آیا مداحی و عزاداری های مرسوم خرافات نیست؟

سؤال:
آیا مداحی و عزاداری های مرسوم خرافات نیست؟

پاسخ:
بحث «عزاداری یا خرافات» را با ذکر نکاتی جمع‌بندی می کنیم:
اولاً: بدون ترديد اصل عزاداري و اقامه ماتم براي شهداء و آزاد مردان تاريخ، در اسلام سابقه ديرين دارد و از اخبار بر‌مي‌آيد كه پيامبر (ص) نيز آن را تأييد كرد و در برگزاري آن همت می‌گماشت. اما در رابطه با كيفيت و شيوه برگزاري عزاداری (سينه زنی، زنجير‌ زنی، علم و كتل، تعزيه، نخل گردانی و .. ) برنامه خاص، حديث و روايت معتبری وجود ندارد و مشخصه‌های عزاداری در زمان پيامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) محدود بود به مرثيه سرائی، گريستن و گرياندن در قالب شعر و مرثيه، فلذا برای زنده نگه‌داشتن جریان فکری اهل بیت (ع) که مورد ستم حاکمان جور اموی و عباسی قرار گرفتند و خصوصاً برای پاس‌داشت دستاوردهای قیام خونین ابا عبد الله الحسین (ع) باید از همه جهات و ظرفیتهای موجود در این راستا بهره جست.
ثانیاً: عزاداری به شكل معين، مثلا در قالب سينه زنی و زنجير زنی و ... به نحو مستقيم ريشه روايی ندارد و گويا شكل برپايی مراسم عزاداری، به خود مردم واگذار شده است تا با انطباق اصول كلی دين و راهنمايی ائمه اطهار (ع) و بزرگان دين با عرف محلی، تكريم و تجليل شايسته از ائمه معصومين (ع) بجا آورند. آنچه مشخص است در طول تاریخ، عالمان و فقهای تشیع معمولاً با افراط و تفریط در همه مسائل از جمله در عزاداری‌ها مقابله کرده و در قالب نظرات فقهی و توصیه و تذکر به عزاداران و بانیان مجالس و محافل عزای اهل بیت (ع) خصوصاً از افراط گری در عزاداری منع نموده و با جریانات انحراف و تحریف بشدت مبارزه کرده‌اند.
ثالثاً: از تحول در شيوه هاي سينه زنی و زنجير زنی، استفاده می شود كه اين مسأله از خواست های اجتماعی و بافت های جامعه، فرهنگ و آداب آنها سرچشمه می گيرد، البته سزاوار است كه اصل و اساس اين نوع عزاداری‌ها پذيرفته شود، اما هيأت‌های مذهبی توجه داشته باشند كه سينه زنی و زنجير زنی، علم برداری و ...، به حركت های نمايشی، اضافي، بالا و پائين پريدن با خرافات و اوهام و همچنین به آسیب رساندن به جسم و جان و اموری که موجب وهن مذهب است آلوده نگردد.

رابعاً: در باره گريستن و گرياندن، لازم بذکر است این عمل، زمانی ارزش دارد و اثرش بيشتر خواهد بود كه از گفتار امام حسين (ع) و فلسفه قیام عاشورا تأثير پذيرفته باشد، نه از صوت زيباي مداحان و دلتنگی دنيا، كه متأسفانه گاهی ديده می شود مردم دنبال صوت زيبا بوده و علاقه زيادی به خطابه و درک و فهم فلسفه قیام امام حسین (ع) و درس‌های عاشورا ندارند.
خامساً: علاوه بر اینکه گریه بر عزیزان امری فطری است و همه بر عزیزانشان می‌گریند و هرچه آن فرد محبوب و عزیزتر و در انسانیت کامل‌تر باشد حزن و اندوه از دست دادن آن نیز شدیدتر می‌شود و چه کسی در محبوبیت و عزیز بودن و کمالات انسانی اهل بیت (علیهم السلام) و حضرت اباعبدالله الحسین (ع) ذره‌ای تردید دارد؟
سادساً: راز اینهمه توصيه، به خاطر فوايد فراوانی است كه در اين گريه وجود دارد؛ كه به پاره‌ای از آن‌ها اشاره می‌شود:در روانشانسي ثابت شده كه اگر كسي رفتار ناشی از يك حالت روحی را تقليد كند، آن حالت روحی در او نيز نمودار می شود. عشق ايمانی به امام حسين (ع) شخص عاشق را از درون وا می دارد كه بر مظلوميّت معشوق خود بگريد؛ و هر چه معرفتش به مراتب وجودي معشوقش فرزون‌تر و ايمانش به او بيشتر شود، اين عشق نيز شديدتر و به تَبَعش، آن گريه هم شديدتر می‌شود.

  1. وقتي كسي اين حالت عاشقانه را در خود زنده نمود پيوند عميق عاطفى ميان او و الگوى راستين هدايت و مبارزه با ظلم و ذلّت‌ناپذيری پديدار خواهد شد. در نتيجه او نيز چنين روحيّه‌ای را پيدا خواهد نمود. بعلاوه اين گريه‌ها در صحنهی جمعی، نوعی اعلام وفادارى نسبت به رهبران و پيشوايان دينى و مكتبي نيز هست.
  2. در اين مراسمات و گريه‌ها، تاريخ كربلا نيز به عنوان نماد ذلّت‌ناپذيري و ظلم ستيزي زنده می‌ماند. و عاقلان دانند كه نمادها چه نقش عظيمی در اشاعه‌ی يک فرهنگ و سمت و سو دادن به حركت‌های اجتماعی دارند. لذا ملاحظه می‌كنيد كه غربی‌ها با چه حجم عظيمی از نمادها استفاده می‌كنند برای اشاعه‌ی فرهنگ خودشان. دقيقاً به همين سبب هم بود كه در طول تاريخ، حكّام ظالم، سعی داشتند قبر امام حسين (ع) را محو سازند.

سابعاً: همچنین درباره پیشینه و علت نوحه سرائی و عزاداری بايد گفت كه به شهادت تاريخ و روايات، حضرت يعقوب سال‎های طولانی در فراق يوسف (ع) با اين كه می‌دانست زنده است، اشك می‌ريخت و گريه می‌كرد و يوسف (ع) را از ياد نمی‌برد. حضرت سيد الساجدين (ع) نيز تا در حيات بود (حدود چهل سال) صحنه كربلا را با گريه جلوي چشمش مجسّم می‌داشت و می‌فرمود: قتل ابا عبد الله عطشاناً بجنب الفرات و هو يذبح كما يذبح الكبش. حضرت ابا عبد الله با تشنگی شهيد شد، در حالی كه كنار رود فرات بود و سر مبارک او را همانند گوسفند بريدند.» همين‌ طور تشكيل مجالس عزاداری از سوي حضرات معصومين (ع) ديگر، همانند امام باقر، امام صادق، امام‎ رضا (ع) و خصوصاً گريه‌های طولانی حضرت ولي‌عصر(ع) براي جد بزرگوارش برای ما الگوست و ما بايد در تمام امور از حضرت رسول (ص) و جانشينان ايشان، درس و الگو بگيريم. به درستی گريه و عزاداری بر سالار شهيدان و توسل به ائمه‎‌ی اطهار (ع) پالايش دهنده‎‌ی روح و تزكيه كننده‎‍ی نفس است، چنان‎كه روايات گوناگونی بر فضيلت گريه و عزاداری براي امام حسين و ساير ائمه‎‌ی معصومين (ع) وارد شده است.
ثامناً: چنانکه گفتیم هر گونه افراط و زیاده روی در شیوه های عزاداری (سینه زنی، زنجیرزنی و ...) مورد پسند و قبول مذهب حقه‌ی تشیع و فقهاء و عالمان دینی نیست. تفاوتی ندارد کدام صورت و جلوه‌ی عزاداری باشد مداحی، شعر و نوحه، سینه زنی، زنجیرزنی، شبیه خوانی و دیگر مصادیق عزاداری ... باید این جلوه‌ها را از افراط و تفریط دور نگهداشت. فلذا همان طور هم می‌گوییم هرگونه تفریط و عقبگرد و تساهل و کوتاهی که زمینه از دست دادن ظرفیتهای مثبت و تعالی بخش محرم و صفر و زنده نگه‌داشتن قیام عاشورای ابا عبد الله الحسین (ع) را فراهم می‌سازد را باید از فضای عزاداری‌ها دور کرد. بی‌شک، نوحه سرایی جلوه حماسی و شور و احساسات دینی را تقویت می‌کند و زمینه ارتباط معرفتی و معنوی را در اندیشه و قلوب عشاق اهل بیت (ع) زنده می‌کند. وقتی این رویکرد با سینه زنی که نماد حزن و اندوه و ابراز همدردی با مصائب اهل بیت (ع) توأم و همراه شود تأثیر آن را در نهادینه شدن این جلوه‌ی حماسی در قلوب بیشتر کرده و بعلاوه نوعی جهت دهی به افکار و قلوب عشاق در مسیر اهداف و راه اهل بیت (ع) و نوعی روح اعتراض نسبت به جریان ظلم و ستم و پیروان مسیر ضلالت را در پیروان مکتب اهل بیت (ع) و آزادگان جهان ایجاد می‌کند.
تاسعاً: عواملی که می تواند زمینه‌های لازم را برای اشک و محبت و ارتباط قلبی با ابا عبد الله الحسین (ع) فراهم سازد:
الف) هر قدر معرفت انسان به اهل بیت (ع) و امام حسین (ع) بیشتر شود، به تناسب آن، درجه محبت افزایش می‌یابد.
ب) مطالعه حول ارزش و فضیلت و آثار گریه بر مصائب امام حسین (ع) و اهل بیت عصمت و طهارت (ع).
ج) در روایت هست علت خشک شدن اشک‌ها کثرت و زیادی گناهان است. اگر انسان مؤمن، تقوای الهی داشته و از گناهان پرهیز کند قلبش پاک و تطهیر و خاضع و خاشع شده و آماده ارتباط معنوی می‌شود.
د) همچنین بدلیل فضائل و ارزش والای گریه بر ابا عبد الله الحسین (ع) سفارش شده انسان مؤمن در محافل اهل بیت (ع) به قلب و چشمانش التماس کند تا قطره‌ای اشک بریزد، حتی اگر نمی‌تواند اشک بریزد خودش را به حالت تباکی (حالت گریه) بزند. خداوند به همین حالت هم اجر می‌دهد.
عاشراً: در مواجهه با آموزه های دینی نباید مسائل را خلط کرد، هر عملی در جای خود فضیلت و آثار و برکات خودش را دارد. عزاداری و اشک و سینه زنی (بدور از افراط) فضیلت و برکاتی دارد و اطعام و انفاق به فقرا و انجام کارهای فرهنگی دیگر در این راستا آثار و برکات خودشان را دارند. نباید این‌ها همدیگر را تحت الشعاع قرار داده و با پرداختن به یکی از دیگر امور غفلت نمود.
همچنین همه برنامه عزاداری امام حسین (ع) سینه زنی نیست و همه محافل حسینی به شعر خواندن یک نفر و بالا پایین پریدن عده ای ختم نمی‌شود! بلکه در یک هیئات و محفل حسینی برنامه‌های معرفت بخش اعم از شور و شعور حسینی توأمان برگزار می‌شود که آثار و برکات بسیاری دارد حتی کوچکترین هیئات و خیمه‌های حسینی از این رویکرد پر خیر و برکت غافل نیستند.

و در پایان یادآور می‌شویم که گریه کردن بر مصائب اهل بیت (ع) مستحب است و طبق روایات، اجر و ثواب بسیاری دارد. کسی که نمی‌تواند گریه کند گناه نکرده و جرمی مرتکب نشده، صرفاً از اجر و ثواب زیادی که دارد محروم مانده. میزان و ترازوی صحت و درستی کم و کیف عزاداری امام حسین(ع) علما و فقهاء هستند اشتباهات عوام را نباید به حساب دین گذاشت.

http://www.askdin.com/thread50158-4.html#post722045