، چاپ اول 1382، انتشارات وفا، ج 2، ص 25، حدیث 3
5. مقدّمه ی ابن خلدون ، ص 191
6. نهج الحق و كشف الصدق، ص: 231
http://www.askdin.com/showthread.php?t=60514&p=952475&viewfull=1#post952475