پرسش:
رقصیدن گناه دارد؟
پاسخ:
تفریح و سرگرمی، نیاز مستمر و همیشگی بوده و در همه جوامع انسانی به تناسب شرایط و امکانات محیطی، همواره به شکلهای مختلف وجود داشته است؛ ولی مصداقهای متفاوتی برای شادی و سرگرمی هست و در طول تاریخ یکی از مصادیق شادی مسأله رقص بوده است که در ادامه نظر اسلام و اخلاق در مورد شادی ورقص را ضمن نکاتی اشاره میکنیم:
۱. به صورت کلی انسان همچنان که به غذا و نوشیدنی و خواب و استراحت و نظافت نیاز دارد، همین طور به تفریح و سرگرمی سالم نیز نیازمند است. و هیچ عاقلی نمیتواند این نیاز فطری و طبیعی انسان را انکار نماید. تجربه و گذشت زمان نیز نشان داده است که اگر انسان به کارهای یکنواخت بدون وقفه ادامه دهد، و از سرگرمی و تفریح محروم باشد، بازده کار بر اثر کمبود نشاط تدریجاً افت کرده، پایین میآید. و امّا بر عکس پس از ساعاتی تفریح و سرگرمی آنچنان نشاط کار و تلاش در او ایجاد میشود که کمّیت و کیفیت کار هر دو فزونی پیدا میکند، به این جهت باید گفت ساعاتی که صرف تفریح و سرگرمی سالم میشود نه تنها هدر نمیرود بلکه با رفع خستگی از روح و روان عامل تقویت و پیشرفت ساعات کاری و مطالعاتی انسان میشود.
در قرآن نیز به مسأله تفریح اشاره شده است و درخواست برادران یوسف از پدر در مورد حضرت یوسف را این چنین بیان میکند: «او را فردا با ما (به خارج شهر) بفرست تا غذای کافی بخورد و بازی و تفریح کند و ما حافظ او هستیم.»(۱) وقتی برادران یوسف مسئله تفریح و گردش در صحرا و خوردن از گیاهان را مطرح کردند. حضرت یعقوب اعتراض نکرد که این عمل شایسته یک جوان موحّد و وابسته به خانواده نبوّت نیست(بلکه از جنبه امنیتی اظهار نگرانی نمود) از این بیان به خوبی استفاده میشود که به تفریح نظر مثبت داشته، بلکه امر مسلّمی بوده است در جامعه آن روز و امروز شهرنشینی، و فضای بسته خانههای شهرها، این نیاز را دوچندان کرده است. در آیات متعددی از قرآن خداوند دستور داده در زمین سیر کنید(۲) در مورد شادی نیز قرآن میفرماید: «ای پیامبر! به مؤمنان بگو که به دلیل قرار گرفتن در دایره فضل و رحمت پروردگار شاد باشند و چنین توفیقی از هر آنچه تا کنون به دست آوردهاند بهتر است.»(۳) در روایات نیز سفارش شده که ساعتی از زندگی را به لذّتهای حلال و تفریحهای سالم اختصاص دهد، امیرالمؤمنین(ع) فرمود: « برای مؤمن (در شبانه روز) سه وقت است، زمانی برای (نیایش) و مناجات با پروردگارش، و زمانی برای تأمین معاش زندگیاش، و زمانی برای واداشتن نفس به لذّتهایی که حلال و مایه زیبایی است. خردمند را نشاید جز آن که در پی سه چیز حرکت کند: (کسب حلال) برای تأمین زندگی، یا گام نهادن در راه آخرت، یا به دست آوردن لذّتهای (حلال و) غیر حرام.»(۴) جالب این است که در برخی روایات، این جمله اضافه شده است: «و با این ساعت (تفریح) نیرو میگیرید بر انجام وظائف اوقات دیگر»(۵)
بنابراین اصل شادی و تفریح در اسلام پذیرفته شده است.
۲. در مورد مصادیق شادی باید دقت نظر داشته باشیم. باید دانست تنها شادیهایی از دیدگاه اسلام غیر مجازند که آثار سوء فردی یا اجتماعی به دنبال داشته باشند. شادیهای برگرفته از انواع ارتباطات جنسی نابود کننده بنیاد خانواده و اجتماع، شادیهای ناشی از فقدان بخشهایی از سیستم هوشیاری بدن به دلیل مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر، شادی ناشی از اذیت و آزار دیگران در روابط اجتماعی(رانندگی نامناسب، تجاوز به حریم خصوصی دیگران، تخریب اموال عمومی و...)، شادی ناشی از اسراف و تبذیر و استفاده نادرست از نعمتهای خدادادی، شادی ناشی از تکبر و فخرفروشی به دیگران از بابت ثروت یا مقام اجتماعی، شادی فرار از جهاد و شادی منافقانه ناشی از شکست ظاهری افراد با ایمان و... از جمله مواردی هستند که مورد تأیید اسلام نبوده و بسیاری از آنها از سوی دیگر جوامع بشری نیز امری ناپسند به شمار میآیند. اگر کمی واقع نگر باشیم به راحتی در خواهیم یافت که تنها شادیهایی که مفسده فردی و اجتماعی دارند از طرف اسلام ممنوع شده است.
۳. با این مقدمه میتوان بهتر به پاسخ مسأله رقص بپردازیم. در جای خود در فقه و احکام ثابت است که دیدگاه فقها در مسئلۀ رقص اختلافی است. برخی معتقدند که رقص مطلقا (همه نوع آن) حرام نیست. به این معنا که رقص اگر منجر به کارهای حرام مثل اختلاط زن و مرد و... نشود، حرام نیست.(۶) برخی میگویند که رقص اگر به کیفیتی باشد که مهیج شهوت باشد، یا مستلزم کار حرامی شود، یا مترتب مفسدهای باشد، جایز نیست.(۷) برخی نیز معتقدند که رقص مطلقا حرام است.(۸) اما از نظر اخلاقی در دستهای از روایات صریحا از رقص نهی کردهاند، مثلا در روایتی رسول خدا(ص) نهی کرد از ضرب و رقص و هر گونه لهو و لعب، و از حاضر شدن در چنین مجالسی و استماع آن....(۹) و امام صادق(ع) از پیامبر(ص) نقل فرمود: «نهی میکنم شما را از رقص و مزمار و بربط و طبل».(۱۰) به نظر میرسد از این رو از مسأله رقص نهی شده که از سویی از آنجا که غالبا نیز همراه با ساز و موسیقیهای حرام است، غفلت آور است و از سوی دیگر به شدت روی برانگیخته شدن غریزه جنسی انسانها تاثرگذار است. اسلام اجازه نمیدهد که غریزه جنسی جز بین زن و شوهر برانگیخته شود. لذا رقصیدن زن برای شوهر و برعکس هم که اکثر فقها جایز دانستهاند ازین روست که مفسدهای بین آنها رخ نمیدهد، بلکه برعکس شاید تمایل و علاقه آنها را به یکدیگر زیادتر کند و ازین رو مطلوب است. بنابراین مغز و ریشه حکم اخلاقی چون مصلحت و مفسده فردی یا اجتماعی است، رقص در اکثر مواقع حکم حرمت دارد و بهتر است از آن دوری شود.
نتیجه:
تفریح یک نیاز اصیل و لازم و مفید در همه انسان هاست. در آیات و روایت تفریح تأیید شده است منتهای شرط آن این است که انسان را به گناه و آلودگی و تباهی نکشاند. در مورد رقص در احکام احکام مختلفی وجود دارد برخی مطلقا حرام دانسته وبرخی مشروط به مفسده ولی از نظر اخلاقی روایاتی بر نهی و حرمت آن وجود دارد و دلیلش این است که غالبا غفلت آور است و روی غریزه جنسی تاثیر شدید دارد و اسلام اجازه نمیدهد که غریزه جنسی جز بین زن و شوهر برنگیخته شود.به همین دلیل اکثر فقها رقص زن برای شوهر یا برعکس را جایز دانستهاند.
منابع برای مطالعه بیشتر:
- جایگاه شادی و نشاط و تفریح سالم جوانان از دیدگاه اسلام اثر مریم عسکری، صدیقه نبویزاده
- موسیقی و تفریح در اسلام، اثر شهید دکتر بهشتی
- تفریحات سالم از دیدگاه اسلام اثر حسن جهانی فرد لنگرودی
- زندگی اجتماعی از دیدگاه اسلام، اثر احمد شلبی ترجمه: سید محمود اسداللهی.
- نیازهای جوانان اثر احمد صادقی اردستانی
کلیدواژهها:
شادی، رقص، حرمت، گناه
پی نوشتها:
۱. سوره یوسف، آیه ۱۲.
۲. سوره آل عمران، آیه ۱۳۷، سوره انعام، آیه ۱۱، سوره نمل، آیه ۳۶.
۳. سوره یونس، ۵۸.
۴. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، قم،هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ ق، ص۵۴۵، حکمت ۳۹۰.
۵. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت،دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق، ج۷۵، ص۳۴۶
۶. خوئی، سید ابوالقاسم، صراط النجاه، حاشیه، تبریزی، جواد، قم، دفتر نشر برگزیده،۱۴۱۶ق ج۱، ص۳۷۲.
۷. خامنهای، سید علی، أجوبه الاستفتاءات، تهران، انشارات انقلاب اسلامی، ج۲، ص۱۴.
۸. محمودی، سید محسن، مسائل جدید از دیدگاه علماء و مراجع تقلید، ج۱، ص۲۰۳-۲۰۴.
۹. ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین، عوالی اللئالی العزیزیه فی الأحادیث الدینیه، قم، محقق، مصحح، عراقی، مجتبی،دار سید الشهداء للنشر، چاپ اول، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۲۶۰
۱۰. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تهران، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد،دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۴۳۲
موضوع: