آیا خدا ، شخص بی گناه را هم عذاب می کند؟

این گونه سختی هایی که بر روی زمین برای انسان روی میدهد، به نام شُرور معروفند. شرور بر دو گونه هستند:
برخی شرور اخلاقی اند و بر اثر کارهای اختیاری انسان صورت می گیرد. یک انسان با کار اختیاری خود (به عمد یا غیر عمد، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم) باعث آسیب رساندن به دیگری می شود.
برخی نیز شرور طبیعی اند که اختیار انسان به صورت مستقیم نقشی در آن ندارد. مثل سیل، زلزله و ... .
شرور اخلاقی که ناشی از اختیار انسان است، مستقیما مسئولیتش با خود انسان است نه با خداوند. مثلا فردی با چاقو کسی را می کشد، زشتی این کار ربطی به خداوند ندارد.(2)
مثلا فردی که برای خودکشی، خود را آتش می زند، خب خودش مسئول کار خودش است و عواقب کارش نیز بر عهده خودش است. کسی هم که برای نجات او می رود، اگر نکات ایمنی را رعایت نکند، او نیز آسیب می بیند. این بخش از آسیب، ربطی به خودکشی یا غیر خودکشی ندارد. طبیعت دنیا این طور است که رعایت نکردن مسائل ایمنی باعث آسیب رسیدن به انسان می شود.


تمام بحث در شرور طبیعی است. این که آیا سختی هایی که از طریق طبیعت و بلایای طبیعی به انسان می رسد، در اثر چیست؟ این گونه بلاها، به چند دلیل بر انسان وارد می شود.

_ برخی از این بلاها، معلول اعمال اختیاری غیر مستقیم انسان هاست. مثلا انسان با استفاده بی رویه از طبیعت و قطع درختان جنگل، باعث گرمی هوا، آلودگی محیط زیست و سیلاب و گرد و خاک می شود. در این صورت، وقتی افرادی به واسطه سیل از بین می روند، هر چند در ظاهر با یک بلای طبیعی از دنیا رفته اند، اما در واقع این انسان بوده که با اختیار خود، کاری کرده که این بلا به وجود بیاید. در چنین مواردی، مسئولیت چنین کاری به صورت مستقیم با خود انسان است هر چند در دنیا از زیر بار مسئولیت شانه خالی می کند اما در آخرت به این کارش و عواقب ناشی از آن، به دقت رسیدگی می شود.

_ برخی از بلایا ناشی از گناهان انسان است. مثلا قومی گناه می کنند و این گناهان باعث سیل یا زلزله و یا... می شود. نمونه ای از این گونه بلایا که به عذاب استیصال معروفند در اقوام گذشته مانند قوم عاد، ثمود، نوح و ... وجود داشته و قرآن کریم برخی از آن ها را نقل کرده است.


این گونه اعمال نیز ناشی از اعمال اختیاری خود انسان است.

بر اساس آیات قرآن کریم، خداوند متعال می فرماید،آن چه از نيكى به تو رسد، از سوى خداست و آن چه از بدى به تو رسد، از سوى خود توست.
«ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ»؛ هر خيرى به تو رسد از جانب خداست و هر بدى به تو رسد از خود توست.(3)

انسان ها به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در سختی هایی و بلاهایی که برسرشان می آید نقش دارند.
_ برخی از بلایا برای افرادی که نه گناه و نه عمل اختیاری آنان نقش در آن نداشته، برای امتحان آنان و ارتقای درجه شان است و حتما در آخرت عوض آن به آنان داده خواهد شد.

اما این که چرا خداوند جلوی این شرها و بلاها را نمی گیرد، برای پاسخ به این سوال نیز باید بین دو نوع کلی شرور تفاوت قائل شد.
در مورد شرور اخلاقی، پاسخ این است که این قسم از شرور، لازمه اختیار انسان است. توضیح این که:
هدف از خلقت انسان، رسیدن به کمال است؛ رسیدن به کمال، وابسته به انجام یک سری اعمال و رفتار است؛ اعمال و رفتار در صورتی موجب کمال می شود و پاداش و مجازات خواهد داشت که ناشی از اختیار و اراده فرد باشد؛ بنا بر این، اگر انسان اختیار و اراده نداشته باشد، هدف از خلقت نقض می شود و اگر داشته باشد، طبیعتا با انجام برخی اعمال اختیاری، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به خود و دیگران آسیب می زند.(4)


اما در مورد شرور طبیعی:
شرور طبیعی دسته اول، که ناشی از اعمال اختیاری انسان بود، این قبیل شرور نیز ناشی از اعمال اختیاری انسان است و لازمه اختیار او.
شرور طبیعی دسته دوم، که ناشی از گناهان انسان است نیز به واسطه اعمال اختیاری انسان است و مانند شرور اخلاقی است، با این تفاوت که به صورت غیر مستقیم باعث این عذاب و شر شده است.
شرور طبیعی دسته سوم، (که البته در سوال شما نبود) این قسم از شرور و بلاها، همان طوری که بیان شد، به واسطه امتحان و بالا بردن کمال انسان است. خداوند برای تربیت و پروش جان انسان، دو برنامه تشریعی و تکوینی دارد و در هر دو برنامه، سختی هایی را گنجانده است.
در برنامه تکوینی، مصبیت ها را در سر راه بشر قرار داده است، گرسنگی، ترس، تلفات مالی و جانی، سختی هایی است که به صورت قهری برای انسان پیش می آید و انسان به واسطه تحمل و صبر در برابر آن ها به کمال می رسد.(البته صبری فعال نه منفعل: یعنی تلاش خود را برای برطرف کردن سختی ها تا حد توان خود به کار می بندد) (5) البته خداوند عوض بلاهایی که خود مستقیم یا غیر مستقیم در آن نقشی نداشته است را در عالم دیگر خواهد داد.(6)


ـــــــــــــــــــ
(1) نساء/ 79.
(2) جان هاسپرز، فلسفه دین، ترجمه محمد رضایی( قم، مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی، 1370ش)،ص118.
(3) نساء/ 79.

(4) هاسپرز، فلسفه دین، ص99 و 118.
(5) عدل الهی، مرتضی مطهری، ج1، ص178(مجموعه آثار، جلد27).
(6) شیخ طوسی، تمهید الاصول در علم کلام اسلامی، ص507(انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران، 1400ق).

 

http://www.askdin.com/showthread.php?t=42400&p=567981&viewfull=1#post567981