پرسش:
چه دلیل عقلی برای لزوم عصمت ائمه معصومین علیهم السلام در دوران کودکی و قبل از امامت هست؟
پاسخ:
مقدمه:
هنگامی که بحث عصمت به میان میآید ممکن است از محدوده زمانی آن و اینکه از چه زمانی ایشان معصوم میباشند سؤال شود که در قالب نکاتی به ارائه پاسخ میپردازیم.
پاسخ اصلی:
نکته اول: از آیه (لایَنالُ عَهْدِیَ الظّلِمین)(۱) برمیآید که اولاً، مقام امامت عهدی الهی است؛ ثانیاً، آن مقام، موهبتی است؛ نه کسبی؛ ثالثاً، آن عهد الهی به ظالمان نخواهد رسید.(۲) اختلاف فرقه ناجیه امامیه که این آیه را دلیل لزوم عصمت امام میدانند، با دیگران در شمول یا عدم شمول آیه مزبور، نسبت به کسی است که درگذشته ظالم بوده و هم اکنون توبه کرده و عادل است.(۳)
نکته دوم: تذکر این نکته سودمند است که هر معصیتی ظلم است: (ومَنْ یَتَعَدَّ حُدودَ اللهِ فَاُولئِکَ هُمُ الظّلِمون)(۴)، چنانکه شرک و کفر، ظلم بزرگ است: (اِنَّ الشِّرکَ لَظُلم عَظیم)(۵)، (والکفِرونَ هُمُ الظّلِمون).(۶) همه ظلمها، ظلم به نفس است؛ خواه شرک باشد که به ظاهر ظلم به دین خداست: (اِنَّ الشِّرکَ لَظُلم عَظیم)، (اِنَّکُم ظَلَمتُم اَنفُسَکُم بِاتِّخاذِکُمُ العِجل)(۷)؛ خواه ظلم به دیگران: (واِذَا طَلَّقتُمُ النِّساءَ فَبَلَغنَ اَجَلَهُنَّ فَاَمسِکوهُنَّ بِمَعروفٍ اَو سَرِّحوهُنَّ بِمَعروفٍ ولاتُمسِکوهُنَّ ضِرارًا لِتَعتَدوا ومَن یفعَل ذلِکَ فَقَد ظَلَمَ نَفسَه)(۸) و خواه معاصی دیگر: (ومَنْ یَتَعَدَّ حُدودَ اللّهِ فَقَد ظَلَمَ نَفسَه)(۹)، بنابراین عنوان ظالم همانگونه که بر ستمکار صدق میکند، برمشرک، کافر و فاسق نیز صادق است، از این رو امامت و عهد خدا به هیچ یک از این افراد نخواهد رسید.(۱۰)
نکته سوم: مردم در یک تقسیم عقلی چهار گروه هستند:
۱- کسی که در تمام عمر خود ظالم بوده است.
۲- کسی که لحظهای از عمر خود ظالم نبوده است.
۳- کسی که در ابتدای عمر خود ظالم بوده ولی توبه کرده و دیگر ظالم نیست.
۴- کسی که در اول عمر ظالم نبوده ولی در آخر عمر خود ظالم شده است.
شأن ابراهیم (علیهالسلام) بالاتر از آن است که برای گروه اوّل و چهارم از ذرّیه خویش امامت طلب کند. پس قطعاً برای این دو گروه طلب نکرده است. از دو قسم باقی مانده، خداوند متعال امامت گروه سوم را نفی کرده و فقط گروه دوم را لایق دانسته است.(۱۱)
نتیجه:
با توجه به این موارد، عصمت معصومین (علیهم السلام)، محدوده زمانی نداشته و در همه عمر شریفشان، دارای عصمت بودهاند.
پی نوشتها:
۱. بقره، آیه ۱۲۴.
۲. توهم اینکه عهد دوسویه است و چون از طرف خدا به انسان میرسد پس انسان هم میتواند به آن برسد خطاست، بلکه از سنخ اضافه اشراقی است، نه اضافه مقولی و فقط یکسویه است، نه دوسویه.
۳. جوادی آملی، عبدالله، نسیم اندیشه، قم، اسراء، ۱۳۹۵ش، دفتر دوم، ص۱۱۶.
۴. بقره، آیه ۲۲۹.
۵. لقمان، آیه ۱۳.
۶. بقره، آیه ۲۵۴.
۷. بقره، آیه ۵۴.
۸. بقره، آیه ۲۳۱.
۹. طلاق، آیه ۱.
۱۰. جوادی آملی، عبدالله، نسیم اندیشه، ص۱۱۷.
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمهٔ سید محمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۸۲، ج۱، ص۲۷۴، ذیل آیه ۱۲۴ سوره بقره.
موضوع: