در مورد محبین اهل بیت(علیهم السلام) ما در روایات متعددی داریم که محبین و دوستداران آن بزرگواران در نهایت اهل نجات بوده و وارد بهشت خواهند شد، همانطور که پیامبر(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت(سلام الله علیهم) در روایات متعددی به این مسئله اشاره فرموده اند، از پیامبر(صلی الله علیه و آله) روایت شده که فرمودند:
«حُبُّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ حَسَنَةٌ لَا تُضِرُّ مَعَهَا سَيِّئَةٌ وَ بُغْضُهُ سَيِّئَةٌ لَا تَنْفَعُ مَعَهَا حَسَنَة»؛ محبت علی بن ابیطالب حسنه ای است که با آن هیچ سیئه ای ضرر نمی زند و بغض و دشمن علی(سلام الله علیه) سیئه ای است که با وجود آن هیچ حسنه ای فایده نخواهد داشت. (1)
و نیز فرموده اند:
«أَلَا مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ شَهِيداً أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ مَغْفُوراً لَه أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ تَائِبا»؛ آگاه باشید کسی که بر محبت آل محمد(سلام الله علیهم) بمیرد شهید مرده است، آگاه باشید کسی که بر محبت آل محمد(سلام الله علیهم) بمیرد بخشیده شده مرده است، آگاه باشید کسی که بر محبت آل محمد(سلام الله علیهم) بمیرد توبه کننده مرده است.(2)
به این خاطر که علی(سلام الله علیه) و اهل بیت پیامبر(سلام الله علیهم) صراط مستقیم و عدالت محض هستند، علی(سلام الله علیه) تجسم حق بوده و از آن جدا نمیشود همانطور که پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرموده اند:
«الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ وَ عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ لَا يَفْتَرِقَان»؛ حق با علی است و علی با حق است و این دو از هم جدا نمیشوند.(3)
بنابراین هر کسی که دوستدار علی(سلام الله علیه) باشد دوستدار حق است، و هر کسی که دشمن او باشد دشمن حق است، یعنی اگر محبت آنها ملاک نجات است چون آنها تجسم راه حق هستند، و هر کسی دوستدار آنها باشد و آنها را به عنوان الگو برگزیده باشد یعنی دوستدار راه حق بوده و حرکت در این مسیر را برگزیده است ولو آنکه در عمل لغزیده باشد، و این برگزیدن راه حق خودش موضوعیت دارد و سبب نجات است.
نکته دیگر اینکه اگرچه محبین اهل بیت(سلام الله علیهم) اهل نجات خواهند بود اما این بدین معنا نیست که مطلقا هیچگونه حسابرسی و مجازات نشده و در انجام گناه و معصیت آزاد باشند، چون خود این مسئله موجب گرایش به سمت گناه می شود، بلکه ایشان ممکن است در دنیا دچار مصیبت ها و سختی ها شوند، و نیز در برزخ با عذاب تصفیه شده و در نهایت وارد بهشت شوند، همانطور که عمرو بن یزید می گوید از امام صادق(سلام الله علیه) سوال کردم: من شنیده ام شما فرموده اید همه شیعیان ما اهل بهشت هستند در حالی که برخی از آنها گناهان کبیره بزرگی انجام داده اند! امام(سلام الله علیه) فرمودند:
«أَمَّا فِي الْقِيَامَةِ فَكُلُّكُمْ فِي الْجَنَّةِ بِشَفَاعَةِ النَّبِيِّ الْمُطَاعِ أَوْ وَصِيِّ النَّبِيِّ وَ لَكِنِّي وَ اللَّهِ أَتَخَوَّفُ عَلَيْكُمْ فِي الْبَرْزَخ»؛ اما در قیامت همه شما به شفاعت پیامبر(صلی الله علیه و آله) یا اوصیاء او در بهشت خواهید بود، ولی به خدا قسم از برزخ برای شما بیمناک هستم.(4)
اما در مورد اینکه به طور کلی چه کسانی وارد بهشت می شوند باید دانست که ما هرگز ادعا نمیکنیم که به غیر از شیعیان و محبین اهل بیت(علیهم السلام) همه مردم تا ابد در جهنم خواهند ماند، در اینکه کسانی که از روی عناد و لجاجت مسیر کفر و شرک را برگزیده و در برابر دین الهی مانع تراشی می کنند در جهنم جاویدان می مانند شکی وجود ندارد اما در مورد دیگران غیر از ایشان ممکن است مشمول رحمت الهی واقع شده و در نهایت اهل بهشت باشند.
خصوصا کسانی که روحیه حق پذیری و تسلیم در برابر حق دارند و حقانیت اسلام بی خبر بوده باشند، همانطور که امام باقر(سلام الله علیه) می فرمایند:
«كُلُّ شَيْءٍ يَجُرُّهُ الْإِقْرَارُ وَ التَّسْلِيمُ فَهُوَ الْإِيمَانُ وَ كُلُّ شَيْءٍ يَجُرُّهُ الْإِنْكَارُ وَ الْجُحُودُ فَهُوَ الْكُفْر»؛ هر چيزى كه نتيجه اقرار و تسليم و روح پذيرش حقيقت باشد او ايمان است و هر چيزى كه نتيجه روح عناد و سرپيچى از حقيقت باشد او كفر است.(5)
بنابراین اکثر مردم جهان در نهایت اهل نجات خواهند بود اگرچه در یک مرتبه در بهشت قرار نخواهند گرفت.
کسانی که در دنیا حق طلب بوده اند اما بالاخره الگوی خود را از سر جهل به اهل بیت(علیهم السلام) به درستی انتخاب نکرده اند هرگز هم ردیف شیعیان اعتقادی قرار نخواهند گرفت، و شیعیان اعتقادی و محبین اهل بیت(علیهم السلام) که به گناهان و خطاها آلوده شده اند هرگز در بهشت در مرتبه شیعیان و پیروان حقیقی اهل بیت(علیهم السلام) نخواهند بود که علاوه بر عشق و محبت سعی کرده اند بین رفتارشان با رفتار آن بزرگواران سنخیت ایجاد کنند.
______________________________
1. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، بنى هاشمى، چاپ اول، 1381ش، تبریز، ج1، ص93.
2. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، دار إحياء التراث العربي، چاپ دوم، 1403ق، بیروت، ج23، ص233.
3. صدوق، محمد بن علی، الخصال، جامعه مدرسين، چاپ اول، 1362ش، قم، ج2، ص559.
4. کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، 1407ق، تهران، ج3، ص242.
5. همان، ج2، ص387
http://www.askdin.com/showthread.php?t=27247&p=946443&viewfull=1#post946443