پرسش:
آیا برای کسانی که به جهنم میروند آفریده شدن لطف است؟
پاسخ:
خلقت در حقیقت یک «ضرورت» است و خداوند متعال بهمقتضای اینکه همه کمالها را داراست هر موجودی که شایستگی آفرینش داشته باشد را خلق میکند.
حتی اگر فرض شود که میتوان خلقت انسان جهنمی را غیرضروری دانست سلسلهای که از فرزندان او شکل خواهد گرفت نیز قطع خواهد شد. بهعنوان مثال، عدم خلقت یزید، موجب خواهد شد که معاویة بن یزید که انسان صالحی بوده و در دفاع از اهلبیت علیهمالسلام به شهادت رسیده است نیز به وجود نیاید! حال اگر عدم آفرینش یزید، به جهت جهنمی بودن قابل فرض باشد، فرزند او که انسانی بهشتی است چه گناهی کرده که نباید پای در عرصه وجود گذارد؟
جهنمی شدن و یا بهشتی شدن، یک «شدن» است که به دست خود انسان محقق میگردد و خداوند احدی را از همان ابتدا، جهنمی یا بهشتی خلق نکرده است.
به عبارت دیگر آنچه بهعنوان فعل مستقیم الهی تلقی شده و در دایره نظام احسن تعریف میشود، اصل خلقت «موجود عاقل دارای اختیار» است که قطعاً مظهری از مظاهر کمال الهی بوده و جهان دارای موجود مختار، نسبت به جهانی که بدون چنین موجوداتی است کاملتر است و همین کمال است که جزئی از نظام احسن عالم را شکل داده است.
پس وجود انسان جهنمی، از آن جهت که به پیدایش موجودی مختار ختم میشود، عین خیر و کمال است، ولی از آن جهت که شخص با انتخاب غلط خود، کفر و جهنّم را برای خود رقمزده است، قطعاً لطفی در آن برای او نیست اما این مسئله ربطی به خالقیت مستقیم خداوند نداشته و اینگونه نیست که خداوند کسی را جهنمی یا بهشتی خلق کرده باشد. بلکه فرجام بهشت یا دوزخ برای موجود مختار از مقوله «شدنیها» است که لازمه اختیار حقیقی بوده و ممکن نیست خداوند موجود مختار خلق کند، ولی اجازه انجام بدی و کفر را به او ندهد! چراکه در این صورت دیگر عملاً اختیاری در کار نخواهد بود.
یعنی یا باید خداوند موجود مختاری خلق کند که به دنیا بیاید تا بهشتی یا جهنمی «شود» یا اصلا موجود مختاری خلق نکند، چرا که لازمۀ اختیار این است که بتواند خوبی یا بدی را انتخاب کند، و اگر جز خوبی نتواند انتخاب کند دیگر موجود مختاری نیست؛ ظرف وجود ما با حضور در دنیا و طی مراحل علمی و عملی و گذر از فراز و نشیبها و آزمونهای دنیایی شکل میگیرد؛ بنابراین تا به دنیا نیاییم، پاداش و کیفر هم معنا پیدا نمیکند.
موضوع: