پرسش:
وجود امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چگونه مانع رسیدن بسیاری از بلایا به انسانها و بهخصوص مؤمنان میشود؟
پاسخ:
هیچ تردیدی نیست که همه رخدادها در جهان خلقت به مشیت و اراده الهی صورت میگیرد، اما خداوند بر اساس مصالح و حکمتهایی که میداند، در نظام عالم، سنتهایی را قرار داده که یکی از آنها، رسیدن خیرات بهواسطه اسبابی همچون «انسان کامل» و دعای اوست. وجود و دعای امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف)، در کنار آثار و برکاتی که دارد، مانع ظهور بسیاری از بلایا و مصائب میگردد که در ادامه این مسائل را در قالب چند نکته توضیح خواهیم داد:
نکته اول:
یکی از سنتهای الهی آن است که نظام عالم، بر طبق اسباب و علل جریان داشته و وجود علل و اسباب معین در جهت تحقق امور گوناگون اهمیت داشته باشد. امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «خداوند ابا دارد که کارها را از غیر راه علل و سبب عادیاش انجام دهد.»(۱) بهعبارتدیگر، ساختار عالم مبتنی بر مراتبی است که هر مرتبه، واسطه فیض برای مرتبه پایینتر از خود بوده و موجودات فروتر را در قوس نزول از فیض حق بهرهمند میسازند. (۲)(۳)
نکته دوم:
به باور شیعیان، مهمترین واسطه فیض الهی، انسان کامل است. به این معنا که خیرات و کمالات را از خداوند میگیرد و به مخلوقات میرساند و همه هستی تحت ولایت او که در طول ولایت خداوند و به اذن اوست، قرارگرفته و کسب فیض میکنند.
برای این مسئله روایات بسیاری وجود دارد که ناظر به مقام نوری پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و اله ) و ائمه اطهار( علیهم السلام ) است و نشان میدهد که آفرینش عالم از نور ایشان آغازشده و این نور همواره در یک قالب، ولی در همه زمانها تداوم داشته است.(۴)
ازاینرو امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) را میبایست انسان کاملی دانست که توانسته است همۀ ظرفیتهای معنوی خود را تکمیل نموده و به مرتبهای برسند که باخدای متعال ارتباطی نزدیک داشته و از سوی دیگر به جهت بُعد مادی و مُلکی، میتوانند واسطه فیض برای مراتب پایینتر از خود باشند. از این منظر، حدوث و بقاء عالم، نیازمند اوست که به اذن و اجازه الهی، نسبت به ما سوی الله (هر آنچه غیر از خدا) ولایتی تکوینی دارد؛ بنابراین اگر انسان کامل نباشد، فیض وجود به ما سوی الله نرسیده و اساساً هستی محقق نخواهد شد.
این حقیقت در روایات اینگونه بیانشده است که:
«اگر حتی یک روز زمین بدون امامی از ما [اهلالبیت] بماند، اهل خود را خواهد بلعید و اهل زمین به شدیدترین عذاب از ناحیه خداوند دچار خواهد شد، چراکه خداوند ما را حجت بر روی زمین و امان در زمین و برای اهل زمین قرار داده است».(۵)
لذا هر آنچه از خیر درصحنه هستی محقق میشود، (خواه جلب منفعت باشد یا دفع بلا) جز از طریق وساطت امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) صورت نمیگیرد.
نکته سوم:
وجه دیگری که میتوان برای دفع بلا از سوی امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) در نظر گرفت، این است که وجود انسان الهی، در هر مقام و مرتبهای که باشد، سبب جذب خیرات و دفع بلایا شده و برکت را به همراه خواهد داشت. همچنانکه از قول حضرت عیسی (علیهالسلام) در قرآن کریم میخوانیم:
«و [خداوند] مرا هرکجا که باشم مایه برکت (و رحمت) گردانید.»(۶)
این برکات و دفع بلایا، بهصرف حضور انسان الهی بوده و چهبسا خداوند از عذاب یک قوم- در حالی استحقاق چنین عذابی را دارند- تنها به جهت وجود یک انسان الهی در میان آنها، صرفنظر میکند. چنانکه خداوند در قرآن خطاب به نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه و اله) میفرماید:
«ای پیامبر! تا زمانی که تو در میان امت هستی خداوند آنان را عذاب نمیکند.»(۷)
این حقیقت در روایات با عناوینی چون «امان اهل زمین» یادشده و در توقیعی از امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) نیز اینگونه به این حقیقت اشاره دارد که:
«همانا، من، امان و مایه ایمنی برای اهل زمینم؛ همانگونه که ستارهها، سبب ایمنی اهل آسماناند.»(۸)
نکته چهارم:
یکی از مواردی که در روایات برای «دفع بلا» بسیار تأکید شده است، مسئله «دعا» است که بهعنوان نمونه امام علی(علیه السلام) در خصوص ماه مبارک رمضان اینگونه سفارش میکنند که «بر شما باد در ماه رمضان به کثرت استغفار و کثرت دعا، چرا که دعا، بلایا را از شما دفع کرده و استغفار، گناهانتان را محو میکند.»(۹)
به قول حافظ شیرازی: «دعای گوشهنشینان بلا بگرداند».
حال اگر کسی دست به دامان «وجیه عندالله»(شخص آبرومند نزد خدا) شده و دعای انسانی را که آبرومند و مقرب درگاه خداوند است، با خود همراه سازد، بلایا نیز به برکت دعای وی از او دور خواهد شد. چراکه دعای امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) در نزد خداوند به استجابت نزدیکتر است.
نکته پنجم:
بسیاری از بلایا و آفات در زندگانی بشر، به جهت عملکرد نادرست و کردار ناصحیحی است که از بیتوجهی به اوامر حق و پشت پا زدن به شریعت الهی صورت میگیرد. درنتیجه هر چه رفتار آدمی مطابقت بیشتری با اوامر حق داشته باشد، ظهور بلایا و مصیبتها هم کمتر خواهد بود.
از سوی دیگر از جهت تشریعی، امام نگهبان آیین خداوند است و بهعنوان «راسخ در علم»(۱۰) و «اهل ذکر»(۱۱) از میان تمام تأویلات و برداشتهای متفاوت از قرآن کریم و سنت رسول اکرم(صلی الله علیه و اله)، راه درست و حق را نشان میدهد. هرچند بهواسطه حفظ امام از شهادت توسط خداوند، حضور ظاهری ایشان کمرنگ شده است، اما همانطور که «خورشید در پشت ابر»(۱۲)، همچنان نورافشانی داشته و جهان را روشن میسازد، امام زمان نیز از جهت تشریعی، همچنان وظیفه حفاظت از آیین جدش رسول خدا(صلی الله علیه و اله) را بر عهده دارد.(۱۳)
از سوی دیگر به عقیده شیعیان «امام» از راه باطن، بر نفوس افراد اشراف دارد و آنان را مورد هدایت و تربیت و امدادهای غیبی خود قرار میدهد. گرچه این هدایت، از دیدگان پنهان است اما طبق گزارشات، بسیاری از افراد به جهت هدایت باطنی امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) از راه باطلی که پیشگرفته بودند، منصرف شده و به حق راه یافتهاند.
درنتیجه وجود و هدایت باطنی امام میتواند مانع بروز بسیاری از بلایایی باشد که از عدم تبعیت از اوامر شریعت سرچشمه میگیرد.
نتیجه:
ازآنچه بیان شد، میتوان اینگونه نتیجه گرفت که وجود امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) دستکم از چهار جهت مانع ظهور بلایا و رسیدن آفات به انسانها و مؤمنان است:
۱- امام واسطه فیض الهی بوده و هر خیری درصحنه هستی، چه جلب منافع و چه دفع بلایا، جز با وساطت ایشان حاصل نخواهد شد.
۲- وجود و حضور انسان الهی همواره مایه برکت و رحمت بوده و صرف وجود ایشان در یک مکان، میتواند عذاب و بلا را از آن مکان دفع کند.
۳- یکی از آثار دعا، دفع بلاست و دعای امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) همواره به استجابت نزدیکتر است.
۴- امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) با حفظ شریعت و هدایت باطنی، مانع ظهور بلایایی میشود که از ناحیه نافرمانی از شریعت الهی برای انسان حاصل میشود.
پینوشتها:
۱. «ابی الله أن یجری الاشیاء الا بالأسباب» (کلینی، الکافی، تهران،دار الکتب الإسلامیه، ۱۳۶۵ ش، ج۱، ص۱۸۳).
۲. در نگاه فلسفی و بنا بر «نظام تشکیکی وجود»، خلقت مانند جویباری است که اگر بخواهد به پایینترین مرتبه برسد باید مسیری که در این میان است را طی کند. چراکه آستان مقدس حقتعالی و حریم کبریایی او تناسبی با عالم ماده نداشته و افاضه فیض از آن ساحت، نیازمند واسطههایی است که از یکسو به جهت شرافت خلق و مقام قرب الهی مرتبط با حقتعالی بوده و از سوی دیگر به جهت جنبه بشری و مادی، فیض خداوندی را به موجودات مادون برسانند. قاعده دیگری که اثباتکننده لزوم واسطهها در نظام خلقت است، قاعده «الواحد لا یصدر منه الا الواحد» است که طبق آن از خداوند یگانه و بسیط، جز یک معلول بیواسطه صادر نمیشود و حالآن که عالم هستی پر از کثرات و موجودات گوناگون است؛ جمع میان این دو، وجود واسطه را ضرورت بخشیده. لطیفی، رحیم، اثبات امامت و واسطه فیض، مجله مشرق موعود، تابستان ۱۳۸۶، سال اول - شماره ۲، ص۴۵.
۳. در عرفان اسلامی این وجود ممتاز که اولین تجلی الهی بهحساب میآید، بر حقیقت محمدیه و ساحت انسان کامل تطبیق دادهشده است. ر.ک ابن عربی، محیالدین، فتوحات مکیه، بیروت:دار احیاء التراث العربی، بیتا، ج۲، باب ۶، ص۲۲۷.
۴. علی بن عیسی اربیلی، کشف الغمه، تبریز، انتشارات مکتبه بنیهاشمی، ۱۳۸۱ ق، ج۱، ص۲۹۶؛ شبر، عبدالله، با اختران تابناک ولایت (ترجمه کتاب انوار اللامعه)، ترجمه گلشیخی، چاپ سوم، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، ص۶۷؛ بهبهانی، علی، مصباح الهدایه فی اثبات الولایه، تحقیق استادی، چاپ چهارم، قم، انتشاراتدار العلم، ص۱۴۸.
۵. «لَوْ بَقِیتِ الْأَرْضُ یوْماً وَاحِداً بِلَا إِمَامٍ مِنَّا لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا» (طبری آملی صغیر، محمد بن جریر بن رستم، دلائل الإمامه (ط - الحدیثه) قم، نشر بعثت، ۱۴۱۳ ق، ص۴۳۶).
۶. سوره مریم، آیه ۳۱ «وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَینَ مَا کُنْتُ».
۷. سوره انفال، آیه ۳۳ «و ما کانَ اَللّهُ لِیعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ».
۸. صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، تحقیق، تصحیح و تعلیق: علیاکبر الغفاری، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۵ ق، ج۲، ص۴۸۵، حدیث ۱۰.
۹. «عَلَیکُمْ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ بِکَثْرَهِ الِاسْتِغْفَارِ وَ الدُّعَاءِ فَأَمَّا الدُّعَاءُ فَیدْفَعُ بِهِ عَنْکُمُ الْبَلَاءُ وَ أَمَّا الِاسْتِغْفَارُ فَیمْحَی ذُنُوبَکُمْ.» (کافی، ج۴، ص۸۷).
۱۰. سوره آلعمران، آیه ۷.
۱۱. سوره نحل، آیه ۷۴.
۱۲. این تشبیه هم از رسول اکرم(ص) نقلشده است (ر.ک شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۵۳، ح ۳) و هم از امام صادق(ع) (ر.ک شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۰۷، ح ۲۲) و هم از امام زمان(عج) (طوسی، محمد بن حسن، کتاب الغیبه، ص۲۹۲) نقلشده است.
۱۳. از پارهای از توقیعات و دیدارهایی که از بزرگان دین با حضرت نقلشده، این مطلب مشخص است که ایشان نسبت به حال شیعیان کوتاهی نکرده و در مواضعی که با امر غیبت ایشان منافاتی ندارد، به امربهمعروف و نهی از منکر (هرچند به نحو حداقلی به جهت اقتضائات غیبت) میپردازند. همچنانکه در روایتی از زبان ایشان آمده: إنا غیر مهملین لمراعاتکم و لا ناسین لذکرکم و لو لا ذلک لنزل بکم اللأواء و اصطلمکم الأعداء، فاتقوا الله جل جلاله و ظاهرونا. (مجلسی محمدباقر بن محمدتقی، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، تهران، نشر اسلامیه، ج۵۳، ص۱۷۵) ما در رعایت حال شما کوتاهی نمیکنیم و یاد شمارا از خاطر نبردهایم که اگر جز این بود گرفتاریها به شما روی میآورد و دشمنان شمارا ریشهکن میکردند. پس از خدا بترسید و ما را پشتیبانی کنید.