علوم قرآن وسیع تر و بیشتر است یا علوم اهل بیت ؟ آیا درست است که علم به قرآن و تمامی بطن‌ها و تفسیر و تاویل کامل و تام و تمام آن تنها بخشی از علوم اهل بیت است ؟ و این که قرآن محدود است و اهل بیت نا‌محدود و دائما به علم به علوم اهل بیت اضافه می‌شود ولی قرآن

سؤال:
1. علوم قرآن وسیع تر و بیشتر است یا علوم اهل بیت (علیهم السلام) ؟
2. آیا درست است که علم به قرآن و تمامی بطن‌ها و تفسیر و تاویل کامل و تام و تمام آن تنها بخشی از علوم اهل بیت (علیهم السلام) است ؟
3. و این که قرآن محدود است و اهل بیت نا‌محدود و دائما به علوم اهل بیت اضافه می‌شود ولی قرآن نه؟!
4. آیا قرآن و اهل بیت مکمل یکدیگرند؟ و هیچ یک به تنهایی کامل نیست‌؟

پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
در مقام پاسخ می‌توان به گونه‌ای جواب داد که جواب پرسش اول، پاسخ به پرسش‌های بعدی نیز باشد.
با این توضیح که: علوم پیامبر و اهل بیت (سلام الله علیهم اجمعین)، بر‌گرفته از سر‌چشمه وحی الهی است و خدای متعال آن را در حقیقت قرآن قرار داده است.
آن علوم غیبی ابتدا بر قلب نورانی و صفحه دل پیامبر تابیده شد و سپس از طرف حضرت، در جان و روح اهل بیت (سلام الله علیهم اجمعین)، به ودیعت قرار گرفت.
خدای متعال به پیامبرش خطاب می‌کند: «وَ إِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكيمٍ عَليمٍ» (1) به يقين اين قرآن از سوى حكيم و دانايى بر تو القاء مى‏شود.
یعنی روح وجودی پیامبر آن‌چنان بزرگ بود که قابلیت پذیرش حقایق معارف الهی را پیدا کرد.
امام رضا (سلام الله علیه) در تفسير
«الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ» ‏فرمود: خدا قرآن را به پیامبر (صلوات الله علیه) آموخت. (2)
نوشته‌اند:
بر حسب آيه
«وَ إِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ» و آيه «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ عَلى‏ قَلْبِكَ» پس از اين كه بطون و حقايق آيات قرآنى بر قلب رسول خدا (صلوات الله علیه) القاء شده به منظور اين كه جزء برنامه مكتب قرآن قرار دهد، ناگزير بايد آن‌چه را كه از ساحت كبريایى از بطون قرآنى استفاده کرده به وصى خود مولای متقیان (سلام الله علیه) تعليم دهد. اين خود شاهد قطعى است كه رسول خدا (صلوات الله علیه) بطون و معارف و حقايق آيات قرآنى را و هر آن‌چه از ساحت كبريایى استفاده کرده به وصى خود مولای متقیان (سلام الله علیه)، تعليم داده و به امانت گذارده است. (3)
اهل بیت راسخون در علم و مفسران واقعی قرآن‌اند.
امام صادق (عليه السلام) فرمود: مائيم راسخون در علم و ما تأويل قرآن را می‌دانيم. (4) زیرا که اینان‌اند امانت داران و حاملان حقیقی علم پیامبر .
با این حساب معصومین (سلام الله علیهم اجمعین)، مفسر قرآن هستند و هر چه در قرآن از علوم آمده، اهل بیت به آن واقف شدند و به مقدار توان مردم آن را تعلیم دادند.
در نتیجه آن بزرگواران، چیزی جدا از قرآن به مردم تعلیم ندادند. و البته علوم اهل بیت علوم الهی است که از متن و بطن قرآن به دست آمده است.

در حقيقت، قرآن نسخه كتبى و اجمالى همه عالم هستى است و معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) به حقيقت آن احاطه دارند، پس علوم آنان (بر همه اشیاء) احاطى و حضورى است.
به علاوه، قرآن چون کلام خدای متعال است، پس علوم اول و آخر کائنات در آن وجود دارد. کلام خدا به هیچ قید زمانی یا مکانی و مرزی محدود نیست و تا زمانی که هستی پا بر جا است، نور هدایت الهی که از جان قرآن و وجود پاک اهل بیت (سلام الله علیهم اجمعین) ساطع است، عالم وجود را نورانی کرده است.
اهل بیت (سلام الله علیهم اجمعین) دانش آموختگان مکتب الهی‌اند اما این مطلب که بگوییم
قرآن و اهل بیت مکمل هم هستند، سخن صحیحی نیست. آنان مفسر قرآن و هر دو در مسیر هدایت انسان‌ها هستند.
قرآن، علاوه بر آیات محکمی که دارد و هر فهم سالمی آن را می‌پذیرد، آیات متشابه و بطون پنهان شده‌ای هم دارد که جز افرادی که راسخ در علم الهی‌اند، معصومین (سلام الله علیهم اجمعین) اشخاص دیگر نمی‌توانند به باطن آن دست یابند، مگر در حد جزئی که با تعالیم آن بزرگواران میسر است. به همین دلیل ما انسان‌های عادی هم به قرآن نیاز داریم و هم به اولیاء خدا تا بتوانیم همراه با ایشان که از تفاسیر واقعی آیات الهی آگاه هستند، به مقصد نهایی یعنی سعادت برسیم. پس این هر دو مکمل هستند نه برای خود، بلکه برای ما.

علاوه بر اين، رسول خدا صلوات الله علیه در چندین روایت از قرآن به عنوان ثقل اکبر و از عترتش یعنی اهل بیت به عنوان ثقل اصغر نام برده و تفاوتی میان آن دو قایل شده است.
امام صادق (سلام الله علیه) فرمود:
قد أمر رسول اللَّه صلوات الله علیه أن يقتدى بالقرآن و آل محمد، و ذلك حيث قال في آخر خطبة خطبها:
«إنّي تارك فيكم الثّقلين: الثّقل الأكبر، و الثّقل الأصغر؛ فأمّا الاكبر فكتاب ربّي، و أما الاصغر فعترتي، أهل بيتي، فاحفظوني فيهما، فلن تضلّوا ما تمسّكتم بهما» (5)
پيامبر (صلوات الله علیه) در آخرین خطبه‌اش فرمود:
من در ميان شما دو ذخيره نفيس (ثقلين) بر جاى مى‏‌گذارم، ذخيره بزرگ تر و ذخيره كوچک‌تر. اما بزرگ‌تر كتاب پروردگار من است، و اما كوچک‌تر عترت من است، يعنى اهل بيتم. حرمت مرا در مورد آن‌ها نگاه داريد، كه اگر به آن ها تمسک جوييد، هرگز گمراه نخواهيد شد.

منابع:
1. نمل: 27/ 6.
2. کمره‌ای محمد باقر، آسمان و جهان، ترجمه كتاب السماء و العالم بحار الانوار، تهران، انتشارات اسلامیه، سال 1351ش، چاپ اول، ج ‏4، ص 260.
3. حسینی همدانی، سید محمد، درخشان پرتوى از اصول كافى، قم، انتشارات چاپ خانه علمیه، سال 1363ش، چاپ اول، ج ‏2، ص 366.
4. کلینی، اصول كافى، ترجمه مصطفوى، تهران،انتشارات اسلامیه، چاپ اول، بی‌تا، ج 1، ص 309.
5. برادران حکیمی و احمد آرام، ترجمه کتاب الحیاة، تهران، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی، سال 1380 ش، چاپ مکرر، ج 2، ص 287.

http://www.askdin.com/thread46679.html