پرسش:
پیشرفتهای ۴۳ ساله جمهوری اسلامی بسیار طبیعی است اگر شاه هم بود، همینقدر پیشرفت صورت میگرفت.
پاسخ:
یکی از مسائل مطرح در رابطه با مسئله کارآمدی در نظام جمهوری اسلامی، مقایسه پیشرفتها پس از انقلاب با شرایط مشابه آن در صورت تداوم حکومت شاهنشاهی و رژیم پهلوی است. به این معنا که برخی میزان پیشرفتها را عادی و برخی بسیار پایینتر تعریف میکنند. به این معنا که اگر حکومت پهلوی ادامه داشت شاهد همین دستاورد و حتی بالاتر از آن به دلیل عدم تحریم و درافتادن با دنیا بودیم. برخی نیز اساساً مسئولان رژیم پهلوی را کارآمدتر و موفقتر میدانند. بهراستی اگر حکومت پهلوی ادامه داشت، لااقل به همین میزان دستاورد نداشت؟
در رابطه با مقایسه پیشرفتهای ایران با پیشرفتهای احتمالی رژیم پهلوی نکات زیر قابلتوجه است:
1. وقتی میخواهند کارآمدی (1) یک نظام سیاسی را بسنجند، ابتدا به موانع و امکانات توجه میکنند تا ببینند تحقق اهداف، در سایه موانع و امکانات چه وضعیتی دارد؟ جمهوری اسلامی ایران متشکل از نظام سیاسی و ملت انقلابی آن پس از پیروزی انقلاب سال 57، توسط ابرقدرتها قرار بود که به درس عبرتی برای سایر ملتهای ستمدیده جهان بدل شود، لذا از نخستین ساعات سرنگونی رژیم پیشین، موردتهاجم سنگینترین توطئههای داخلی و خارجی اعم از اقتصادی، امنیتی، اجتماعی، سیاسی و ... قرار گرفت و در سطح بینالمللی بهشدت تحتفشار قرار داده شد. نظام سیاسی نوین ایران محکومبه قانون نانوشته جهانی بود که حق استیفای حقوق خود را به دلیل تضاد با منافع ابرقدرتها ندارد و در دادگاه جهانی، یکسویه محکوم است. توطئهها و غائلههای داخلی، جنگهای ویرانکننده داخلی، جنگ هشتساله با عراق، بحرانهای متعدد اقتصادی و تحریم، رسانههای قدرتمند فارسیزبان و تهاجمات سیاسی و اخلاقی آنان، ایران هراسی و غارت اموال ایرانیان در دادگاههای داخلی آمریکا و جهان، ترور دانشمندان ایرانی و... تنها بخشی از موانعی بود که برای درس عبرت شدن ایران به ما تحمیل گردید. لذا باید این اصل را دقت کرد که زمان، همیشه بستر رشد نیست، بلکه گاهی بستر فروپاشی و سقوط است. دشمنان این ملت به دنبال سقوط این نظام بودند.
2. رژیم پهلوی در طول حیات 54 ساله خود بهاندازه کافی فرصت داشت تا برخی از شاخصههای اجتماعی و اقتصادی را بهبود ببخشد درحالیکه در مقایسه با شرایط ایران کارنامه اسفناک و غیرقابل قبولی از خود در پیشگاه چشم ملت بر جای گذاشت که یکی از دلایل سقوط اجتماعی این رژیم بود. برای نمونه تا پیش از انقلاب تنها چند درصد از روستاهای تهران برق داشتند درحالی که باوجود بحرانهای سنگین اقتصادی و سیاسی، طی چند دهه بالای 96 درصد روستاهای ایران به تکنولوژی انتقال برق مجهز شدند. (2) یا سواد صرفاً خواندن و نوشتن زنان در ایران با آن همه سروصدای تمدنی محمدرضا شاه تا پیش از پیروزی انقلاب طبق آمارهای جهانی حدود 30 درصد بوده است، اما پس از انقلاب، رشد تحصیلی زنان در دنیا رتبه اول و رشد تحصیلی زنان در جهان رتبه چهارم را به دست آورد. یا در تحصیلات پزشکی و رشد دانشگاهی، ایران از یک کشور واردکننده به یکی از قطبهای پزشکی و علمی ایران تبدیلشده است شتاب پیشرفت در ایران بعد از انقلاب، قابلمقایسه با دوران شاه نیست. برای اثبات این موضوع به اعداد توجه نمیکنیم، بلکه بایستی به رتبههای جهانی و شتاب ایران استناد کرد.
3. اینها در حالی است که امکانات رژیم پهلوی با نظام جمهوری اسلامی قابلمقایسه نبود. پهلوی نهتنها با ابرقدرتها در تنش نبود، بلکه ایران را به پایگاهی برای آمریکاییها و غربیها و روابط حسنهای را با اسرائیلیها در پیشگرفته بود. در آن دوران نه از جنگی گسترده و مهم خبری بود و نه از تحریمهای فلجکننده و نه از توطئههای مکرر آمریکایی. جمعیت ایران در سال 1355 چیزی در حدود 34 میلیون نفر بود، (3) اما فروش نفت ایران در دهه پنجاه شمسی بین 4 و نیم تا شش میلیون بشکه نفت بود. (4) درحالی که در دهههای اخیر باوجود جمعیت هشتادمیلیونی، فروش نفت ایران بین یک تا دو میلیون بشکه نفت بوده است که در مواقعی با شدت گرفتن تحریمها به چند صد هزار بشکه رسیده است. (5) با این حال دست آوردهای رژیم پهلوی در حوزههای گوناگون قابل دفاع نبوده نیست. پس از انقلاب ایران علیرغم تمامی موانع و خطاها، نظام جمهوری اسلامی به توسعه متوازن و توسعه پایدار دستیافت که در دوران پهلوی بهصورت نمایشی تبلیغ میگردید. این نکته را نیز نباید ازنظر دو داشت که تنها دلیل برپایی نظام جمهوری اسلامی، پیشرفت اقتصادی یا تکبعدی نبود، بلکه یک تحول همهجانبه و بازگشت به آموزههای ایرانی و اسلامی بود که بهشدت منکوب شده بود.
نتیجه:
با توجه به تعریف مفهوم کارآمدی رژیم پهلوی امتحان خود را پیش از انقلاب پس داده بود و حرکت کند و عقبگردهای فراوان آن، احتمال همسانی پیشرفت را در مقایسه با حکومت پس از انقلاب، دور از ذهن میسازد. در عین حال بسیاری از شاخص¬های اقتصادی، پیشرفت محسوس کشور، پس از انقلاب اسلامی را نشان می¬دهند.
پینوشتها:
1. کارآمدی به دو معنای کارآمدی تئوریک و کارآمدی عملی تعریفشده است. مراد از کارآمدی تئوریک یک نظام سیاسی، مقدار ظرفیت و امکان ذاتی آن نظام برای تحقق اهداف مورد نظر است. کارآمدی عملی نظام سیاسی، مقدار موفقیت آن نظام در تحقق اهداف، با توجه به امکانات موجود و موانع پیش روست. با توجه به این تعریف، برای تحلیل کارآمدی یک نظام سیاسی، باید سه عنصر را در نظر گرفت: 1. اهداف ترسیمشده در آن نظام سیاسی که متناسب با آن، سطحی از انتظارات نیز در جامعه شکل میگیرد؛ 2. امکانات و ابزار مادی و معنوی، فرصتها، ظرفیتها و استعدادهایی که میتوان از آنها برای تحقق اهداف نظام سیاسی بهره گرفت؛ 3. موانع و چالشهای فراروی آن نظام سیاسی برای نیل به اهداف خود.
ر.ک: شباننیا، قاسم، فلسفه سیاست، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، 1398 ش، ص 242.
2. ر.ک: راجی، محمدحسین و محمدرضا خاتمی، صعود چهلساله، مروری بر دستاوردهای ۴۰ ساله انقلاب اسلامی بر اساس آمارهای بینالمللی، مشهد، انتشارات معاونت تبلیغ آستان قدس رضوی، 1397 ش.
3. ر.ک: رشد جمعیت ایران در سالهای ۱۳۳۵ تا۱۳۹۵ +اینفوگرافیک، پایگاه خبری تحلیلی اقتصاد آنلاین، 9 فروردین
1397،eghtesadonline.com/x4dDZ.
4. نگاهی تاریخی به درآمدزایی نفتی نافرجام ایران در دهه 50
خورشیدی، هفتهنامه مشعل، نشریه کارکنان صنعت نفت ایران، شماره 959، بهمن 1398، ص 30 و 31.
5. حسینی، سید احسان، شش رقم ناگفته از صادرات نفت ایران در دهه تحریمی، خبرگزاری فارس، 2 دی 1402، http://fna.ir/3h1gx2