فقط شهیدان زنده اند ؟

پرسش:
این که در روایات می‌گویند شهیدان زنده هستند یعنی چی؟ مگر همه انسان‌ها در برزخ زنده نیستند؟ پس چه فرقی با شهدا دارند؟
 
 
پاسخ:
تمام انسان‌ها در معرض مرگ بوده و هیچ‌کسی در دنیا جاودانه نخواهد ماند. قرآن کریم با آنکه در آیات مختلفی مرگ و زندگی پس از آن را برای همه افراد ضروری دانسته،(۱) اما درآیات دیگری تعبیر مردن نسبت به شهدا را نفی نموده و آنان را زنده قلمداد می‌کند. معانی مختلفی برای زنده‌بودن شهدا مطرح‌شده که در ادامه بیان می‌شود.
 
الف. زنده‌بودن شهدا
 قرآن کریم درآیات مختلفی از زنده‌بودن شهدا در حال حاضر خبر داده شده است: 
﴿وَ لَا تَقُولُواْ لِمَن یُقْتَلُ فی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتُ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لَکِن لَّا تَشْعُرُون﴾(۲) و به کسی که در راه خدا کشته شده مرده نگویید، بلکه اینان زنده‌هایی هستند، اما شما نمی‌دانید. 
در آیه دیگری نیز می‌فرماید: 
﴿وَ لَا تحَسَبنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتَا بَلْ أَحْیاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ﴾(۳) شهیدانی را که در راه خدا کشته‌شده‌اند، مرده نپندارید؛ بلکه زنده‌هایی هستند که در نزد پروردگارشان روزی می‌خورند.
سخن در این است که معنای زنده‌بودن شهدا چیست و تفاوت آنان با سایر مردم چیست که علی‌رغم حیات داشتن همه انسان‌ها در عالم برزخ، زنده‌بودن شهدا به‌طور جداگانه مطرح‌شده است؟ برای پاسخ این پرسش، نظر برخی از مفسران دراین‌باره بیان می‌شود.
 
امین الاسلام طبرسی چهار معنا را برای زنده‌بودن شهدا بیان کرده، نخست آنکه شهدا به‌صورت حقیقی در حال حیات هستند.
دوم آنکه مشرکان به اصحاب پیامبر می‌گفتند اینان خود را بی‌جهت می‌کشند و می‌میرند و خداوند در پاسخ به آنان فرمود اینان در قیامت زنده می‌شوند و پاداش می‌گیرند. 
سوم آنکه شهدا را مردگان در دین به‌حساب نیاورید بلکه اینان به‌واسطه اطاعت و هدایت، زنده‌اند؛ نظیر آیه شریفه: 
﴿أَ وَ مَنْ کانَ مَیّتاً فَأَحْییناه﴾(۴) یا کسی که مرده بود پس ما او را زنده نمودیم.
چهارم آنکه شهدا از آن جهت که نام زیبا و نیک از خود به‌جای گذاشته‌اند، زنده هستند و نامشان باقی است.(۵) 
این قول‌ها را برخی دیگر از مفسران نیز بیان کرده‌اند.(۶) طبرسی از میان تفاسیر یاد شده، معنای اول را مورد اجماع مسلمانان دانسته و آن را می‌پذیرد و سایر معانی را مردود می‌داند.(۷) علامه طباطبایی نیز پس از بیان سخن کسانی که زنده‌بودن را به معنای نیک نامی شهدا دانسته و یا کسانی که آیه را مختص به شهدای بدر دانسته‌اند، این اقوال را مردود دانسته و نظر صحیح را حیات به معنای حقیقی دانسته است.(۸) ایشان این نوع زندگی را زندگی سعادتمندانه می‌داند که خداوند مؤمنان را با آن‌، زنده نگه می‌دارد و فرموده است: 
﴿إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَهَ لَهِی الْحَیوانُ لَوْ کانُوا یعْلَمُون﴾(۹) 
و این نوع زندگی در برابر حیات کافران قرار دارد که خداوند زندگی پس از مرگ کفار را نابودی قرار داده و فرموده است: 
﴿وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ‌دار الْبَوار﴾(۱۰) و قوم خود را به سرای نابودی درآوردند.(۱۱) 
 
ب. نامحسوس بودن حیات شهدا
ویژگی زندگی برزخی شهدا با توجه به قرینه ﴿وَ لَکِن لَّا تَشْعُرُون﴾(۱۲) این است که مردم نسبت به آن آگاهی ندارند. علامه طباطبایی پس از طرح این احتمال که امکان دارد مردم زمان پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله از حیات برزخی اطلاعی نداشتند، چراکه علی‌رغم وجود آیات و روایات متعدد مربوط به زندگی پس از مرگ، برزخ از ضروریات قرآن نبوده و عده‌ای از مؤمنان تا به امروز آن را قبول ندارند، چنین می‌نویسد:
 منظور از ﴿لَّا تَشْعُرُون﴾ این است که شما با حواستان متوجه چنین حیاتی نیستید و علت به کار رفتن چنین خطابی درباره مؤمنان باوجود آنکه بیشتر آن‌ها متوجه چنین حیاتی هستند این است که نسبت به چنین چیزی که نزدشان معلوم است بیدار و آگاه شوند و با چنین توجهی، اضطراب و نگرانی آن‌ها نسبت به کشته شدن از بین می‌رود و جدایی از زندگی دنیا در برابر حیات طیبه، آسان خواهد شد.(۱۳) 
 
ج. تمایز زنده‌بودن شهدا از دیگران
پس از آنکه گفته شد منظور از زندگی شهدا در این آیات، زندگی برزخی و بعد از مرگ است، چنین پرسشی به ذهن می‌آید که با وجود حیات بعد از مرگ برای همه انسان‌ها در برزخ و متنعم بودن و عذاب شدن آن‌ها بر اساس عملکردشان در دنیا، وجه انحصار آن نسبت به شهیدان چیست؟ پاسخ این پرسش نیز با مراجعه به تفاسیر قرآن کریم روشن می‌شود. 
صاحب تفسیر مجمع‌البیان دلیل آن را چنین بیان کرده: وجه اختصاص شهدا به زنده‌بودن، باآنکه مؤمنان دیگر نیز زنده‌اند، از این جهت است که بشارت حال آن‌ها و روزی خوردنشان را مقدم سازد.(۱۴) تفسیر نمونه نیز دلیل آن را چنین بیان نموده است:
اگرچه زندگی برزخی، اختصاصی به شهیدان ندارد، بسیاری دیگر از مردم نیز دارای حیات برزخی هستند، ولی از آنجا که حیات شهیدان یک حیات فوق‌العاده عالی و آمیخته با انواع نعمت‌های معنوی است و به‌علاوه موضوع سخن، در آیه آن‌ها هستند، تنها نام از آن‌ها برده شده است. آن‌ها به‌قدری غرق مواهب حیات معنوی هستند که گویا زندگی سایر برزخیان در مقابل آن‌ها چیزی نیست. سپس به گوشه‌ای از مزایا و برکات فراوان زندگی برزخی شهیدان اشاره‌کرده و می‌فرماید: ﴿فَرِحِینَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ﴾(۱۵) آن‌ها به خاطر نعمت‌های فراوانی که خداوند از فضل خود به آن‌ها بخشیده است خوشحال‌اند.(۱۶) 
 
نتیجه
سوره بقره و آل‌عمران مشتمل بر آیاتی است که بر زنده بودن شهدا پس از شهادتشان دلالت دارد و اکثر مفسران، حیات برزخی انسان را با آن اثبات می‌نمایند. نظرات متفاوتی مانند باقی ماندن نام نیک و هدایتگری، در معنای زنده بودن شهدا بیان‌شده که نظر صواب، دارا بودن حیات به معنای واقعی است که از ویژگی‌های آن ناملموس بودن و قابل حس نبودن با حواس ظاهری است. گرچه از آیات و روایات متعدد می‌توان حیات برزخی همه انسان‌ها را فهمید، اما از آنجا که شهدا از مرحله بالا و مرتبه شدیدتری از این نوع زندگی برخوردار بوده و دارای حیات طیبه و برخوردار از روزی‌های پروردگارند و بر احوال اهل دنیا باخبر بوده و بر آن‌ها اشراف دارند، به‌صورت جداگانه در این آیات از آن‌ها یادشده است.
 
 
 
کلیدواژه: زندگی برزخی، زنده‌بودن شهیدان، باقی ماندن نام نیک شهدا، حیات طیبه.
پانویس:
1). سوره آل‌عمران، آیه ۱۸۵؛ انبیاء، آیه ۳۵؛ عنکبوت، آیه ۵۷.
2). سوره بقره، آیه ۱۵۴.
3). سوره آل‌عمران، آیه ۱۶۹.
4). سوره انعام، آیه ۱۲۲.
5). طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق: محمدجواد بلاغی، تهران، انتشارات ناصرخسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ ش. ج۱، ص۴۳۳.
6). فخر رازی، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب) محمد بن عمر، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ ق. ج۴، ص۱۲۵ و ۱۲۶.
7). طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، همان. ج۱، ص۴۳۳.
8). طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم: دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۴۱۷ ق. ج۱، ص۳۴۸-۳۴۵.
9). سوره عنکبوت، آیه ۶۴.
10). سوره ابراهیم، آیه ۲۸.
11). طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، همان. ج۱، ص۳۴۷.
12). سوره بقره، آیه ۱۵۴.
13). طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، همان. ج۱، ص۳۴۶ و ۳۴۷.
14). طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، همان. ج۱، ص۴۳۳.
15). سوره عمران، آیه ۱۷۰.
16). مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، چاپ اول، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ ش. ج۳، ص۷۰.