پرسش:
چرا با توجه به حملات اخیر به مردم عادی در اسرائیل و تعدادی کشته و مجروح، آن را محکوم نمیکنیم؟ اگر ترور بد است، چرا اگر در اسرائیل باشد حمایت میکنید، ولی در ایران باشد محکوم میکنید؟
پاسخ:
مسئله ترور افراد عادی، خصوصاً ترور کور، همواره مورد مذمت بوده است. اگر فردی در هر نقطهای از دنیا مرتکب ترور شود و مردم را به قتل برساند باید محکوم شود. حال برخی سؤال میکنند که چرا موضع گیری ایران در خصوص اقدامات تروریستی در کشورهای مختلف، متفاوت است و آن گونه که در این خصوص نسبت به کشورهای دوست محکوم میکنیم، این اقدامات را در کشورهای مقابل نظیر آمریکا و یا اسرائیل که اخیراً اتفاق افتاده، محکوم نمیکنیم؟ آیا بایستی ترور در سرزمین دشمن مورد پسند ما باشد؟
هیچ مقام و نهاد رسمی در ایران، ترور مردم در محدوده جغرافیایی سرزمینهای اشغالی را تأیید نکرده است؛ و این تنها لحن بسیاری از خبرگزاریها بوده و این شائبه را ایجاد کرده است که ایران از ترور در سرزمینهای اشغالی خشنود است.
سیاست رسمی ج.ا.ا، محکومیت هرگونه ترور علیه مردم عادی است. چنانچه پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی در آمریکا که خود سابقهای طولانی در قتل و غارت عالم دارد، رهبر انقلاب به صراحت اعلام کرد که اقدامات تروریستی در آمریکا محکوم است. اگرچه آمریکا سابقه شومی در ترور و حمایت از ابر تروریستها خصوصاً اسرائیل دارد.(۱)
اما در خصوص ماهیت رژیم صهیونیستی و اقدامات اخیر تروریستی در اسرائیل، چند نکته حائز اهمیت است:
نکته اول: «مقاومت فلسطینی» در مقابل اشغالگران سرزمین خود «تروریسم» خوانده میشود در حالی که مبارزان فلسطینی با ملتی جعلی و رژیمی اشغالگر و قاتل سر و کار دارند که سیاهترین پرونده تاریخ معاصر در ترور و قتل عام بیرحمانه زنان و کودکان و غیرنظامیان و ویران کردن خانههای مردم بر سرشان را داراست. رژیمی که با ایجاد یک ملت و سرزمین جعلی، ماهیت خود را بر اساس قتل و غارت و ترور بنا کرده است و اگر چنگ و دندان و حمایت قدرتهای مستکبر عالم نبود، هرگز تاکنون پابرجا نمانده بود.
نکته دوم: کشور اسرائیل، از نظر ما یک کشور جعلی است که غارت و اخراج فلسطینیان از سرزمین شان را ولو به قیمت قتل آنان مشروع میداند؛ و این ارتباطی با یهودیت ندارد؛ چرا که بسیاری از یهودیان جهان حاضر به حضور در سرزمینهای اشغالی نشدند.
طبق آمار، فکر مهاجرت معکوس و بازگشت به کشورهایی هستند که از آن جا آمده بودند و مسائل اقتصادی، نبود امنیت، عدم برابری و مساوات و ناامیدی به سبب شکست مذاکرات سازش با فلسطینیان را علت تمایل خود به مهاجرت ذکر کردهاند. همچنین ۷۸ درصد از خانوادههای یهودی گفتهاند از تصمیم فرزندانشان برای مهاجرت به خارج حمایت میکنند.
در همین راستا، «کالمن لیبسکیند» نویسنده راستگرای اسرائیلی در مقالهای در روزنامه عبری زبان معاریو پیرامون نگرانی نسبت به مهاجرت دسته جمعی اسرائیلیها، بیان کرده است که ما در مقابل یک پدیده روزافزون در جامعه اسرائیلی یعنی ظهور طیفی وسیع از چپ گرایان اسرائیلی هستیم که فاصله زیادی با صهیونیسم و «اسرائیل» دارند و اهمیت چندانی برای دولت یهودی قائل نیستند و حتی علیه پروژه صهیونیسم موضع میگیرند و خواستار بازنگری در حوادث نکبت، کشور فلسطین و مرزهای سال ۱۹۴۸ و ۱۹۶۷ هستند. همچنین به گزارش مرکز اطلاعرسانی فلسطین، مهاجرت معکوس اسرائیلیها به ویژه پس از جنگ ۵۱ روزه علیه غزه در تابستان سال ۲۰۱۴ آغاز شد. در این جنگ مقاومت ضربات سختی را به اراضی اشغالی وارد کرد و خواب را از چشمان صهیونیستها ربود».(۲)
نکته سوم: افرادی نیز که از ساکنان اسرائیل در این سرزمین اشغالی با رضایت ماندهاند و از اقدامات ظالمانه رژیم کودک کش حمایت میکنند، در این مشکلات سهیم هستند. چرا که با توجه به انفجار اطلاعات و دسترسی همگان به اطلاعات آزاد، بعید است مردم اسرائیل با ماهیت اقدام نژاد پرستانه خود آشنا نباشند و آگاهانه قدم در تداوم این غصب وحشیانه نگذاشته باشند.
نتیجه:
ترور کور مردم عادی هرگز توسط مقامات رسمی جمهوری اسلامی تأیید نشده است. مبارزان فلسطینی تروریست نیستند، بلکه اعضای مقاومتی هستند که با کشوری جعلی و غاصب مواجه هستند که آگاهانه در قتلعام مردم فلسطین و اشغال سرزمین آنان مشارکت جدی دارند.
کلمات کلیدی:
تروریسم، ترور مردم، فلسطین، اسرائیل، مقاومت، جهاد.
منابع بیشتر جهت مطالعه:
۱. رونین برگمن، تو زودتر بکُش؛ روایت نیروهای عملیاتی و اطلاعاتی اسرائیل از ۶۰ سال ترورهای موساد، جلد اول، مترجم: وحید خضاب، تهران، نشر شهید کاظمی، ۱۳۹۹ ش.
۲. جاناتان کوک، اسرائیل و برخورد تمدنها، مترجم: حسامالدین امامی، تهران، انتشارات جام جم، ۱۳۸۹ ش.
۳. ربیع داغر، اسرائیل و درگیری دائمی، مترجم: فاطمه کاظمی، تهران، انتشارات ساقی، ۱۳۹۱ ش.
موضوع: