سؤال:
مقصود از «آب حیات»، چیست؟
پاسخ:
گفته شده: آب حیات، آبی است که نوشنده آن، عمر جاویدان پیدا میکند و تا زمانی که بخواهد زنده میماند. (1)
ادامه پاسخ شما را با نقل کلامی از «علامه سید محمد حسین طباطبایی» عرض میکنم.
وی در تفسیر المیزان ـ در تفسیر آیات 65 تا 82 سوره کهف که ناظر به ملاقات موسی (علیه السلام) با یکی از اولیاء الهی است که مطابق روایات، خضر (علیه السلام) نام داشت ـ بعد از اشاره به عمر طولانی خضر نبی(علیه السلام)، مینویسد:
در تعدادى از روايات ـ كه از طریق شيعه و اهل سنت وارد شده ـ چنین نقل شده که: «خضر از چشمه آب حيات كه در ظلمات وجود دارد نوشيده است! وى پيشاپيش لشكر ذو القرنين كه در طلب آب حيات بودند قرار داشت و خضر به آن آب رسيد و روزیاش شد؛ اما ذو القرنين نرسيد و روزیاش نشد».
علامه طباطبایی در ادامه مینویسد: «اين روايات و امثال آن، روايات آحادى است كه به صدورشان یقین نداريم (2) و از قرآن كريم و سنتِ قطعى و عقل هم دليلى بر توجيه و تصحيح این مطالب نداريم.» (3)
اما روایتی که مرحوم فیض کاشانی در تفسیر صافی، ذیل آیه 86 سوره مریم آورده، حقیقت آب حیات را برای ما روشن میکند؛
مطابق این روایت، حضرت رسول (صلوات الله علیه و آله)، بعد از ذکر احوال مؤمنین در قیامت و این که با چه نعمتهای بزرگی مواجه خواهند شد، از درخت ورقة بر سر در بهشت یاد میکنند که دو چشمه در زیر آن روان است. بهشتیان از چشمه سمت راست درخت مینوشند و به طهارت قلبی میرسند و هر گونه حسد از دلهایشان برطرف میشود، و در چشمه سمت چپ درخت هم غسل میکنند و این چشمه [یعنی چشمه سمت چپ درخت]، چشمه حیات است که به برکت آن، عمر جاویدان مییابند و هرگز نمیمیرند. (4)
منابع:
1. بحرانی، هاشم، البرهان، ج 3، ص667.
2. نمونهای از این گونه روایات، در البرهان، ج 3، ص 667 و فیض کاشانی، محمد محسن، تفسير الصافی، ج 3، ص 250 نقل شده است.
3. طباطبایی، سید محمد حسین، الميزان، ج 13، ص 353.
4. و في الكافي عن الباقر (عليه السلام) و القمّي عن الصادق (عليه السلام): قال سأل عليّ (عليه السلام) رسول اللّه (صلّى اللَّه عليه و آله) عن تفسير قوله تعالى يَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِينَ الآية قال يا عليّ ... و على باب الجنة شجرة الورقة منها تستظلّ تحتها مائة الف من النّاس و عن يمين الشجرة عين مطهّرة مزكّية قال فيسقون منها شربة شربة فيطهّر اللَّه بها قلوبهم من الحسد و يسقط عن أبشارهم الشّعر و ذلك قوله وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً من تلك العين المطهّرة ثم ينصرفون الى عين اخرى عن يسار الشجرة فيغتسلون فيها و هي عين الحياة فلا يموتون ابداً...»؛ فیض کاشانی، محمد محسن، تفسير الصافی، ج 3، ص 294.