«وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَليفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فيها مَنْ يُفْسِدُ فيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قالَ إِنِّي أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُون»؛
(به خاطر بياور) هنگامى را كه پروردگارت به فرشتگان گفت: من در روى زمين، جانشينى [نماينده اى] قرار خواهم داد. فرشتگان گفتند: پروردگارا! آيا كسى را در آن قرار مى دهى كه فساد و خونريزى كند؟! ما تسبيح و حمد تو را بجا مى آوريم، و تو را تقديس مى كنيم. پروردگار فرمود: من حقايقى را مى دانم كه شما نمى دانيد.(1)
با سلام و درود
درباره این که ملائکه به چه جهتی چنین برداشتی از آدم داشتند، و این گونه پرسیدند، چند احتمال بیان شده است:
1. قبل از آدم موجودات ديگرى در زمين زندگى می كردند و آدم نخستين مخلوق روى زمين نبود. آنان در زمین به نزاع و خونريزى پرداختند، و خداوند ملائكه را فرستاد تا آنان را رانده، خود سكونت كردند. اكنون مى پرسند كه آيا اين آدم نيز مانند آنان خونريزى و فساد می كند؟ لذا پرونده سوء پيشينه آن ها سبب بدگمانى فرشتگان نسبت به نسل آدم شد.
2. خداوند قبلا آينده انسان را بطور اجمال براى ملائکه بيان فرموده بود.
3. فرشتگان از خمير مايه آدم خبر داشتند و مى دانستند كسى كه ماده اصلى وجود او خاک زمين و عناصر موجود در آن باشد طبيعتى سركش و طغيانگر خواهد داشت و خودخواه و مغرور خواهد بود و همين خودخواهى او را به فساد و خونريزى خواهد كشانيد. ملائكه اين مطلب را از كلمه «فِي الْأَرْضِ» (در روى زمين) دريافته بودند.(2)
نکته:(فرشتگان گوشه ای از واقعیت را دیدند)
اين يک واقعيت بود كه ملائکه بيان داشتند، و لذا خداوند هم در پاسخ، هرگز آن را انكار نفرمود، بلكه اشاره كرد در كنار اين واقعيت، واقعيت هاى مهم ترى درباره انسان و مقام او وجود دارد كه فرشتگان از آن آگاه نيستند!
آن ها فكر مى كردند اگر هدف عبوديت و بندگى است كه ما مصداق كامل آن هستيم، همواره غرق در عبادتيم و از همه كس سزاوارتر به خلافت! بى خبر از اين كه عبادت آن ها با توجه به اين كه شهوت و غضب و خواست هاى گوناگون در وجودشان راه ندارد، با عبادت و بندگى اين انسان كه اميال و شهوات او را احاطه كرده و شيطان از هر سو او را وسوسه مى كند تفاوت فراوانى دارد.
از طرفی آن ها چه مى دانستند كه از نسل اين آدم پيامبرانى هم چون محمد و ابراهيم و نوح و موسى و عيسى (علیهم السلام)، و امامانى هم چون ائمه اهلبيت (علیهم السلام)، و بندگان صالح و شهيدان جانباز و مردان و زنانى كه همه هستى خود را عاشقانه در راه خدا مى دهند قدم به عرصه وجود خواهند گذاشت، افرادى كه گاه فقط يک ساعت تفكر آن ها برابر با سال ها عبادت فرشتگان است.(3)
_______________
- بقره، 30.
- ر.ک: مجمع البيان في تفسير القرآن، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج 1، ص 177؛ ترجمه الميزان، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج 1، ص 177؛ تفسير نمونه، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج 1، ص 173؛ تفسير نور، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج 1، ص 87؛ كوثر، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج 1، ص 123.
- تفسير نمونه، ج 1، ص 174.
- http://www.askdin.com/showthread.php?t=41061&p=548139&viewfull=1#post548139