سؤال:
آیا خدایی بالاتر و برتر از خداوند وجود دارد؟
پاسخ:
گرچه این سؤال محال عقلی دارد و عقل طرح آن نمیپسندد؛ ولی از باب تبیین مسأله باید گفت:
اگر خداوند، شريكی داشته باشد، يعنی برای عالم، به عنوان نمونه، دو خدا فرض کنیم که یکی از دیگری بالاتر باشد، باید بین آنها تمایز باشد؛ زیرا با نبود هر گونه تمایز فرض دو بودن منتفی است. امکان ندارد دو خدا داشته باشیم که عین هم در همه چیز باشند. پس برای دو تا بودن دو موجود، لازم است که لااقل در یک چیز جزیی با هم تفاوتی داشته باشند.
به فرض، میخواهید دو برادر دوقلو را در ذهن تصور کنید که در همه خصوصیات ظاهری و باطنی عین هم هستند و هیچ اختلافی حتی در لحظه ولادت و ... در آنها وجود ندارد، حتی در همین تصور ذهنی هم نیازمند آن هستید که برای این دو نفر نوعی تمایز و تغایر (گر چه اعتباری) فرض کنید تا به یکی عنوان برادر اول و به دیگری عنوان برادر دوم بدهید، به عنوان نمونه، یکی را در سمت چپ تصویر ذهنی خود مینهید و دیگری را در سمت راست.
اگر قرار باشد در همین امور هم تفاوتی بین این دو نباشد، میبینید که تصور این دو نفر دچار مشکل میشود، یعنی نمیتوانید دو نفر را تصور کنید که هر دو در سمت راست قرار داشته باشند یا هر یک در سمت چپ دیگری باشد.
در این صورت و با فرض وجود اختلاف در بين اين دو خدا، يعنی يكي از اين دو خدا چيزی دارد كه ديگري ندارد، پس به طور دقيق، ما با دو احتمال مواجهه هستیم:
الف) یکی از آن دو خدا کامل مطلق و دیگری ناقص و فاقد بعضی کمالات است. در این صورت روشن است كه فقط همان کامل مطلق خداي حقيقي است و ديگری اصلا خدا نيست، زيرا خداوند كامل مطلق و حقيقت بدون نقص است، در حالی كه خدای دوم لااقل يک نقص و كمبود داشت.
ب) هر یک از دو خدای مفروض دارای کمالی باشد که دیگری فاقد آن است.
در این صورت هیچ یک خدا نیستند؛ چون هر یک از آن دو ناقص بوده و ناقص طبق فرض نمیتواند خدا باشد.
به علاوه احتمال دوم مستلزم ترکیب هر دو خدا از وجدان کمال و فقدان کمال است. اما در خدا ترکیب راه ندارد؛ یعنی هر خدا مرکب میشود از بخش دارای کمالات و بخش فاقد کمالات که این امر در خدا محال بوده، بیانگر محدودیت و مشکلات عقلی دیگر است؛ زيرا روشن است كه وجود خداي دوم به معنای پايان يافتن محدوده خدای اول است. بر اين اساس ما محدود بودن خداوند را پذيرفتيم كه اين امر با نامحدود بودن خداوند سازگاری ندارد.
اگر بگوید احتمال سومی هم هست که هر یک دارای تمام کمالات باشد میگوییم: در اين فرض دیگر دوئیت معنا ندارد؛ چون تمایزی در بین نیست. (1)
منبع:
1. سعيدی مهر، محمد، آموزش كلام اسلامی، نشر طه، تهران، 1383 ش، ص 79 ـ 80.