قطعا روایات یکی از منابع استنباط احکام بوده و هرگز مراجع نگاهی جز این به روایات ندارند، اما بحث اجتهاد و استنباط خیلی پیچیده تر از این است که انسان بخواهد با دیدن چند روایت حکم اسلام را استنباط کند.
در خصوص شطرنج دو دیدگاه رایج و مشهور وجود دارد: (1)
دیدگاه اول:برخی فقها معتقد هستند که شطرنج به صورت مستقل تحریم شده است، نه به عنوان قمار، یعنی خود شطرنج به خودیِ خود در روایات مورد نهی قرار گرفته است، چه قمار باشد و چه نباشد؛ طبیعتا اگر ما چنین دیدگاهی را بپذیریم شطرنج هرگز حلال نخواهد شد.
دیدگاه دوم:دیدگاه دوم معتقد است که شطرنج اگر در روایات تحریم شده است، به خودیِ خود نیست، آنچه که به خودیِ خود حرام شده «قمار» است، و شطرنج تا زمانی که از آلات قمار محسوب شود حرام خواهد ماند، اما اگر از تحت آلات قمار خارج شد دیگر حرام نخواهد بود.
اینطور نیست که این نظریه برای خودش دلیلی نداشته باشد، خب در روایات متعدد شطرنج را از آلات قمار برشمرده اند و از آن نهی کرده اند:
امام باقر(ع): «أَمَّا الْمَيْسِرُ فَالنَّرْدُ وَ الشِّطْرَنْجُ وَ كُلُّ قِمَارٍ مَيْسِر»؛ اما «میسر» پس نرد و شطرنج و هر قمار دیگری «میسر» است(2)
امام صادق(ع): «الشِّطْرَنْجُ مَيْسِرٌ وَ النَّرْدُ مَيْسِر»؛ شطرنج «میسر» است، و نرد «میسر» است.(3)
امام باقر(ع): «الشِّطْرَنْجُ وَ النَّرْدُ مَيْسِر»؛ شطرنج و نرد «میسر» هستند.(4)
«میسر» از «یسر»گرفته شده كه به معنى سهل و آسان است، و از آنجا كه" قمار" در نظر بعضى از مردم وسيله آسانى براى نيل به مال و ثروت است به آن ميسر گفته شده است(5)
طبق مدلول این روایات حرمت شطرنج، به خاطر قمار بودن آن است، و تمام روایاتی که شطرنج را رجس و پلیدی دانسته، و شطرنج باز را لعن کرده، و حتی از نگاه به آن نهی کرده اند، به عنوان یک آلت قمار به آن نگریسته اند و چنین فرموده اند.
بنابراین می بینید که هیچکدام از فقها نسبت به روایات بی اعتنا نبوده و نیستند، و هرگز حکم خداوند را تغییر نمیدهند، همانطور که در روایات آمده است که حکم اسلام هرگز تغییر نخواهد کرد:
«حَلَالُ مُحَمَّدٍ حَلَالٌ أَبَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ أَبَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة»؛ حلال محمد حلال است تا روز قیامت، و حرام او حرام است ابدا تا روز قیامت.(6)
تغییر حکم شطرنج در نگاه این فقهاء، از باب تغییر حکم نیست، بلکه از باب تغییر موضوع است، یعنی حکم حرمت قمار تغییری نکرده، بلکه این شطرنج است که ماهیت خودش را عوض کرده، و از تحت عنوان «قمار» و حرمت آن خارج شده است.
________________________________
1. دیدگاه دیگری هم وجود دارد که با توجه به اینکه ذکر آن ضرورتی ندارد، و نیز به جهت اختصار از بیان دیدگاه و تبیین ادله اش چشم پوشی می کنیم.
2. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، مؤسسة آل البيت(ع)، چاپ اول، 1409ق، قم، ج17، ص321.
3. همان.
4. همان، ص322.
5. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیة، چاپ اول، 1374ش، تهران، ج2، ص118.
6. کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، 1407ق، تهران، ج1، ص58.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=28863&p=950730&viewfull=1#post950730