پرسش:
شیخیه امامان را علل اربعه عالم میدانند. آیا این دیدگاه مستند به روایات شیعی است؟ آیا این دیدگاه همان ولایت تکوینی مورد نظر امامیه است یا با آن متفاوت است؟
پاسخ:
یکی از مهمترین مباحثی که در همه ادیان الهی و غیر الهی، پیرامون آن اندیشه شده است، تعیین نقش و جایگاهی است که برای سرسلسله دین خود، اعم از پیامبر، امام، خلیفه، حاکم و... در نظر گرفته شده است. در مذهب شیعه، این امر بسیار مهم تلقی شده، به حدی که افراط در تعیین جایگاه و اوصاف امام، میتواند منجر به «غلو» و مستوجب عذاب الهی گردد. علمای شیعه از دیرباز سعی در این داشتند که مرز بین صفات و جایگاه خداوند متعال، با پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و اله )و امامان (علیهمالسلام) حفظ شود و دچار غلو نگردند. در این بین، فرقه شیخیه، به رهبری شیخ احمد احسائی و دیگر پیروان و شاگردان ایشان، برای معصومین جایگاه و صفاتی قائلاند که میتواند این فرقۀ جدا شده از شیعه را، در زمره غالیان قرار دهد. یکی از این موارد «علل اربعه» دانستنِ معصومین (علیهمالسلام) هست که در ادامه به توضیح آن میپردازیم.
نکته اول:
قبل از ورود به بحث، به طور مختصر به توضیح علل چهارگانه خلقت میپردازیم.
فیلسوفان با مراجعه به علل پیدایش موجودات، متوجه شدهاند که چهار نوع علت داریم:
علت فاعلی: علتی است که موجود را از نیستی به هستی آورده و به آن وجود میبخشد.(۲)
علت مادی: علتی است که ماده و مواد تشکیل دهنده هر موجودی به حساب میآید.(۳)
علت صوری: صورت موجودات است(اصطلاحی فلسفی، نه صورت به معنی شکل و چهره) که به آنها هویت میدهد. ماده بدون صورت، فاقد فعلیت است.(۴)
علت غایی: غرض و هدفی است که فاعل در فعل دنبال کرده و به عبارت دیگر؛ همان کمال اخیر است که فاعل بدان توجه دارد.(۵)
نکته دوم:
شیخ احمد احسائی، نگاه خاصی نسبت به شئون ولایت تکوینی اهلبیت (علیهمالسلام) و نیز اثرگذاری آن بزرگواران در عالم خلقت داشته است و آنها را علل اربعه جهان میداند. بسیاری از این مباحث را شیخ احمد در کتاب «شرح زیارت جامعه کبیره» ذیل عبارات زیارت جامعه کبیره، بیان کرده است.
ایشان معتقد است معصومان (علیهمالسلام) علل اربعه بوده و خداوند امور تکوینی عالم را همانند خلق، رزق، حیات، ممات و... را به معصومان تفویض نموده است.(۶) ایشان عباراتی همچون کمک کار بودن اهلبیت(علیهم السلام) و بازوی خلقت برای خداوند،(۷) شعاع انوار ائمه(علیهم السلام ) علت مادی آفریدهها،(۸) واسطه فیض بودن، محل مشیت و اراده الهی،(۹) علت غائی بودن ائمه(علیهم السلام )(۱۰) و... را در توضیح نظریه خویش بیان کرده است.
مطلب دیگر اینکه احسائی، در بیان نظریات خود از احادیث نیز بهره برده و با نوعی تفسیر به رأی، آنها را معنا میکند. برای مثال، ایشان از حدیث پیامبر (صلیالله علیه و آله) که فرمودند: «من و علی، پدر و مادر این امت هستیم»،(۱۱) علت وجود همه مخلوقات، توسط انوار اهلبیت(علیهم السلام) را استنباط میکند که برداشتی عجیب است.(۱۲)
نکته سوم:
اشکالات متعددی بر نظریه «علل اربعه» شیخ احمد احسائی گرفته شده است؛ از جمله اینکه:
طبق نظریه «علل اربعه» بودنِ معصومان(علیهم السلام )، موضوعاتی همچون توحید در خالقیت، ربوبیت و... نقض خواهد شد.(۱۳) از منظر توحیدی، خداوند هیچ گونه نیاز و نقصی ندارد و محتاج کمک دیگران نیست. علاوه بر این خود اهل بیت(علیهم السلام ) مخلوق او هستند و وجود خود را تماماً از وی گرفتهاند. پس قطعاً نیازمندی و احتیاج خداوند، کاملاً پنداری غلط و موهوم خواهد بود و با آیاتی همچون «الله الصمد»(۱۴) و «لا شریک له»(۱۵) منافات خواهد داشت.(۱۶)
نکته چهارم:
اعتقاد شیخیه به آفریده شدن مخلوقات از شعاع نور اهلبیت (علیهمالسلام) و علتِ مادی بودن آنان برای خلقت نیز با مشکلاتی روبرو است؛ از جمله اینکه:
اولاً: ماده و صورت فقط در اجسام مادی مطرح میشود و در سایر موجودات همچون ملائکه و ارواح انسانی، صدق نمییابد. در نتیجه علت مادی بودن ائمه (علیهم السلام) برای خلق این موجودات غیرمادی، بیمعنا است!(۱۷) بگذریم از این که اگر منظور از علت مادی بودن ائمه ( علیهم السلام ) مرتبه نوری ایشان است، در این صورت، اصلاً نمیتوان ائمه ( علیهم السلام ) را علت مادی دانست چرا که اساساً مرتبه نوری ایشان از سنخ ماده نیست.
ثانیاً: اگر ائمه ( علیهم السلام ) پاک و مطهر هستند، چطور نورشان علت مادی برای پیدایش موجودات پلید همچون ابلیس و شیاطین انس و جن شده است؟! همچنین چگونه میشود که از نور ائمه ( علیهم السلام )، سنگ و خاک و چیزهایی از این قبیل ساخته شوند که در مرتبه پستتر از مرتبه نوری ایشان هستند و محال است نور ائمه (علیهم السلام) دچار سیر قهقرایی شود و از آن مرتبه عالی، به مرتبه پست دگرگون شود؟! به تعبیر دیگر، از نور ظلمت پدید نمیآید.(۱۸)
ثالثاً: در قرآن آمده که «مِنْهَا خَلَقْنَاکُمْ وفیها نُعِیدُکُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُکُمْ تَارَهً أُخْرَی؛ ما شما را از آن (خاک) آفریدیم و در آن باز میگردانیم و از آن نیز بار دیگر شما را بیرون میآوریم».(۱۹) بنابراین نمیتوان گفت که خداوند ما را از نور ائمه ( علیهم السلام ) آفریده است چرا که خودش اعلام کرده است که ما را از خاک آفریده نه نور ائمه ( علیهم السلام ).(۲۰)
نکته پنجم:
درباره علت غایی بودن اهلبیت (علیهمالسلام) نیز اشکالاتی وارد شده است؛ از جمله اینکه:
از منظر قرآنی، همه جهان برای انسان آفریده شده و انسان نیز برای تکامل و عبودیت آفریده شده است و چون حضرات معصومان ( علیهم السلام )، نمونه کامل برای این هدف هستند، پس میتوان آنها را مصداق بارز بندگان کامل -که خلق آنها هدف از خلقت بوده است- به حساب آورد. بر همین اساس میتوان گفت خلق زمین و آسمان به هدف خلق و تکامل آنها بوده است. اگر قرار بود چنین موجودات معصومی متولد و متکامل نشوند، خداوند از خلقت زمین و آسمان منصرف میشد.(۲۱) البته روشن است که آنها مصداق بارز هدف و غایت خلقت هستند؛ نه مصداق منحصر به فرد. از اینرو هر یک از بندگان خدا که در مسیر کمال و عبادت باشد، مقصود خدا از خلقت زمین و آسمان میباشد.(۲۲)
اشکالات دیگری نیز بر نظریه علل اربعه وارد است که ذکر آنها در این پاسخ ضرورت ندارد.
نتیجه:
با توجه به مطالب فوق، میتوان نظریه علل اربعه را دیدگاه نادرست یا غالیانه به حساب آورد چرا که مقاماتی را برای ائمه( علیهم السلام ) در نظر میگیرد که گاهی برخلاف توحید است و گاهی برخلاف آموزههای قرآنی. منشأ چنین دیدگاهی، تفسیر نادرست شیخ احمد احسائی از روایاتی است که در شأن ائمه ( علیهم السلام ) وارد شده است. در توضیحات گذشته روشن شد که ائمه ( علیهم السلام )علت فاعلی مستقل نسبت به مخلوقات نیستند و همچنین نمیتوان ایشان را علت مادی دانست. درباره علت غائی دانستن ایشان نیز توضیحاتی ذکر شد تا به تفسیر سازگار از آیات و روایات در این زمینه دست یابیم.
کلمات کلیدی:
شیخیه، علل اربعه، غلو، توحید، علت غائی، علت مادی.
پینوشتها:
۱. طباطبایی، سید محمد حسین، بدایه الحکمه، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۲۸ ق، ص۱۱۲.
۲. همان، ص۱۱۶.
۳. همان، ص۱۲۳.
۴. همان، ص۱۱۶.
۵. همان، ص۱۱۸.
۶. احسائی، احمد، شرح زیارت کبیره، کرمان، چاپخانه سعادت، ۱۳۵۵ ق، ج۱، ص۱۹۶؛ ر.ک: سبحانی، جعفر، الملل و النحل، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۴۲۷ ق، ج۹، ص۳۵۵.
۷. احسائی، احمد، شرح زیارت کبیره، ج۱، ص۳۹-۴۰.
۸. همان، ج۱، ص۲۳ و ۳۹ و ۱۷۰.
۹. همان، ج۴، ص۹۱.
۱۰. همان، ج۴، ص۶۸.
۱۱. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، اسلامیه، ۱۳۸۵ ق، ج۳۶، ص۵ و ۲۷۵.
۱۲. احسائی، شیخ احمد، شرح زیارت کبیره، ج۱، ص۴۰ و ۶۲.
۱۳. ر.ک: سبحانی، جعفر، الالهیات علی هدی الکتاب و السنه و العقل، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۴۱۲ ق، ج۲، ص۴۳-۴۵ و ۶۰-۶۲.
۱۴. سوره توحید، آیه ۲.
۱۵. سوره انعام، آیه ۱۶۳.
۱۶. اسفندیاری، حمید، امام علت اربعه عالم: نقد و بررسی نظریه شیخیه در مورد جایگاه امامت، ماهنامه معرفت، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، سال بیست و هشتم، شماره سوم، پیاپی ۲۵۸، خرداد ۱۳۹۸، ص۳۰.
۱۷. طباطبایی، محمدحسین، نهایه الحکمه، قم، نشر اسلامی، ۱۴۲۲ ق، ص۲۹۴.
۱۸. ر.ک: خدایی، احمد، تحلیلی بر تاریخ و عقاید فرقه شیخیه، قم، امیرالعلم، ۱۳۸۲ ش، ص۱۰۰- ۱۳۶.
۱۹. سوره طه، آیه ۵۵.
۲۰. اسفندیاری، حمید، امام علت اربعه عالم: نقد و بررسی نظریه شیخیه در مورد جایگاه امامت، ماهنامه معرفت، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، سال بیست و هشتم، شماره سوم، پیاپی ۲۵۸، خرداد ۱۳۹۸، ص۳۳.
۲۱. برای مطالعه بیشتر در این زمینه، رک: ربانی گلپایگانی، علی، نقش غایی امام در نظام آفرینش، نشریه انتظار موعود، شماره ۳۱، زمستان ۱۳۸۸ ش.
۲۲. برای مطالعه بیشتر، رک: سؤال «چرا خداوند تمام آسمانها و زمین را به خاطر وجود مبارک حضرت محمد آفریده است»؟ سایت مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی، شناسه مطلب ۱۲۸۷.