دعای باران امام حسین علیه السلام در کربلا

پرسش:
چرا امام حسین(علیه السلام) در كربلا برای رفع تشنگی از خداوند طلب باران نكرد؟
 
 
پاسخ:
۱) پیامبران و امامان معصوم(علیهم السلام) ملزم بودند كه در تمام كارها و زندگی روزمره خود از علم و قدرت عادی استفاده كنند. در برخورد با دوستان، دشمنان، برآوردن نیازهای زندگی و... از علم و توانایی كه از طریق عادی به دست آمده، استفاده می‌كردند و در برخورد با ستمكاران از راه‌های معمولی استفاده می‌كردند و دست به اعجاز و كار خارق العاده نمی‌زدند (مگر در موارد مخصوص و به اذن الهی) كه مصلحت دین خداوند و هدایت مردم در آن بود؛ با این كه قدرت داشتند به وسیله اعجاز دشمنان خود را در یك لحظه به كام نیستی ببرند و تمام كارها طبق خواست آن‌ها در جریان باشد امام باقر(علیه السلام) فرمود: ""اسم اعظم ۷۳ حرف است. ودر پیش ""آصف بن برخیا"" یك حرفش بود كه با به كار بردن همان یك حرف در یك لحظه تخت بلقیس را آورد، و پیش ما (امامان) ۷۲ حرف از اسم اعظم هست"". (۱)
امام حسین(علیه السلام) هم با این كه مستجاب الدعوه و دارای اسم اعظم الهی بود، و می‌توانست به اذن الهی همه دشمنان را از این طریق نابود كند، نیز می‌توانست از زمین چشمه گوارا بجوشاند یا از آسمان باران بباراند (با اذن خدا) و خود و اصحابش را سیراب نماید، ولی این كار را نكرد، چون مشیت الهی بر این نبود كه در حادثه كربلا، معجزه جریان یابد و حضرت طبق مشیت الهی عمل كند.
 
۲) آزمایش یكی از سنت‌های الهی است كه در آیات بسیاری بیان شده، كه غیر قابل تغییر بوده، در مورد همه‌انسان‌ها از جمله پیامبران و امامان(ع) جاری است.
یكی از آزمون‌هایی كه خداوند در زندگی مقرّر كرده، سختی و مصیبت و گرسنگی و تشنگی است: ""شما را به ترس، گرسنگی، كاستی در اموال، از دست دادن فرزندان و میوه‌ها می‌آزماییم و صابران را بشارت ده"". (۲)
 
كربلا نیز صحنه آزمون الهی است. آزمون حسین و یاران او از یك طرف و دشمنان از طرف دیگر. برای چنین صحنه‌ای باید ابزار آزمایش آماده باشد، كه از جمله‌آنها تشنگی بود، حسین و یارانش تا با صبر و شكیبایی در مقابل این مصیبت و آزمون الهی، به پاداش عظیم صابران دست یابند و اجر و پاداش مصیبت دیدگاه در راه خدا را دریافت كنند.
امیرمؤمنان در یكی از بخش‌های خطبه قاصعه با اشاره به زندگی پیامبران، به همین سنت عام الهی اشاره كرده و می‌فرماید: ""اگر خدوند اراده می‌فرمود، به هنگام بعثت پیامبران، درهای گنج و معدن‌های جواهرات و باغ‌های سرسبز را روی پیامبران می‌گشود، نیز پرندگان آسمان و حیوانات وحشی را همراه آنان به حركت در می‌آورد، اما اگر این كار را می‌كرد، آزمایش از میان می‌رفت و پاداش و عذاب بی‌اثر می‌شد و بر مؤمنان، اجر و پاداشِ امتحان شدگان لازم نمی‌شد و ایمان آورندگان ثواب نیكوكاران را نمی‌یافتند و واژه‌های ""ایمان، كفر، خوب، بد و... "" معانی خود را از دست می‌داد"". (۳)
 
۳) اگر بنا باشد ائمه با علم لدنی و علم غیب كه از خداوند دریافت می‌كردند، زندگی كنند و با دیگران برخورد نمایند و نیازهای خود را برآورده كنند، دیگر امامت، مقام با ارزشی محسوب نمی‌شد و اصولاً نمی‌توانستند الگوی ما باشند، بلكه امامان با زحمت بسیار و تلاش و كار و... زندگی خود را فراهم می‌كردند و بر مشكلات چیره می‌شدند و در این راه مشكلات بسیاری را تحمل می‌كردند. زندگی آن‌ها سخت‌تر و مشكل‌تر بود و رنج‌های بی‌شماری را در راه رسیدن به خدا و زندگی جاودانه تحمل كردند. قانون و سنت الهی این است كه هر انسانی در سایه تلاش و تحمل سختی و بردباری به مراتب كمال و قرب الهی نائل شود.
هر كه در این بزم مقرب‌تر است جام بلا بیشترش می‌دهند.
 
۴) مسئله اصلی در روز عاشورا تشنگی نبود تا با رفع آن مشكل حل شود. یاران امام در شب عاشورا از فرات آب آورده، غسل كرده و نوشیده بودند(۴) اما در روز عاشورا سپاه دشمن می‌خواست با قرار دادن آنان در موقعیت كم آبی و تشنگی، آنها را به تسلیم وادارد.
اگر امام دعا می‌كرد و باران می‌آمد و آب برای رفع تشنگی پیدا می‌شد، نتیجه قابل توجهی نداشت؛ حداكثر امام و یارانش سیراب می‌شدند و ساعتی بیشتر ایستادگی می‌كردند و چند نفر بیشتر از افراد دشمن را می‌كشتند، ولی بالاخره شهید می‌شدند.
مسأله اصلی در آن صحنه، مبارزه با ظلم یا تسلیم شده بود، كه یكی به شهادت می‌انجامید و دیگری به ذلت، و بودن یا نبودن آب در آن اثری نداشت.
 
۵) از طرف دیگر تشنگی در روز عاشور و منع سپاهیان دشمن برای آب‌رسانی به زنان و فرزندان سبب رسوا شدن آنها و آشكار شدن چهره خشن و غیر انسانی و قساوت آمیز آنان بود.
 
 
 
پی‌نوشت‌ها:
۱. شیخ کلینی،اصول كافی، ج۱، ص۲۳۰، حدیث ۱.
۲. بقره(۲) آیه ۱۵۵.
۳. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، خطبه ۱۹۲، ص۳۸۹ - ۳۸۷.
۴. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۱۷.