تشخیص دین واقعی از ساختگی

پرسش:
از کجا بفهمیم دینی ساختگی است یا واقعی؟
 
 
پاسخ:
برای این که بفهمیم که چه دینی الهی است و چه دینی غیر الهی و ساختگی باید دید که پیامبر آن دین چه کسی بوده و در حقیقت باید به نوعی رسالت و پیامبری وی برای ما به اثبات برسد.
 
بنابراین باید گفت: به طور كلی در مباحث نبوت برای شناخت و تشخیص انبیای راستین الهی از پیامبران دروغین سه راه اصلی مطرح شده است: معجزه، بیان پیامبران پیشین، گواهی قطعی مجموعه‌ای از قراین و شواهد.
 
متكلمان اسلامی بر این باورند كه می‌توان نبوت پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله را از هر سه راه یاد شده (كه هم جنبۀ عقلی و برهانی دارد و هم نقلی و تاریخی) ثابت كرد.
 
راه اول، معجزات پیامبر اسلام(صلی الله علیه واله): یكی از امتیازات و فضایل حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله) تعدد و تنوع معجزاتی است كه به اذن خداوند برای تأیید او اظهار شده است. این معجزات را می‌توان در دو دسته جای داد: الف) معجزۀ جاویدان: قرآن؛ ب) معجزات غیر جاویدان كه در مقطع خاصی از حیات پیامبر صلّی الله علیه و آله پس از بعثت ارائه شده است.
 
قرآن كریم معجزه جاودان پیامبر اكرم(صلّی الله علیه و آله) بزرگترین و آخرین كتاب آسمانی است كه محتوای آن در طول ۲۳ سال بر پیامبر اكرم صلّی الله علیه و آله به صورت وحی نازل شد. این کتاب از جهات متعددی معجزه است كه مهمترین آنها عبارتند از: ۱ اعجاز ادبی، كه شامل فصاحت و بلاغت بی‌نظیر و سبك و اسلوب و نظم جدید می‌شود. ۲ اعجاز علمی. ۳ اخبار غیبی از حوادث گذشته، حال و آینده. ۴ معانی و معارف عقلی بلند آن. ۵ عدم اختلاف و تناقض در آیات و سوره‌های آن. ۶ اعجاز تشریعی. ۷ اُمی بودن آورندۀ آن.(۱)
 
از دیگر معجزات پیامبر می‌توان به شق القمر(۲)، معراج(۳)، سلام كردن سنگها و درختان به پیامبر، سخن گفتن با كوه، سجده کردن درخت، شهادت دادن سنگریزه‌ها به رسالت او، سخن گفتن حیوانات همچون شتر، گرگ و (۴).... اشاره کرد.
 
راه دوم: بشارت پیامبران پیشین
از آنجا كه پیامبران الهی، معصوم هستند و هرگز در گفتار خویش، مرتكب دروغ و كذب نمی‌گردند، اگر پیامبری پس از اثبات نبوت خود به آمدن پیامبر دیگری بشارت دهند دلیلی روشن و سندی یقین آور بر صدق رسالت نبی بعدی محسوب خواهد شد. به اعتقاد ما، پیامبرانی همچون حضرت موسی و عیسی در عصر خویش مردم را به ظهور پیامبر اسلام بشارت داده‌اند. برای اثبات این مدعا، دستِ كم دو شیوه وجود دارد:
 
۱ شیوه اول آن است كه با مراجعه به متون مقدس یهودیان و مسیحیان، بشارتهایی را بر نبوت پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله بیابیم، هر چند به اعتقاد مسلمانان مضمون وحیانی تورات و انجیل، دچار تحریف شده است، اما بخشهایی از آن متون اصالت خود را حفظ كرده‌اند. یكی از این بشارتها، بشارت به ظهور «فارقلیط» است كه به معنای «شخص ستوده شده» (محمود یا احمد) می‌باشد. با توجه به قراین موجود در عبارتهایی كه این لفظ در آنها بكار رفته است می‌توان آن را تعبیری از نام پیامبر اسلام دانست.(۵)
 
۲- شیوه دوم، توجه به این واقعیت تاریخی است كه پیامبر اكرم صلّی الله علیه و آله برای اثبات رسالت خویش، در مقابل یهودیان و مسیحیان احتجاج می‌كرد كه در متون مقدس اهل كتاب، به نبوت او بشارت داده شده است و علمای یهود و نصارا، در مقابل این ادعا، سكوت می‌كردند، اگر احتجاج پیامبر صلّی الله علیه و آله بی‌اساس بود، قطعاً علمای آنها ساكت نمی‌نشستند و او را تكذیب می‌كردند. قرآن در این زمینه می‌فرماید: «كسانی كه كتاب آسمانی به ایشان داده ایم، او (=محمد) را همانند پسران خود می‌شناسند. ولی گروهی از ایشان حقیقت را آگاهانه كتمان می‌كنند.»(۶)
 
راه سوم: گواهی قراین و شواهد
وجود مجموعه‌ای از قراین در كنار هم، گواهی قطعی به حقانیت یك پیامبر الهی است. در اینجا قرائن تاریخی فراوان از زندگانی و ابعاد شخصیتی پیامبر اسلام  ( صلی الله علیه و اله )قابل طرح و بررسی است كه از گنجایش بحث ما خارج است. آنچه در اینجا می‌توان به طور فشرده و خلاصه مطرح كرد عبارتند از:
۱ شخصیت اخلاقی و سجایای والای پیامبر، چه پیش از رسالت و چه پس از آن به گونه‌ای كه مشهور به محمد امین بوده است.
۲ محیطی كه از آنجا برخاسته بود، جامعه‌ای متعصب و جاهل و گمراه و غیر متمدن بود. در چنین جامعه‌ای شخصی اُمی و درس نخوانده وقتی عالی‌ترین معارف اعتقادی، اخلاقی و حقوقی و... را عرضه كند معلوم است كه این برنامه‌ها از خودش نیست و فرستادۀ الهی است.
۳ وضع پیروان محمد صلّی الله علیه و آله: وضع روحی و فكری و اخلاقی افرادی كه دور مدعی نبوت را می‌گیرند روشنگر وضع پیشوای ایشان است، به گواهی تاریخ، شخصیتهای برجسته‌ای به او ایمان آوردند، مانند: علی بن ابی طالب، سلمان فارسی، ابوذر غفاری، و... كه اینها، با مدارج والای علمی و عملی كه داشتند از نوادر روزگار بودند و از هیچ گونه تلاش و خدمتی دریغ نورزیدند، اما هیچ گونه چشم داشتِ مادی به پیامبر صلّی الله علیه و آله نداشتند.
۴ وسائل و روش‌هایی كه از آن برای پیشرفت آئین خود استفاده كرد بر خلاف روش معمول در میان سیاستمداران دنیا طلب، هیچ گاه از مسیر حق بیرون نشد و همواره بر عدالت، انصاف، عقل و منطق استوار بود و هرگز با خدعه و نیرنگ همراه نبود.
۵ محتویات آیین و تعالیم او از نظر معارف و احكام در همة جنبه‌ها و شؤن زندگی فردی و اجتماعی انسان، همگی از الهی بودن رسالت پیامبر صلّی الله علیه و آله خبر می‌دهند.(۷)
 
 
 
پی نوشت‌ها:
۱. ر.ك: معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، انتشارات التمهید. و جوادی آملی، عبدالله، وحی و نبوت در قرآن، نشر اسراء.
۲. قمر، آیه ۱و۲.
۳. اسراء، آیه ۱.
۴. رجوع کنید به: مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسة الوفاءِ، بیهقی، ج۱۷،(ص) ۲۲۵-۴۲۱ و ج ۱۸،(ص) ۱- ۱۴۸. و دلائل النبوه، دارالكتب العلمیه، ۱۴۰۵، ج۶. و حر عاملی، اثبات الهداه، ج ۱ و ۲.
۵. سعیدی مهر، محمد، آموزش كلام اسلامی،(ص) ۱۱۶و۱۱۷.
۶. بقره، آیه ۱۴۶.
۷. رجوع کنید به: سبحانی، جعفر، الهیات و معارف اسلامی،(ص) ۲۱۶ و ۲۱۷. و سعیدی مهر، محمد، آموزش كلام اسلامی،(ص) ۱۱۹.