پرسش:
مگر شیعیان نمیگویند که روایت دوازده خلیفه در منابع شیعه و اهل سنت آمده و معتبر است؟! پس چطور میشود که گروهی از آنها زیدیه و اسماعیلیه هستند؟! آیا اسماعیلیه و زیدیه این روایت را دیده و رد کردهاند؟!
پاسخ:
شیعیان دوازده امامی دلایل مختلفی را برای اثبات خلافت و امامت بلافصل حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) و فرزندان او ذکر میکنند. این دلایل هم شامل روایات نقلی برگرفته از قرآن و حدیث میشود و هم دلایل عقلائی. در این میان یکی از روایاتی که توسط شیعیان برای اثبات امامت ائمه مورد استناد قرار گرفته، روایت مشهور «خلفای اثناعشر» یا حدیث «دوازده خلیفه» است. این روایت مشهور با اندکی اختلاف در بسیاری از منابع اصیل روایی شیعه و اهل سنت آمده است. حال سؤال اینجاست که اگر شیعیان خود این روایت را قبول دارند و نقل کردهاند، پس چرا برخی از آنها زیدی و برخی دیگر اسماعیلی هستند؟ سعی میشود در سه محور به این پرسش پاسخ دهیم:
نکته اول:
حدیث دوازده خلیفه در بعضی از متون اصیل اهل سنت چون صحیح بخاری، صحیح مسلم، مسند احد و... ذکر شده است.(۱) در عین حال اهل سنت از این روایت تفسیر خاص خود را ارائه دادهاند و معمولا با گزینش دوازده نفر عادل از میان خلفای راشدین و امرای بنی امیه و بنی عباس، این روایت را تبیین و تفسیر میکنند. به عبارت دیگر علمای اهل سنت در تعیین مصادیق این دوازده نفر با یکدیگر اختلاف زیادی دارند و هر یک به زعم خود افرادی را مصداق این حدیث میدانند.(۲)
نکته دوم:
به طور مشخص این روایت در متون شیعیان دوازده امامی به شکلی گسترده مورد استفاده و نقل قرار گرفته است؛ چرا که تنها شیعیان دوازده امامی هستند که مصادیق دقیق و کاملی از این بزرگواران ارائه کردهاند و هیچ گونه اختلافی هم در آن ندارند. به عبارت دیگر زمانی که تعبیر «نقل شده در متون معتبر شیعه و سنی» در مورد این حدیث میشود، منظور متون روایی و حدیثی معتبر شیعه دوازده امامی است(۳) نه همه گروههای شیعه.
نکته سوم:
از آنجا که منابع حدیثی چندان مطرحی از سوی اسماعیلیه نگاشته نشده است، از این رو اظهار نظر خاصی نیز از سوی آنها در مورد این حدیث یافت نشد و به نظر میرسد با توجه به رویکرد باطنی این فرقه و اصرار بر هفتتایی بودن امامان در هر دوره، نقل و تفسیری در مورد این حدیث ندارند. اما زیدیان به این جهت که هم متون نسبتا فراوان و کهن حدیثی و کلامی داشتهاند و هم این روایت با عقاید و آموزههای آنها در تنافی بود، به این روایت توجه داشتهاند. به طور کلی سه رویکرد را در میان زیدیه نسبت به این حدیث شاهد هستیم:
الف) ذکر حدیث با ادعای جعلی بودن آن
ب) پذیرش حدیث و تعیین مصداق دوازده امام براساس تفکر زیدیه (همانطور که اهل سنت چنین کردند)
ج) اشاره به حدیث با ادعای عدم شهرت. توضیح اینکه روایت را تنها در مورد سه امام اول مشهور دانسته و در مورد دیگر امامان با قول به عدم شهرت و عدم وجود روایاتی دیگر، رد کرده و امام بعد از سه امام اول را هر «فاطمینژاد قیام کننده در مقابل ستمگران» میدانند.(۴)
نتیجه:
کوتاه سخن اینکه منظور از شهرت حدیث دوازده خلیفه، شهرتش در میان شیعه دوازده امامی است چرا که به طور مشخص برای آن مصداق دارند و موید این مکتب است. اما دیگر گروههای شیعه یا اصلا به آن نپرداختهاند مانند اسماعیلیه و یا آنکه مانند زیدیه آن را جعلی میدانند و یا آن را براساس اعتقادات و تعالیم خود -مانند اهل سنت- تفسیر کردهاند.
کلمات کلیدی:
حدیث دوازده خلیفه، شیعه امامیه، زیدیه، اسماعیلیه.
پی نوشتها:
۱. صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، قم، مرکز نشر و توزیع الاثار العلمیه فی مکتب سماحه آیه الله الصافی الگلپایگانی، ۱۴۲۲ ق، ج۱ ص۴۱-۴۵.
۲. به عنوان نمونه سیوطی آنان را چنین معرفی میکند: ابوبکر، عمر، عثمان، علی، حسن بن علی، معاویه بن ابیسفیان، عبدالله بن زبیر و عمر بن عبدالعزیز. وی آنگاه احتمال داده است که دو نفر دیگر از خلفای دوازده گانه، المهتدی و الظاهر از سلاطین بنی عباس باشند، چون این دو نفر به عقیده سیوطی افراد عادلی بودهاند. او میافزاید: و اما دو نفر دیگر باقی ماندهاند که باید به انتظار آنان بنشینیم: یکی از آن دو، «مهدی» است که از اهل بیت محمّد است و از نفر دوم نام نمیبرد. (السیوطی، جلال الدین عبد الرحمن بن أبی بکر، تاریخ الخلفاء، المحقق: حمدی الدمرداش، ریاض، مکتبه نزار مصطفی الباز، ط۱، ۱۴۲۵، ج۱ ص۱۴-۱۶.
۳. به عنوان نمونه: مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق، ج۲۳ ص۲۹۰.
۴. فرمانیان، مهدی و مریم اسماعیلی، «تحلیل و بررسی حدیث خلفاء امتی اثناعشر از دیدگاه زیدیان»، دوفصلنامه شیعه پژوهی، سال پنجم، شماره شانزدهم، بهار و تابستان ۱۳۹۸، ص۱۵۷-۱۶۲.