پرسش:
ویژه انتخابات، رأی سفید دادن چه ایرادی دارد؟ گاهی هیچ نامزدی را نمیپسندیم.
پاسخ:
برخی از افرادی که بر اساس تکلیف شرعی و یا وظیفه اجتماعی و شهروندی، خود را ملزم به شرکت در انتخابات میدانند، گاهی براثر اینکه از نامزدها و کاندیداها شناخت دقیق و درستی ندارند و هیچکدام را بهعنوان کاندیدای اصلح موردنظر خود برنمیتابند و نمیپسندند؛ علیرغم شرکت در انتخابات که تأثیر در میزان مشارکت دارد «رأی سفید» به صندوق میاندازند تا بدینوسیله هم در بالا بردن میزان مشارکت نقش داشته باشند تا به وظیفه خود عمل کرده باشند و هم بدون علم و اطلاع به نامزدی رأی نداده باشند که برای آن توجیه نداشته باشند تا شاید به خاطر این رأی کسی را در مسئولیت قرار دهند که شایسته آن مسئولیت نباشد؛ لذا با توجه به این توضیح «رأی سفید» انداختن در صندوقهای رأی چه اشکالی دارد؟
پاسخ:
برای پاسخ به این پرسش که رأی سفید دادن در انتخابات چه حکم و تبعاتی دارد و آیا ایراد و اشکالی بر آن مترتب است از چند منظر قابلبررسی است:
1- حق شهروندی
اولین منظری که باید بهوسیله آن رأی سفید را وارسی کرد مسئله حق شهروندی هر شخص در جامعه است، به این صورت که آیا هر شهروندی این حق را دارد که در انتخابات رأی سفید به صندوق بیندازد؛ از حیث حق شهروندی، هر انسانی میتواند بین نامزدهای هر انتخاباتی فرد دل خواه خود را انتخاب نموده و به آن رأی دهد و از سوی دیگر هم میتواند بین آنها کسی را نپسندیده و به هیچکدام رأی ندهد، حال این رأی ندادن یا به این صورت است که بهکلی در انتخابات شرکت نمیکند که از مورد سؤال خارج است و یا به دلایلی شرکت کرده و رأی سفید میدهد. پس ازلحاظ حق شهروندی، داشتن این حق برای هرکسی روشن است که وی نمیخواهد از حق خود، یعنی حق انتخاب یک فرد استفاده کند. بالأخص اگر رأی سفید دادن به خاطر یک توجیه عقلایی مانند نشناختن نامزدها و یا نبود کاندیدای موردنظر بین نامزدها و یا ترس از رأی دادن به نامزد فاسد و غیرمسئول باشد.
2- تکلیف شرعی
دومین منظر مهمی که باید حکم رأی سفید را بر اساس آن بررسی کرد مسئله تکلیف شرعی نسبت به این موضوع است به این صورت که بر اساس اینکه شرکت در انتخابات نظام اسلامی علاوه بر حق شهروندی یک تکلیف شرعی است، آیا رأی سفید دادن در انتخابات به این تکلیف خللی وارد میسازد؟ در پاسخ باید گفت که مراجع تقلید اصل رأی سفید دادن را حرام ندانستهاند و در مواردی آن را دارای توجیه شرعی نیز میدانند، بهطور مثال مقام معظم رهبری در پاسخ به این سؤال که در صورت عدم شناخت و تحقیق، یا تحقیق کافی و عدم وصول به نتیجه و تحیّر در انتخاب اصلح رأی سفید چه حکمی دارد چنین پاسخ دادهاند.
«درهرصورت اگر رأی سفید دادن موجب تضعیف نظام اسلامی باشد، حرام است». (1)
این پاسخ نشانگر این است که اصل رأی سفید بهخودیخود مشکل شرعی نداشته و از منظر ایشان اگر موجبات تضعیف نظام را در پی داشته باشد، حرمت دارد. آیتالله مکارم شیرازی دراینباره نظری صریحتری دارند و در پاسخ ایشان به این نکته اشاره شده است که اگر به گزینهای اعتماد نداشته باشید میتوانید رأی سفید بدهید، ولی در ادامه نیز اشاره میکنند که تا ممکن است از دادن رأی سفید پرهیز کنید.
«شرکت نکردن در انتخابات جایز نیست و اگر به شخص خاصی اعتماد نکردید میتوانید رأی سفید بدهید؛ ولی تا جایی که ممکن است رأی سفید ندهید». (2)
پس از منظر شرع نیز به این مطلب اشارهشده است که رأی سفید دادن بدون در نظر گرفتن شرایط و تبعات آن، اگر قابل توجیه باشد اشکالی ندارد.
3- حکم عقلایی
بسیاری از اوقات، کسی که میخواهد در انتخابات رأی سفید و یا رأی باطله به صندوق بیندازد، فارغ از هر عقیدهای، اهمیت مشارکت در انتخابات برای وی روشنشده است و تأثیر مشارکت مردمی بر اقتدار ملی کشور را درک کرده است، حتی اگرچه معترض و منتقد بهنظام باشد. بر اساس آنچه گذشت روشن شد که مصداق قابل توجیه رأی سفید درجایی است که انگیزه عقلایی بر آن بار شود، بهطور مثال درجایی که رأیدهنده دچار تحیر شده و نتواند کاندیدای اصلح را انتخاب نماید، ولی نکته مهم این است که بسیاری از اوقات تحیری که رأیدهنده در آن قرار دارد، چاره و راهکار دارد، یعنی اینکه اگر دید و بینش صحیح وجود داشته باشد، تحیری رخ نخواهد داد که بخواهد بر اساس آن رأی سفید به صندوق بیندازد. بهعبارتدیگر افرادی که با توجیه تحیر به رأی سفید میرسند، عموماً نگاه آرمانیِ افراطی به انتخابات داشته و به دنبال گزینهای بیعیب و نقص میباشند و قطعاً داشتن چنین نگاهی به انتخابات عموماً انسان را به بنبست میرساند چراکه قطعاً گزینه بیعیب و نقص وجود نداشته و بهاصطلاح نمیتوان منتظر نشست تا شخص معصوم و صد در صد کاملی پیدا شود تا به وی رأی دهیم و با هر سلیقه و دیدگاهی که به نامزدها نگاه کنیم قطعاً هرکدام از آنها مجموعهای از قوتها و عیبها بوده و فقط میزان خوبیها و بدیهایشان شدت و ضعف دارد، پس درنتیجه هر فردی با هر نوع سلیقه و فکری که دارد یکی از آنان را از بین دیگران برگزیده و میپسندد و قطعاً بر اساس قاعده عقلی که مبادا کاندیدایی که ازنظر رأیدهنده صلاحیت نداشته و یا صلاحیت کمتری دارد، رأی بیاورد میبایست به کاندیدایی که او را اصلح میداند رأی دهد و از انداختن رأی سفید پرهیز کند.
در بدترین حالت ممکن هم حتی اگر همه کاندیداهای موجود در انتخابات را فاقد صلاحیت بدانیم بازهم میتوان با توجیه عقلی در چنین انتخاباتی شرکت کرد، با این توضیح که قطعاً میزان بدی و ضعف هرکدام از آنان مساوی نبوده و بین آنان فردی پیدا میشود که ضعف و نقصان کمتری داشته باشد و لذا هر عقل سلیم این را حکم میکند در چنین موقعیتی «دفع افسد به فاسد» شود یعنی اینکه بارأی دادن به انسانی که ضعیف است از رأی آوردن ضعیفتر جلوگیری کند.
4- تبعات اجتماعی و سیاسی
پس از بررسی دیدگاههای شرعی و عقلی و حقوقی درباره رأی سفید، نباید از این مسئله غافل شد که فارغ از نوع نگاه نظری و تئوریکی که به «رأی سفید» داریم، این مقوله دارای تبعات اجتماعی و سیاسی است که توجه به آن جدی و مهم است.
بدین معنا که ممکن است رأیدهنده بر اساس شرایط خود به این نتیجه برسد که رأی سفید وی دلیل موجهی دارد، ولی بازتاب اجتماعی او تلقی دیگری به دنبال خواهد داشت. به این صورت که نیت و قصد او برای رأی سفید این بوده که کسی را انتخاب نکند که به کشور ضربه بزند، ولی برداشت و خوانشی که از اقدام او میشود، با مقصود و منظور او تفاوت داشته و رأی سفید او بهعنوان «تحقیر انتخابات» تفسیر میشود. بالأخص درجایی که میزان رأی سفید به دلایلی بالا رود. (3)
پس با توجه به تبعات اجتماعی و سیاسی رأی سفید میتوان چنین گفت که در شرایطی که رسانههای خارجی و برخی از رسانهها و شخصیتهای داخلی در پی پیدا کردن کوچکترین بهانه برای ضربه به کشور و نظام هستند و با استناد به درصد و میزان رأیهای باطله و سفید تحلیلهایی مغرضانه ارائه میدهند و در همین راستا ادعا دارند که مقبولیت نظام در بین مردم از دست رفته است، دیگر نمیتوان با این ادعا که «رأی سفید دادن خود یک نوع مشارکت است»، در عرصه انتخابات حضوری فعال و مؤثر نداشت و به دادن رأی سفید اکتفا کرد، چراکه در چنین وهلهای همین اقدام علیرغم داشتن توجیه اولیه بهانهای میشود برای ضربه زدن به انتخابات و نظام و اثر منفی آن چندان با عدم مشارکت در انتخابات تفاوتی نداشته و ندارد، لذاست که باید با دقت بیشتری به مقوله رأی سفید نگاه کرد و در این راستا مصلحت کشور را در نظر داشت. پس همانگونه که قبلاً اشاره شد، هرچند رأی سفید دادن در اصل مشکل شرعی و حقوقی ندارد، ولی به خاطر تبعاتی که بر آن بار میشود میتوان گفت چنین اقدامی به مصلحت کشور و اجتماع نبوده و نیست و لذاست که با در نظر گرفتن همه جوانب چندان توجیه شرعی و اجتماعی ندارد.
نتیجه
نظر دهی درباره مقوله رأی سفید باید در ساحتهای مختلف موردبحث واقع شود:
از منظر حق شهروندی هر فردی این حق را دارد که در انتخابات به هرکسی را بدهد و قطعاً این حق را دارد که کسی را نپسندد و رأی سفید به صندوق بیندازد، همچنین از منظر تکلیف شرعی اصل رأی سفید دادن مشکلی ندارد و حتی برخی از مراجع رأی سفید دادن را در شرایطی بدون اشکال میدانند؛ اما از منظر عقلی درجایی که رأی سفید دارای توجیه است و رأیدهنده دچار تحیر است میتوان گفت که در اغلب اوقات میتوان با اصلاح نوع نگاه به انتخابات و پرهیز از آرمانگرایی افراطی در انتخاب نامزدها، بر اساس سلایق مختلف و اصول موردقبول فرد رأیدهنده، یک نامزد را از بین دیگر گزینهها بهتر دانست و بر اساس حکم عقل سلیم به او رأی داد تا احیاناً از پیروزی فرد فاسد در انتخابات جلوگیری نمود و از دادن رأی سفید پرهیز کرد. همچنین با توجه به تبعات اجتماعی و تفسیری که رأی سفید میشود باید گفت که در شرایط فعلی که رسانههای معاند خارجی و برخی از رسانهها و شخصیتهای داخلی در پی این هستند که با تأکید بر آرای سفید برداشتهای غلط خود را به جامعه القا نمایند و میزان رأی سفید را بهعنوان تحقیر انتخابات تفسیر نمایند، رأی دادن سفید حتی اگر از روی توجیه منطقی باشد، به مصلحت کشور و اجتماع نبوده و باید از آن پرهیز شود.
پینوشتها:
1. احکام انتخابات، پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری:
2 پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتاللهالعظمی مکارم شیرازی:
3. البته جای اشاره دارد که این نوع تفسیر از رأی سفید هرچند توسط شخصیتها و رسانههای داخلی و بالأخص خارجی و معاند صورت میگیرد و بر آن تأکید میشود، ولی در حقیقت و با تحلیل صحیح نمیتوان هرگونه رأی سفید دادن را بهعنوان تحقیر انتخابات تلقی نمود در همین باره رهبر معظم انقلاب چنین بیان کردهاند: «بعضیها روی آراء باطله تکیه میکنند که «آقا آراء باطله زیاد است». خب حالا چه؟ آراء باطله دلیل چیست؟ آراء باطله دلیل جدایی آن افراد از نظام است؟ ابداً! عکسِ قضیّه است. آنکسی که میآید در شعبهی رأیگیری و میخواهد رأی بدهد (با صندوق قهر نکرده، میخواهد رأی بدهد) نگاه میکند میبیند آن شخصی که قبول دارد، در این مجموعهی نامزدها نیست؛ خب این چهکار کند؟ میتواند قهر کند بگوید «حالا که شخص موردنظر من در این فهرست نامزدها نیست، من رأی نمیدهم» و برود؛ اگر قهر نکرد، نرفت و رأی داد و اسم همان شخص را نوشت (که این میشود آراء باطل) یا رأی سفید انداخت، پس پیدا است که این شخص به صندوق رأی علاقهمند است، پیدا است که با صندوق رأی قهر نکرده، پیدا است که بهنظام علاقهمند است...»؛ بیانات در دیدار با رئیس و مسئولان قوه قضائیه، (7/4/1400)
موضوع: