سؤال:
شافعیها چه کسانی هستند؟ چطور تشکیل شدند؟ آیا با فرقههای دیگر سنی مشکل خاصی دارند؟
پاسخ:
گروندگان به این مذهب، از پیروان عبداللَّه بن ادریس شافعی (150 - 204) هستند. (1) وی در فقه نظر خود را با روایات در هم آمیخت و مذهبی تلفیقی از بین دو مذهب حنفی و مالکی به وجود آورد. او فقه خود را بر چهار اصل: قرآن، سنت نبوی، اجماع و قیاس قرار داد(2)؛ او فقه را از شاگردان ابن عباس که خود شاگرد امیرالمؤمنین (علیه السلام) بود و برخی دیگر از شاگردان اهل بیت (علیه السلام) فرا گرفت. و در عراق و مصر به تدریس و فتوا پرداخت.(3)
شافعی به علی بی ابی طالب (علیه السلام) بیش از ائمه سنت و جماعت ارادت داشت و به آن حضرت عشق می ورزید وی درباره علی (علیه السلام) می گوید در علی چهار خصلت بود که اگر یکی از آن ها در شخصی پیدا شود مستحق تکریم و احترام است، و آن زهد، علم، شجاعت و شرافت است. شافعی همچنین می گوید که پیغمبر علی را به علم قرآن اختصاص داد؛ زیرا پیامبر او را بخواند و به وی امر داد تا بین مردم قضاوت کند و فتواهای او را پیغمبر امضا می کرد و نیز می گفت علی بر حق بود و معاویه ناحق و باطل. (4)
یکی از موضوعاتی که در آثار شافعی بسیار دیده می شود و شهرت زیادی دارد، و تأکید زیادی بر آن دارد، برتري اهل بيت (علیهم السلام) و محبّت آنان است.
بنا بر آن چه که در اشعار شافعی خواندیم (5)، مشخص می گردد که او به اهل بیت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) ارادت خاصی داشته است. به نحوی که از ابراز صریح آن خوفی نداشت. او به صراحت هدایت و رستگاری را در پیروی از پیامبر و خاندان او می داند و حتی شفاعت آن ها را در روز محشر آرزو می نماید، نه فقط شفاعت در روز قیامت، بلکه صحت اعمال عبادی را نیز مشروط به اقتدای به ایشان می داند، به گونه اي كه معتقد است، اگر كسي در نماز خود بر پيامبر و خاندانش درود و صلوات نفرستد نمازش صحيح نمي باشد.
به همین دلیل شافعی ها نیز ارادتشان نسبت به اهل بیت از دیگر اهل سنت بیشتر است.
اعتقادات شافعی ها را می توان به صورت زیر بیان کرد.
ـ يك: اعتقاد به قديم بودن خداوند، با تمام صفاتش و عدم تشبيه خداوند در اوصاف.
ـ دو: غير مخلوق بودن قرآن و معتقد به آفريده شدن بهشت و دوزخ، قبول عذاب قبر و سؤال نكر و منكر. (6)
ـ سه : اعتقاد به شفاعت پيامبر و رفتن آن حضرت به معراج.
ـ چهار: مختار دانستن انسان در اعمال و رفتار.
ـ پنج: اهتمام بيشتر به حديث و رد عمل به رأي، مخالفت با علم كلام.
ـ شش: اعتقاد به سه شرط براي درستي ايمان كه عبارت باشد از اقرار به زبان، تصديق به جنان (قلب) و عمل به اركان. شافعي در الهيات، اخباری و ظاهري بود، يعني ظواهر آيات و سنت پيامبر را ملاك عقيده می دانست. او در اصول دين تا حدودی مذاق و مشرب مكتب اشاعره داشت. (7)
هم چنين در مكتب شافعی براي حديث اهميت بيشتري قائل هستند، طوری كه اگر تعارضی بين حديث و قرآن حاصل می شد، حديث را مقدم می دانستند. هر چند شافعی در زمينه حديث آزادترند، در عين حال عمل به رأی را به هر شكل آن رد می كند و تحقيق و بحث در اصول دين (بحث كلام) را به طور كلی مردود مي داند.(8)
منابع:
(1) مشكور، محمدجواد، موسوعه الفرق الاسلامية، بيروت، مجمع البحوث، چاپ اول، 1415 هجري، ص 300 ـ 301.
(2) تاریخ ادیان و مذاهب جهان،عبدالله مبلغى،منطق(سینا)، قم،1373، ج 3، ص 1185 - 1197.
(3) بديع يعقوب، اميل، ديوان الإمام الشافعي، بيروت - لبنان، دارالكتاب العربي، ۱۴۳۰هـ .
(4) محمد ابوزهره، ص 3، 252؛ گلذیهر، العقیدة و الشریعة الاسلام، ص200، به نقل از تاریخ شیعه و فرقه های اسلام تا قرن چهارم، محمد جواد مشکور، چاپ سوم، ص 103، 104، نشر کتابفروشی اشراقی، 1362ش.
(5) ديوان الإمام الشافعي، ص۹۳، دار الکتب العربی، بیروت، 1414 ق. از صص 93-115-59-72-48-152-222-223همان، ص ۲۷۸. برای مطالعه بیشتر، ر. ک: مقاله، مدح اهل بيت(ع) در اشعار محمد بن ادريس شافعي (امام شافعي)، ایوب شافعی پور خبرگزاری تقریب؛ برفی، محمد، مقاله، بررسي علل همگرايي و ناهمگرايي دو مذهب شافعي و حنفي با شيعه اماميه، روزنامه رسالت، شماره 6942 به تاريخ 20/12/88، ص 17 (فرهنگي)؛ سیوطی شافعی، جلالالدین عبدالرحمان، فضایل علی(ع)، (متوفی 911 ق).
(6) ابوالمعالي محمد الحسيني العلوي، بيان الاديان، به اهتمام سيد محمد دبير سياقي، تهران، انتشارات روزنه، چاپ اول، 1376، ص 46.
(7) فضائي، يوسف، مذاهب اهل سنت و فرقه اسماعيليه، تهران، آشيانه كتاب، چاپ اول، 1383، ص 152 و . ابوالمعالي محمد الحسيني العلوي، بيان الاديان، به اهتمام سيد محمد دبير سياقي، تهران، انتشارات روزنه، چاپ اول، 1376، ص 46.
(8) بي ناس، جان، تاريخ جامع اديان، ترجمه علي اصغر حكمت، تهران، انتشارات علمي و فرهنگي، چاپ اول، 1380، ص 754.