پرسش: چگونه حضرت موسی ( علیه السلام ) تشخیص داد که ندای برخاسته از درخت، واقعا ندای خدا است؟ اینکه آن ندا بگوید من خدا هستم(سوره قصص، آیه ۳۰ و سوره مریم، آیات ۵۱-۵۲)، کافی نیست؛ شاید موجود ماورائی دیگری باشد که به دروغ گفته من خدا هستم.
پاسخ: «وحی» راه ارتباطی ویژه و برای ما ناشناختهای است که میان خدا و برخی از انسانهای برگزیده وجود دارد و طی آن روزنهای به عالم غیب گشوده، و افقهای نوینی به روی این افراد باز میشود و از طریق آن، معارف نظری و عملی از سوی خداوند به پیامبران ابلاغ میشود. با توجه به اینکه حضرت موسی علیهالسلام با خدا تکلّم کرده و به «کلیم الله» ملقّب شد و کلام خدا را از طریق ندای برآمده از درخت شنید، این سؤال مطرح میشود که چگونه حضرت موسی علیهالسلام به این امر یقین پیدا کرد که ندایی که او را مخاطب قرار داده، حقیقتاً از جانب خدا است نه موجودی فریبکار؟ در پاسخ به این پرسش لازم است به نکاتی توجه داشته باشیم:
نکته اول:
تکلم خدا با انسان به شیوههای مختلفی است: «و شایسته هیچ انسانی نیست كه خدا با او سخن گوید، مگر از راه وحی یا از پشت حجاب، یا رسولی میفرستد و به فرمان او آنچه را بخواهد وحی میكند»(۱) مفسران در توضیح این آیه به این نکته اشاره کردهاند که وحی یا بیواسطه است یا باواسطه. وحی باواسطه نیز گاهی با وساطت فرشته است که به محتوای وحی آگاهی دارد و آن را دریافت و ابلاغ میکند و گاهی با وساطت موجودی غیر از فرشته است که وحی از ورای حجاب او انجام میشود، نه اینکه خودش دریافت کننده و ابلاغ کننده وحی به پیامبر باشد؛ چنانکه وحی به حضرت موسی علیهالسلام با واسطه درخت در وادی مقدس طُوی(۲) از این قسم است.(۳) چگونگی سخن گفتن خدا با حضرت موسی علیهالسلام با واسطه درخت، از جمله مباحثی است که دیدگاههای مختلفی را به وجود آورده است؛ اما مسلما این سخن گفتن مثل سخن گفتنهای عادی از طریق زبان و حنجره نیست چرا که خدا جسم ندارد تا زبان و حنجره داشته باشد.(۴)
نکته دوم:
در پاسخ به اینکه «چگونه حضرت موسی علیهالسلام مطمئن شد که ندای شنیده شده که خود را ندای خدا نامیده، واقعا ندای خداست»، به چند مطلب میتوان اشاره داشت:
یکی اینکه حضرت موسی علیهالسلام در جریان مواجهه با خدا و تکلّم با حضرت حق، با علم حضوری آگاهانه، خدا را یافته است و متناسب با ظرفیت وجودی او، خود واقعیت حضرت حق نزد او حاضر است. بنابراین پاسخ این پرسش که حضرت موسی علیه السلام چگونه دانست که آن که با او سخن میگوید خداست، این است که حضرت موسی با خود واقعیت مواجه است، نه تصویر و صورتی از واقعیت که بتوان از نحوه احراز واقع نمایی این صورت سؤال کرد.(۵)
دوم اینکه ایشان همراه با شنیدن ندا، معجزاتی مثل «مار شدن عصا» و «ید بیضاء»(۶) را مشاهده نمود که انجام آنها در قدرت موجوداتی مثل انسان یا اجنه نیست؛ چنانکه پیش و پس از آن نیز مشابهش رخ نداد. همانطور که معجزات برای عموم مردم، دلیل مناسبی بر حقانیت پیامبر است، میتواند دلیل مناسبی بر حقانیت ندای شنیده شده برای خود پیامبر نیز باشد.(۷)
سوم اینکه ندای شنیده شده، ندای عادی نبود و بنا بر آنچه در روایات آمده، با اینکه از درخت برآمده بود اما از همه سو (از بالا و پایین و راست و چپ و پشت سر و پیش رو) شنیده میشد. امام رضا علیهالسلام میفرماید: «خداوند عزّ و جلّ گفتار خود را در درخت پدید آورد و سپس از آن در اطراف پراكنده ساخت، به طوری كه آن را از همه طرف شنیدند.»(۸) این نکته نیز میتواند معجزه و خرق عادت به حساب آید و شاهدی باشد بر این که این ندای غیرعادی، ندای خدا است.
چهارم اینکه همراه با شنیدن ندای الهی، حالتی درون انبیاء و امامان علیهم السلام شکل میگیرد که آنها را مطمئن میسازد که آن ندای شنیده شده، ندای خدا است. در این راستا، امام صادق علیهالسلام در پاسخ به این پرسش که چگونه محدَّث تشخیص میدهد در حال شنیدن صدای فرشته است، به این معیار اشاره دارد که تحدیث فرشته، با سکینه و وقار همراه است و محدَّث از این طریق میفهمد صدایی که شنیده، صدای فرشته است.(۹) علامه طباطبایی نیز در فرق تحدیث فرشته و فریب شیطان به دو معیار حالات تجربهگر و محتوای آن اشاره دارد: صدای فرشته حق است و شنیدنش با سکینه و اطمینان و وقار همراه است و محدَّث به واسطه تأیید و نور الهی مطمئن میگردد که این صدای فرشته است اما صدای شیطان گاهی با باطل عجین شده و گاهی به ظاهر حق است اما شنیدنش با اضطراب و نگرانی و دودلی و شتاب و خفت همراه است.(۱۰) همین مطالب درباره وحی نیز صادق است؛ یعنی میتوان گفت که حضرت موسی علیهالسلام هنگام شنیدن ندای الهی، که جز حق سخن نمیگفت، سکینه و اطمینان یافت که این ندای خدا است. این سکینه و اطمینان، موهبتی الهی است و با وجودش، هیچ تردیدی باقی نمیماند.
نتیجه:
وحی و کلام الهی به شیوههای مختلفی است که وحی از ورای حجاب یکی از آنها است و یکی از مصادیقش، تکلم خدا با حضرت موسی علیهالسلام از طریق درخت بود. حضرت موسی علیه السلام به علم حضوری، الهی بودن این ندا را تجربه کرد و اطمینان داشت که این ندا، کلام خدا است؛ خصوصا اینکه این کلام و ندای مرموز، غیرعادی بود و از همه جهت شنیده میشد و ملازم با معجزاتی بود که به خوبی بر حقانیت آن گواهی میداد.
کلمات کلیدی:
وحی، تکلم خدا با حضرت موسی علیهالسلام، معجزه.
پی نوشتها:
1.سوره شوری آیه ۵۱.
2.سوره قصص، آیه ۳۰.
3.طباطبائی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش، ج۱۸، ص۱۰۸-۱۰۹.
4.مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۳۶۳؛ شیخ طوسی، محمد بن حسن، الرسائل العشر، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۴ق، ص۹۵؛ حسینی شیرازی، سیدمحمد، تبیین القرآن، بیروت، دارالعلوم، ۱۴۲۳ق، ص۱۱۵.
5.برای مطالعه بیشتر درباره علم حضوری و ویژگیهای آن، رک: فنایی اشکوری، محمد، علم حضوری، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ۱۳۸۸ش.
6.سوره طه، آیات ۲۰-۲۲.
7.مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق، ج۱۳، ص۲۳.
8.همان، ج۱۱، ص۸۱؛ محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم،دار الحدیث، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۲۶۴.
9.کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب اسلامیۀ، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۷۱؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۲۶، ص۶۸.
10.طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۴۷.
موضوع: