آیا احادیثی از معصومین در مورد ارتباط با اجنه وجود دارد ؟
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
باید گفت:
«جن» از جمله مخلوقات نا پیدا و مرموز عالم خلقت است. این موجود اگر چه از حواس ظاهری ما پنهان است، اما مطابق با شهادت آیات و روایات و نیز تجربیات فراوان، نمیتوان وجودش را انکار کرد. تا جایی که بعضی از انسانهای بزرگ این موجودات را به چشم خود میبینند و نیز کسانی که در مسیر ریاضتهای سختی گام برداشتند، به راحتی آنان را برای پیشبرد اهدافشان به خدمت گرفته حتی تسخیر میکنند.
علاوه در روایات آمده است: جن مؤمن، مسخر پیامبران و امامان (سلام الله علیهم) اجمعین مىشود و به آنان خدمت مىکند. کسانى که به اذن الهى ولایتى دارند، مىتوانند جنیان کافر را نیز تحت فرمان خود در آورند. (1)
دراینباره به دو روایت توجه کنیم:
1. سدير صيرفى روایت کرد:
امام باقر عليه السلام مرا به حوایجى كه در مدينه داشت، سفارش فرمود، چون بيرون رفتم و در ميان دره روحاء بر شتر سوار بودم، ناگاه انسانى ديدم جامه در نور ديده، به سويش رفتم، گمان كردم تشنه است، ظرف آب را به او دادم، گفت احتياجى به آن ندارم و نامهاى به من داد كه مهرش هنوز تر بود، چون نگاه كردم، ديدم مهر امام باقر (عليه السلام) است، گفتم كى نزد صاحب اين نامه بودى؟ گفت هم اكنون، و در نامه مطالبى بود كه حضرت مرا به آنها دستور داده بود، چون من متوجه شدم كسى را نزد خود نديدم (آورنده نامه غايب شد) سپس امام باقر (عليه السلام) وارد مدينه شد، امام را ملاقات و عرض كردمقربانت شوم، مردى نامه شما را به من داد و مهرش تر بود، فرمود: اى سدير ما خدمت گزارانى از طايفه جن داريم كه هر گاه شتاب داريم،آنها را مىفرستيم. (2)
2. در روايت ديگر فرموده: ما پيروانى از جن داريم چنان كه پيروانى از انس داريم، چون بر انجام كارى اراده كنيم، آن ها را میفرستيم. (3)
در هر صورت همان طور در کتاب خدا و نیز از نحوه ارتباط با جنیان به طور مبسوط سخن گفته شده است که به عنوان نمونه میتوان به داستان مربوط به سلیمان نبی (علیه السلام) و احادیث مذکور اشاره کرد، اما به طور مشخص از نحوه و جزییات ارتباط آنها با انسانهای عادی بیانی وارد نشده است، مگر در قالب گزارشهای کلی و یا در مواقعی که خطری از ناحیه جنیان شرور برای بعضی از مسلمان ایجاد میشد، نزد معصومین (سلام الله علیهم) میرفتند تا برای مقابله با آنان، از دستور یا توصیه آنان استفاده کنند.
منابع:
1. مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن، قم، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشى امام خمینى، چاپ دوم، 1378 ص 312 و 313.
2. کلینی، اصول كافى، ترجمه مصطفوى، تهران، انتشارات اسلامیه، چاپ اول، ج 2، ص 244.
3. صدوق، محمد، من لا يحضره الفقيه، ترجمه غفارى، تهران، انتشارات صدوق، سال 1367ش، چاپ اول، ج 3، ص 81.