پرسش:
در سوره صف آیه 8 داریم: «يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّـهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّـهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ»؛ مىخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند و حال آنكه خدا -گر چه كافران را ناخوش افتد- نور خود را كامل خواهد گردانيد.
چگونه خدایی که نقصی ندارد نور کامل خویش را کامل کند؟ یا اگر معنی «متم» تمام کردن باشد چگونه خدایی که ابدیت دارد نورش تمام شود؟
پاسخ:
آیات مرتبط:
*«يُريدُونَ أَنْ يُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ يَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»؛ آنها مى خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند ولى خدا جز اين نمى خواهد كه نور خود را كامل كند، هر چند كافران ناخشنود باشند. او كسى است كه رسولش را با هدايت و آيين حق فرستاد، تا آن را بر همه آيين ها غالب گرداند، هر چند مشركان كراهت داشته باشند!(1)
*«يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»؛ آنان مى خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند ولى خدا نور خود را كامل مى كند هر چند كافران خوش نداشته باشند. او كسى است كه رسول خود را با هدايت و دين حق فرستاد تا او را بر همه اديان غالب سازد، هر چند مشركان كراهت داشته باشند.(2)
*«هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ كَفى بِاللَّهِ شَهيداً»؛ او كسى است كه رسولش را با هدايت و دين حق فرستاده تا آن را بر همه اديان پيروز كند و كافى است كه خدا گواه اين موضوع باشد.(3)
آیه مورد نظر:
«يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ»؛ آنان مى خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند ولى خدا نور خود را كامل مى كند هر چند كافران خوش نداشته باشند.(4)
در این زمینه چند مطلب عرض می شود:
ـ مطلب اول: چند نکته تفسیری:
1. «تمّ» از (تمم) در لغت به معنای به آخر و به پايان رسيدن است به حدّى كه ديگر نيازى به افزودن چيز ديگرى نباشد.
هم چنین به معنای به حدی از کمال رسیدن و کامل شدن ـ اعم از کمال کمی و کیفی ـ نیز آمده است.(5)
2. در برخی موارد استعمال در قرآن، به معنای به حد تمام رسیدن، تحقق یافتن و قطعی شدن آمده است:
«وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلاً»؛ و كلام پروردگار تو، با صدق و عدل، به حدّ تمام رسيد.(6)
«وَ تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنى»؛ و وعده نيک پروردگارت تحقّق يافت.(7)
«وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعينَ»؛ و فرمان پروردگارت قطعى شده كه: جهنّم را از همه (سركشان و طاغيان) جنّ و انس پر خواهم كرد!(8)
3. «وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ» یعنی این که خداوند ظاهر كننده كلام خود، تأييد كننده پيامبرش، آشكار كننده دين او، و رساننده آئين خود به نهايت و پايان كارش مى باشد.(9)
4. مراد از نور در این جا دین و آیین الهی اسلام است؛ کما این که در آیات دیگر، قرآن و کتب آسمانی، اسلام و شرایع الهی و ایمان به خداوند و ... از مصادیق نور شمرده و برای آن ها به نور تعبیر آورده شده است.(10)
5. این آیه در سوره صف (11) و مشابه آن در سوره توبه (12) آمده؛ و در هر دو سوره، آیه بعد آن چنین است:
«هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»؛ او كسى است كه رسولش را با هدايت و آيين حق فرستاد، تا آن را بر همه آيين ها غالب گرداند، هر چند مشركان كراهت داشته باشند.(13)
لذا این آیات به گسترش و شمولیت دین الهی اسلام، و عالمگر و جهانی شدن آن اشاره دارند؛ به بیان دیگر به معنای غلبه و پیروزی دین الهی اسلام بر همه ادیان است.
6. این آیات پیشگویی قرآن است از غلبه و پیروزی اسلام بر همه ادیان که در آخرالزمان و قیام حضرت مهدی علیه السلام محقق می شود.
ـ مطلب دوم: مصادیق نور در قرآن (قرآن و کتب آسمانی، اسلام و شرایع الهی و ایمان به خداوند)
*«قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبينٌ»؛ (آرى،) از طرف خدا، نور و كتاب آشكارى به سوى شما آمد.(14)
*«إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فيها هُدىً وَ نُور»(15)
*«وَ آتَيْناهُ الْإِنْجيلَ فيهِ هُدىً وَ نُور»(16)
*«يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَكُمْ بُرْهانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ نُوراً مُبيناً»؛ اى مردم! دليل روشن از طرف پروردگارتان براى شما آمد و نور آشكارى به سوى شما نازل كرديم.(17)
*«وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما كُنْتَ تَدْري مَا الْكِتابُ وَ لاَ الْإيمانُ وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدي بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا وَ إِنَّكَ لَتَهْدي إِلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ»؛ همان گونه (كه بر پيامبران پيشين وحى فرستاديم) بر تو نيز روحى را بفرمان خود وحى كرديم تو پيش از اين نمى دانستى كتاب و ايمان چيست (و از محتواى قرآن آگاه نبودى) ولى ما آن را نورى قرار داديم كه بوسيله آن هر كس از بندگان خويش را بخواهيم هدايت مى كنيم و تو مسلّماً به سوى راه راست هدايت مى كنى.(18)
*«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ»؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد! تقواى الهى پيشه كنيد و به رسولش ايمان بياوريد تا دو سهم از رحمتش به شما ببخشد و براى شما نورى قرار دهد كه با آن (در ميان مردم و در مسير زندگى خود) راه برويد و گناهان شما را ببخشد و خداوند غفور و رحيم است.(19)
*«أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولئِكَ في ضَلالٍ مُبينٍ»؛ آيا كسى كه خدا سينهاش را براى اسلام گشاده است و بر فراز مركبى از نور الهى قرار گرفته (همچون كوردلان گمراه است؟!) واى بر آنان كه قلبهايى سخت در برابر ذكر خدا دارند! آنها در گمراهى آشكارى هستند!(20)
ـ مطلب سوم: غلبه و پیروزی اسلام بر همه ادیان
«هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»؛ او كسى است كه رسولش را با هدايت و آيين حق فرستاد، تا آن را بر همه آيين ها غالب گرداند، هر چند مشركان كراهت داشته باشند.(21)
این آیات شریفه، به هنگام ظهور حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اشاره دارند كه ديگر دينى به جز اسلام در روى زمين باقى نخواهد ماند.
امام باقر علیه السلام در تفسیر این آیات فرمودند:
"إنَّ ذلِكَ يَكونُ عِندَ خُروجِ المَهدي مِن آلِ مُحَمَّدٍ فَلا يَبقى أحَدٌ إلاّ أقَرَّ بِمُحَمّدٍ"؛ وعده اى كه در اين آيه است به هنگام ظهور مهدى از آل"محمد" صورت مى پذيرد، در آن روز هيچ كس در روى زمين نخواهد بود مگر اين كه به حقانيت محمد (صلی الله علیه وآله) اقرار مى كند.(22)
از پيامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نیز چنین نقل شده:
"لا يَبقى عَلى ظَهرِ الأَرضِ بَيتُ مَدَرٍ وَ لا وَبَرٍ إلا أدخَلَهُ اللهُ كلمَةَ الإسلامِ"؛ بر صفحه روى زمين هيچ خانه اى باقى نمى ماند نه خانه هايى كه از سنگ و گل ساخته شده و نه خيمه هايى كه از كرك و مو بافته اند، مگر اين كه خداوند نام اسلام را در آن وارد مى كند.(23)
امام صادق علیه السلام نیز فرمودند:
"وَ اللَّهِ مَا نَزَلَ تَأْوِيلُهَا بَعْدُ وَ لَا يَنْزِلُ تَأْوِيلُهَا حَتَّى يَخْرُجَ الْقَائِمُ (ع) فَإِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ (ع) لَمْ يَبْقَ كَافِرٌ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ"؛ به خدا سوگند هنوز محتواى اين آيه تحقق نيافته است و تنها زمانى تحقق مى پذيرد كه قائم (علیه السلام) خروج كند و به هنگامى كه او قيام كند كسى كه خدا را انكار نمايد در تمام جهان باقى نخواهد ماند.(24)
و در روایت دیگری از ایشان آمده:
"إِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ لَمْ يَبْقَ مُشْرِكٌ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ وَ لَا كَافِرٌ إِلَّا كَرِهَ خُرُوجَهُ"؛ زمانی که قائم خروج کند، باقی نمی ماند بر روی زمین، مشرک و کافری مگر این که اکراه دارد از خروج او.(25)
بنابر این: این آیات خبر از این می دهد که هیچ کس و هیچ چیزی (هیچ کدام از مخالفان توحید و دشمنان دین) نمی تواند در مقابل اراده خداوند بر گسترش و غلبه دین الهی، کاری از پیش ببرد و خداوند دین و آیین الهی خود را غالب و پیروز می کند.
_____________
1.توبه، 32و33.
2.صف، 8و9.
3.فتح، 28.
4.صف، 8.
5.المفردات في غريب القرآن، ص 168؛ قاموس قرآن، ج 1، ص 284؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج 1، ص 395.
6.انعام، 115.
7.اعراف، 137.
8.هود، 119.
9.مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 9، ص 420.
10.مائده، 15و44و46؛ نساء، 174؛ شوری، 52؛ حدید، 28؛ زمر، 22.
11.صف، 8.
12.توبه، 32.
13.توبه، 33؛ صف، 9.
14.مائده، 15.
15.مائده، 44.
16.مائده، 46.
17.نساء، 174.
18.شوری، 52.
19.حدید، 28.
20.زمر، 22.
21.توبه، 33؛ صف، 9.
22.مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 5، ص 38.
23.همان.
24.كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص 670.
25. بحار الأنوار، ج 52، ص 347.
دیدگاه جدیدی بگذارید