پرسش:
آیا وحی الهی و گفتگوی مستقیم باخدا، منحصر به انبیاء ( علیهم السلام ) است یا ما هم میتوانیم به این مقام برسیم؟ منظورم دعا و نماز و قرائت قرآن نیست، بلکه گفتگوی شخصی باخدا درباره موضوعات مختلف هست. امامان یا اولیای الهی میتوانند؟
پاسخ:
برخلاف برخی از مکاتب فکری که خدا و موجودات عالم را به کلی بیارتباط باهم فرض میکنند و امکان هرگونه ارتباط میان خالق و مخلوق را منتفی میدانند، در آموزههای دینی خداوند برای همه موجودات امکان صحبت کردن با خود را فراهم کرده است. هر موجودی در عالم خلقت اعم از انسان، جن، فرشته و یا حتی دیگر جانداران این امکان رادارند که با خداوند صحبت کرده و عرض حاجت و دعا داشته باشند. خداوند نیز تأکید کرده است که هر که او را بخواند او میشنود و پاسخ او را میدهد؛ اما مسئله اینجاست که گفتگوی کلامی شخصی باخدا درباره موضوعات مختلف، آنچنانکه برای پیامبران ( علیهم السلام ) در قالب وحی رخداده است، برای دیگران نیز ممکن و در دسترس است یا نه؟ در ادامه، در قالب چند نکته به این پرسش پاسخ میدهیم:
نکته اول:
باآنکه خداوند فرموده که سخن هر کس که او را بخواند میشنود و او را اجابت میکند.(۱) اما درعینحال صحبت کردن خدا با انسان بهعنوان پدیدهای دوطرفه و به شکل وحیانی، تنها محدود به انسانهای خاصی است که دارای عظمت روحی ویژه و جایگاه معنوی خاصی هستند. این امتیاز تنها مخصوص پیامبران( علیهم السلام ) است که تحت عنوان وحی از آن نامبرده میشود. بهعبارتدیگر امکان گفتگو باخدا بهعنوان پدیدهای دوطرفه که محتوای دینی خاصی دارد، تنها برای برخی انسانها بهعنوان سفیران و رسولان خدا وجود دارد و تنها آنها هستند که با بهرهگیری از ادراک ویژهای که وحی نامیده میشود با خداوند ارتباط داشته باشند و پیام دینی او به مردم ابلاغ میکنند. خداوند از طریق آنها و بهواسطه آنها با مخلوقات سخن میگوید و پیامها و فرامین خود را برای سعادت و کمال بشریت در اختیار آنها قرار میدهد.(۲)
نکته دوم:
درباره وحی و تکلّم و گفتگوی خدا با انبیاء ( علیهم السلام ) نیز باید متذکر شد که این گفتگو و ارتباط، به شیوههای مختلفی بوده که در هیچیک از آنها، ادعا نشده که پیامبر خودِ خدا را دیده و چهره به چهره با او سخن گفته است. خداوند در آیه ۵۱ سوره مبارکه شوری، به این مطلب اشاره میکند که خدا با بشر از سه طریق سخن میگوید: یا از طریق وحی مستقیم (که همان القای معارف به قلب است)، یا از پشت حجاب و یا ارسال ملائکه.
شأن نزول این آیه نیز چنین است که جمعی از یهود خدمت پیامبر صلیالله علیه و آله آمدند و عرض كردند: چرا تو با خداوند سخن نمیگویی؟ و به او نگاه نمیكنی؟ اگر پیامبری، همانگونه كه موسی علیهالسلام با او سخن گفت و به او نگاه كرد تو نیز چنین كن، ما هرگز به تو ایمان نمیآوریم مگر اینكه همین كار را انجام دهی، پیامبر (صلیالله علیه و آله) فرمود: موسی هرگز خدا راندید، اینجا بود كه آیه فوق نازل شد و چگونگی ارتباط پیامبران ( علیهم السلام ) را با خداوند متعال تشریح كرد.(۳)
نکته سوم:
امامان ( علیهم السلام ) و اوصیاء انبیاء ( علیهم السلام ) اگرچه که از مقامی بسیار رفیع برخوردارند اما امتیاز وحی به آنها تعلق نگرفته است. درعینحال آنها نیز در برخی موارد مورد خطاب خداوند قرار میگیرند و معارفی توسط فرشته و از طرف خداوند به آنها ابلاغ میگردد. به همین سبب به این بزرگواران «محدث» گفته میشود. محدث -همانطوری که خودتان هم اشارهکردهاید- کسانی هستند که صدای فرشته را میشنوند اما نمیتوانند او را ببینند.(۴) لذا این افراد هم مورد خطاب خدا بهواسطه فرشته قرار میگیرند و میتوان گفت که خدا با آنان همسخن میگوید اما نه آنطور که با انبیاء سخن گفت و از این طریق، دین و شریعت جدید به آنها ابلاغ میکرد. در روایات تأکید شده که امامان( علیهم السلام ) محدث هستند بیآنکه وحی دریافت کنند و ادعای نبوت داشته باشند.(۵)
نکته چهارم:
به نظر میرسد بعد از نزول دین اسلام و قرآن کریم و آموزهها و معارف حیاتبخش آن، آنچه انسان برای هدایت و سعادت خود بدان نیاز دارد، از طرف خداوند در اختیار او قرارگرفته است و ازاینرو نیازی نیست که انسان بخواهد با خداوند، بدون واسطه یا بهواسطه فرشته- گفتگو کند. علاوه بر اینکه چنین گفتگویی قطعاً نیازمند طهارت نفس و صفای روح بسیار فوقالعادهای است که طبیعتاً از عهده بسیاری از انسانها خارج است.
نتیجه:
کوتاهسخن اینکه باآنکه خدا همواره صدای بنده خود را میشنود و بنده میتواند با خداوند صحبت کند، اما گفتگوی دوطرفه باخدا آنطور که در وحی الهی رخ میدهد، جز برای انبیاء برای دیگران امکان ندارد. چنین گفتگویی نیازمند مقام معنوی بسیار والایی است که اکثریت انسانها از درک این جایگاه عاجزند. علاوه بر اینکه عملاً باوجود معارف بلند اسلام تمام آنچه انسان به آن برای سعادت نیاز دارد، در اختیار او است و نیازی به گفتگوی مستقیم با خداوند نیست.
پینوشتها:
1.وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَكُمْ؛ و پروردگارتان فرمود: «مرا بخوانید تا شمارا اجابت كنم.» (غافر(۴۰)، آیه ۶۰).
2.سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، قم، کتاب طه، چ سوم، ۱۳۸۳ ش، ج۲ ص۵۹ و ۶۰.
3.مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، تهران،دار الكتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ ش، ج۱، ص۲۲۰-۲۲۲.
4.کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح و تحقیق علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۱ ص۱۷۶.
5.کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح و تحقیق علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۱، ص۲۷۰-۲۷۱.
موضوع: