پرسش:
آیا ملکه سابق انگلیس (الیزابت دوم) از نسل امام حسن مجتبی(علیه السلام) است؟
پاسخ:
مجله تایمز در دوازدهم آوریل ۲۰۱۸ در مطلبی با عنوان «شاید ملکه از فرزندان حضرت محمد باشد» از قول یک نشریه مراکشی مدعی شد که احتمال دارد نسب ملکه الیزابت دوم به پیامبر اسلام برسد.
این مطلب برای اولین بار در سال ۱۹۸۶م. توسط نسبشناسی به نام بارکس پیرِج (Burke's Peerage) مطرح شد. او شجرهنامهای ارائه کرد تا نشان دهد یکی از اجداد ملکه الیزابت دوم، از طرف مادر، از نسل پادشاهان مسلمان اسپانیا بوده که از نسل رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله) شمرده میشوند و بدین ترتیب، الیزابت دوم از نسل امام حسن مجتبی(علیه السلام) بوده و نسبش با ۴۲ واسطه، به پیامبر اسلام ( صلی الله علیه و اله ) میرسد؛ به این شکل که یکی از مادربزرگهای ملکه، خانمی به نام «زائده» یا «زیده» بوده و او دختر ابو القاسم محمد بن عباد(۱) پادشاه اشبیلیه (سویل)(۲) بوده است. روزنامهنگار مراکشی عبدالحمید العونی ادعا کرده که ابن عباد از نوادگان پیامبر اسلام (صلی الله علیه و اله) بوده است.(۳) شاهزاده خانم زائده (/زیده) که چهارمین همسر عموزادهاش المعتمد بن عباد بود، در جریان حمله آلمورایدها (Almoravids) از اشبیلیه به درگاه پادشاه اسپانیایی لئون میگریزد و به آیین مسیحیت کاتولیک میگراید و نام خود را به ایزابلا (Isabella) تغییر میدهد. با پسر پادشاه ازدواج میکند و صاحب فرزندی به نام سانچا (Sancha) میشود. دختری از نوادگان سانچا، با ارل (یا همان خان یا حاکم) منطقه کمبریج ازدواج میکند و حاصل این ازدواج، پیدایش نسلی مشترک میان خاندان سلطنتی انگلستان و سلاطین خاندان بنی عباد در اندلس است که پادشاهی کنونی بریتانیا از آن دودمان است. این مطالب در مارس ۲۰۱۸ بار دیگر در روزنامه «الاصبوح» در مراکش تکرار شد و این بار به کمک فضای مجازی، بسیار بازنشر شد. با همه تردیدهایی که در صحّت این نسبنامه وجود دارد، برخی ادّعا کردهاند که علی جمعه (علی گوما) مفتی اعظم سابق مصر، این نسبنامه را تأیید کرده است.(۴)
در این باره، توجه به چند نکته، لازم است:
۱ اهمّیت ماجرا
نسل رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله) از طریق دخترش فاطمه (سلام الله علیها) و دو نوه گرامیاش حسن و حسین (علیهما السلام)، در جهان گسترده شده است. گذشته از کسانی که نسبشان از پدر و پدرِ پدر… به امام حسن یا امام حسین(علیه السلام) میرسد و «سید» به معنای فقهی آن شمرده میشوند، بسیاری دیگر از افراد (که ظاهراَ سید نیستند) نیز ممکن است در میان اجداد خود، فردی از نسل پیامبر خدا ( صلی الله علیه و اله ) داشته باشند و بدین ترتیب، نسبتی خونی با آن حضرت داشته باشند. آگاهی کامل از چنین نسبتهایی، فقط در اختیار خداوند متعال است و اثبات چنین چیزی برای پژوهشگران نیازمند ارائه دلایل روشن و اطمینانبخش است. از طرفی پرداختن به این موضوع، اهمّیت چندانی ندارد؛ زیرا نه اثری فقهی یا حقوقی بر آن مترتب میشود و نه به لحاظ معرفتی، صرف نسب، ملاک ارزشمندی فرد میشود. در منظومه معرفتی اسلام، ملاک اصلی، تقوا است(۵) و از این رو، فرزندان بلافصل پیامبر خدا( صلی الله علیه و اله ) هم اگر ایمان نداشته باشند، همچون پسر نوح خواهند بود که خداوند او را از اهل نوح به شمار نیاورد!(۶) پس درستی یا نادرستی نسبنامه مذکور، اهمّیت چندانی ندارد و بیشتر به درد تبلیغات متراکم رسانهای و یا کنجکاویهای سرگرم کننده و بیحاصل میخورد.
با این حال، نمیتوان منکر شد که نفس توجه به این قضیه و اینکه بسیاری سعی میکنند نسب خود را به هر شکلی به پیامبر خدا(صلی الله علیه و اله) و خاندان او برسانند، نشان از عظمت جایگاه آن حضرت دارد و حاکی از شکست توطئههای کسانی چون سلمان رشدی و کاریکاتوریستهای دانمارکی و فرانسوی است که میخواستند با توهین به آن حضرت، جایگاه والای ایشان را متزلزل کنند.
۲ بررسی صحّت ماجرا
وجود پیوند زناشویی میان خاندانهای بزرگ، امری رایج و طبیعی است و بعید نیست که چنین پیوندهایی میان شاهزادگان اندلس و اروپا نیز رخ داده باشد؛ ولی آیا این شجرهنامه واقعاً معتبر است؟ آیا به راستی زنی به نام زائده یا زیده، از اجداد ملکه الیزابت بوده است؟ و بر فرض صحّت، آیا جدّ او عباد بن عمر بن اتلاف، از نوادگان امام حسن(علیه السلام) بوده است؟ پاسخ این سؤالات به درستی معلوم نیست، از این رو اظهار نظر قطعی درباره صحت این ادعا که الیزابت دوم از طریق یکی از مادربزرگهای خود، با رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله) نسبت داشته، فعلاً ممکن نیست. ممکن است در آینده اسناد روشنی بر رد یا تأیید این ادعا پیدا شود.
به علاوه، در ردههای بالای این نسبنامه، اشکالات و ابهاماتی به چشم میخورد؛ مانند اینکه ادعا میشود بنی عباد که طبق این نسبنامه از اجداد الیزابت دوماند از طریق دختر «حسین بن حسن» معروف به «حسین اثرم» با امام حسن مجتبی(علیه السلام ) نسبت داشتهاند. در حالی که به گفته برخی از نسبشناسان، حسین اثرم فرزندی نداشته و برخی نیز گفتهاند نسل او به زودی از بین رفت و ادامه پیدا نکرد.(۷) بر فرض هم که نسلی داشته، در نسبنامه مذکور از «زهرا دختر حسین اثرم» به عنوان جده بنی عباد یاد شده؛ در حالی که همان کسانی که فرزندانی برای حسین اثرم نام بردهاند، به دختری به نام زهرا اشاره نکردهاند؛ بلکه سه پسر به نامهای علی و حسن و محمد(۸) و دخترانی به نامهای امسلمه، کلثوم و فاطمه نام بردهاند.(۹)
۳ انگیزه طرح این ادعا
با صرف نظر از درستی یا نادرستی این ادعاها، ما نمیدانیم کسانی که این ادعا را نخستین بار مطرح کردهاند، چه انگیزهای داشتهاند. آیا به راستی هدفشان طرح مبحثی تاریخی و کنجکاوی در یک موضوع نسبشناسانه بوده است یا هدف دیگری داشتهاند؟ اما گفته شده که مدیر انتشارات بورک، هارولد بیبروکس بیکر (Harold B Brooks-Baker)، در سال ۱۹۸۶م. نامهای به مارگارت تاچر، نخست وزیر وقت انگلستان نوشته و گفته: «مردم بریتانیا کمتر میدانند که خون محمد در رگهای ملکه جاری است. تشخیص این رابطه برای بسیاری شگفتانگیز خواهد بود. اما این، واقعیتی است که همه رهبران دینی مسلمان به آن افتخار میکنند» و سپس درخواست میکند که از این پس، حمایت بیشتری از خانواده سلطنتی صورت بگیرد؛ زیرا «برای محافظت از خانواده سلطنتی در برابر تروریستهای مسلمان، همیشه نمیتوان بر نسب مستقیم خاندان سلطنتی به حضرت محمد تکیه کرد».(۱۰) مضمون این نامه، این احتمال را تقویت میکند که هدف اصلی از طرح این موضوع و دامن زدن به خبر یا شایعه مورد بحث، ایجاد چتر حمایتی برای ملکه و اطرافیان او بوده است.
توضیح اینکه استعمار بریتانیا تحت زعامت ملکه و اجداد او، جنایات بسیاری در سرزمینهای اسلامی مرتکب شده و انگلیسیها نزد اغلب مسلمانان افرادی مکّار و چپاولگر شمرده میشوند و اعضای خاندان سلطنتی نیز متهم ردیف اوّل در جرائم این کشورند. اما آنان میدانند که عموم مسلمانان، به سبب احترام فوق العادهای که برای پیامبر خود قائلاند، افراد از نسل او را نیز به صورت کلّی محترم میشمارند و معمولاً سادات در سرزمینهای اسلامی، افرادی محبوب و مورد احتراماند. پس بعید نیست که گروهی با انتشار چنین خبری خواسته باشند نگاه مسلمانان به خاندان سلطنتی بریتانیا تلطیف شود تا از جانب مسلمانان، خطری متوجه اعضای این خانواده نشود.
نتیجه
خلاصه اینکه نسبنامه ادعایی که بر اساس آن، یکی از اجداد الیزابت دوم از طریق مادرش نوه پیامبر اسلام ( صلی الله علیه و اله ) بوده، در منبع معتبری ارائه نشده و هرچند اصل این قضیه ممکن است درست باشد، دلایل کافی برای اثبات اعتبار این نسبنامه وجود ندارد. این ماجرا هرچند نشانه جایگاه والای پیامبر اسلام ( صلیالله علیه واله ) در جهان است؛ ولی بر فرض صحّت، اهمیت حقوقی و فقهی ندارد و از جهت معرفتی نیز منتسب بودن به پیامبر خدا، فی نفسه باعث کمال نیست؛ زیرا ملاک اصلی، ایمان به خدا و تقوا است. اما اینکه چرا کسانی به انتشار این مطلب پرداختهاند، در هالهای از ابهام قرار دارد و بعید نیست این مطلب را با هدف جلب نظر مسلمانان و کاستن از بدبینی آنان نسبت به خاندان سلطنتی بریتانیا مطرح کرده باشند.
پینوشتها
۱ ظاهراً او همان «محمد بن اسماعیل بن عباد» است که بعد از سرنگونی بنی امیه و در دورۀ ملوک الطوایفی در اندلس، در اشبیلیه قدرت را به دست گرفتند و خاندان «بنی عباد» به او منسوباند. «در سال ۴۱۴ ھ.ق ابوالقاسم محمد بن اسماعیل بن عباد قاضی اشبیلیه با اتكا بر رؤسای خاندانهای عربی و تأیید مردم شهر، قدرت را یكسره در دست گرفت و با مستقل ساختن آن، دولت بنی عباد را در آن جا (اشبیلیه) تأسیس كرد». (ر.ک: دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مدخل «اشبیلیه»)
۲ اشبیلیه یا همان سویل (seville) یا سویا، بخشی خودمختار در اندلس (اسپانیای کنونی) بوده است.
۳ https://www.thetimes.co.uk/article/queen-may-be-child-of-muhammad-k5xd9btcl
۴ https://www.opindia.com/2022/09/was-queen-elizabeth-2-head-of-the-church...
۵-سوره حجرات آیه ۱۳؛ «یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَی وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ».
۶ ر.ک: سورۀ هود، آیۀ ۴۶. «قَالَ یا نُوحُ إِنَّهُ لَیسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیرُ صَالِحٍ».
۷ ابن صوفی نسابه، المجدی فی أنساب الطالبیین، کتابخانه ایه الله مرعشی نجفی، قم، ۱۴۲۲، چاپ دوم، ص۲۰۲؛ ابن عنبه، عمدة الطالب: ۶۸.
۸ بیهقی، علی بن زید، لباب الانساب، محقق مهدی رجائی، انتشارات کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی، قم، ۱۳۸۵، ج۱، ص۳۸۷.
۹ الزبیری، مصعب بن عبدالله، نسب قریش، دارالتعارف، قاهره، ۱۹۹۹ق، چاپ چهارم، ۵۰ و ۵۱.
۱۰ https://www.opindia.com/2022/09/was-queen-elizabeth-2-head-of-the-church.../