پرسش:
آیا احضار روح شدنی است؟ چون هم در فیلمها و هم در روایات اومده که روحها گاهی در دنیا حاضر میشوند و از احوال ما مطلع هستند. اگر اینطوریه چرا همیشه در فیلمها و سریالها ما را از ارتباط با ارواح و احضارشون میترسونند!
آیا احضار روح شدنی است؟ چون هم در فیلمها و هم در روایات اومده که روحها گاهی در دنیا حاضر میشوند و از احوال ما مطلع هستند. اگر اینطوریه چرا همیشه در فیلمها و سریالها ما را از ارتباط با ارواح و احضارشون میترسونند!
پاسخ:
مقدمه:
در باورهای دینی، روح، موجودی فرا طبیعی است که حقیقت انسان را تشکیل داده که فراتر از ماده و محدودیتهای آن بوده و به هنگام مرگ، از پیکر انسان جدا میشود. هرچند وجود روح از زمانهای گذشته تاکنون در میان بسیاری از فیلسوفان مانند سقراط، افلاطون، ارسطو، فارابی و ابنسینا و بسیاری از متکلمان اسلامی؛ مانند شیخ مفید، بنی نوبختی، محقق خواجه طوسی، فخر رازی، غزالی و راغب اصفهانی موردقبول بوده است(۱)، ولی بحث امکان «احضار روح» و شرایط آن، بحث دیگری است که در ادامه، نکاتی در این زمینه تقدیم میشود:
نکته اول:
مسئله ارتباط با ارواح را میتوان به چند صورت تصور کرد:
۱. ارتباط بدون گفتوشنود میان دو طرف: نظیر ارتباط ما با ارواح از طریق زیارت و اعطای خیرات که آنها متوجه ما میشوند بیآنکه با ما گفتوشنودی داشته باشند. یا نظیر آگاهی و اطلاع برخی از ارواح از وضع بازماندگان که ممکن بوده و دلایل کافی برای صحت آن وجود دارد. در این قسم نیز گفتوشنودی میان دو طرف برقرار نمیشود و فقط اطلاع ارواح از وضعیت بازماندگان است.
۲. ارتباط همراه با گفتوشنود در عالم خواب: نظیر دیدن اموات در عالم خواب که هرچند ممکن است، ولی اولاً تشخیص رؤیای صادق از غیر آن برای ما به نحو معمول ممکن نیست و چهبسا از خوابهای شیطانی باشد و ثانیاً تمنای دیدن ارواح و اموات در خواب میتواند درنهایت به گمراهی فرد بیانجامد. درنتیجه کار درستی نبوده و زمینه را برای نفوذ و تأثیر شیطان در عالم خواب فراهم میآورد.
۳. ارتباط همراه با گفتوشنود در عالم بیداری: به نظر میرسد آنچه بهعنوان «احضار روح» مطرح میشود، همین قسم است. یعنی اینکه شخص بتواند با داشتن قدرتهای ویژه، روح مردگان و اموات را از عالم بالا فراخوانده و ایشان را در معرض سؤال و جواب خود قرار دهد و این قسم با قسم اول در سؤال شما خلط شده است. در ادامه به بررسی این قسم یعنی مسئله احضار روح خواهیم پرداخت.
نکته دوم:
همواره باید این نکته را در نظر گرفت که بنای باورهای دینی باید همواره بر ستونهایی از جنس یقین و معرفتِ حق استوار گردد و کسب معارف دینی از طریق سریالها، فیلمها، رمانها و مانند آن، مطمئن و مطلوب نیست. چهبسا بسیاری از این رسانهها صرفاً به جهت تأمین یا افزایش جذابیتهای داستانی و بصری، به بیان قصهها و نکاتی بپردازند که فرسنگها از حقیقت و واقعیت امر فاصله داشته باشد.
از سوی دیگر مشاهدات و تجربیاتی که از مسئله احضار یا ارتباط با ارواح ادعا میشود، باید در جای خود ثابتشده و مورد راستی آزمایی قرار گیرد؛ چراکه ممکن است بسیاری ازاینگونه گزارشات کاملاً ساختگی و دروغ بوده باشد، بسیاری نیز صرفاً بهنوعی توهم بازگردد و بسیاری دیگر نیز به جهت ارتباط با موجودات دیگری بهغیراز روح -همچون جنیان- اتفاق افتاده باشد.
نکته سوم:
طبق آیات و روایات، روح، جوهری است مجرد که زنده و توانا و دانا و مختار است که حقیقت وجودی انسان را تشکیل داده و پس از مرگ انسان به بقای روحانی خود باقی خواهد ماند. قرآن کریم به پیچیدگی ماهیت روح و عدم توانایی انسان در شناخت آن تأکید کرده و میفرماید:
«و از تو درباره روح سؤال میکنند، بگو: روح از فرمان پروردگار من است و جز اندکی از دانش، به شما داده نشده است».(۲)
همین دانش اندک در خصوص موجوداتی چون روح، سبب شده تا بازار خرافات و شایعات دراینباره رونق داشته باشد و برخی با سوءاستفاده از این فضای مبهم، سوار بر جهالت مردم، کار خویش را به جلو برده و اهداف خویش را عملی سازند.
نکته چهارم:
با توجه به دلایل نقلی، عقلی و تجربی میتوان مسئله «احضار روح» را امری ممکن و باورکردنی دانست؛ چه اینکه هم روایات بسیاری ناظر به چنین مسئلهای است(۳) و هم تجربیات و دلایل عقلی امکان آن را ثابت میکند. اما باید توجه داشت که مسئله امکان احضار روح، به معنای صدق مدعیان احضار روح نیست و چه بسیاری از کسانی که چنین ادعایی دارند یا دچار توهم شده یا جز شیادی و کلاهبرداری هدف دیگر ندارند.
آیتالله جوادی آملی دراینباره میفرماید:
«اینکه برخی میگویند: ما با ارواح موکّل سماوات یا با فرشتگان یا جنیان یا با ارواح مؤمنان یا زندگان ارتباط برقرار کردیم، راه اثبات ندارد، حتی برای خودشان، هرچند ثبوتاً ممکن است که آدمی با فرشتهای موکّل آسمان یا زمین یا شیاطین انس و جن یا با ارواح مردگان وزنده ارتباط برقرار کند. زیرا آنها مجردند و انسان هم دارای روح مجردات و مجرد میتواند با مجرد دیگر ارتباط برقرار کند. اما راه اثبات این مسئله آسان نیست. بههرروی اگر کسی مدّعی ارتباط بود، دلیلی برای اثبات ندارد.»(۴)
درنتیجه اگرچه اصل امكان ارتباط با ارواح چیز محالی نیست و در متون دینی بازتاب یافته است؛ ولی چنان نیست كه از هرکسی ساخته باشد، بلكه شرایط ویژه و بسیار دشواری را میطلبد و تنها افرادی خاص توانایی چنین كاری رادارند.
نکته پنجم:
عالم آخرت و دنیای پس از مرگ، عالم جریان کامل و تمامعیار اقتدار الهی و حکومت مطلقه خداست و در این ساحت هیچکس بدون اذن و اجازه الهی نمیتواند قدم از قدم بردارد. این حقیقتی است که در قرآن کریم اینگونه بیانشده است:
« و اوست که بر بندگانش چیره و غالب است، و همواره نگهبانانی [از فرشتگان] برای [حفاظتِ] شما [از حوادث و بلاها] میفرستد تا هنگامیکه یکی از شمارا مرگ در رسد [در این وقت] فرستادگان ما جانش را میگیرند؛ و آنان [در مأموریت خود] کوتاهی نمیکنند. سپس [همه] بهسوی خدا، سرپرست و مولای به حقّشان بازگردانده میشوند. آگاه باشید! [که در آن روز] فرمانروایی و حکومت مطلق فقط ویژه اوست؛ و او سریعترین حساب گران است.»(۵)
این دسته از آیات نشان میدهد که اگر برای کسی مرگ اتفاق بیافتد، بلافاصله وارد ساحت حکومت الهی و اراده مطلقه حضرت حق گشته و هر آنچه در این ساحت رقم میخورد میبایست با اجازه حضرت حق باشد. برخلاف دنیا که خداوند به نحو نسبی و به جهت امتحان و فعلیت اختیار در خصوص موجودات مختار، ایشان را در برخی از امور آزاد گذاشته است.
نتیجه آنکه، اگر احضار روح واقعیت داشته باشد، بدین معنا نیست که هر کس، هر زمان که بخواهد میتواند روح هرکسی را که بخواهد احضار کند، بلکه قانون احضار روح به تبعیت از قانون حاکم بر عوالم پس از مرگ رقم خورده و روح زمانی میتواند باکسی ارتباط داشته باشد که بنا بر مصلحتی، چنین اذنی را از پروردگار دریافت نماید. از طرف دیگر شخص احضار کننده نیز باید دارای شایستگی و صلاحیت معنوی بوده و البته مانعی نیز برای این احضار در میان نباشد.
بنابراین چرخاندن میز، گذاشتن نعلبکی، چیدن صفحه کاغذ پر حروف، گذاشتن استکان و مانند آن، بازیهایی برای اغفال انسانهای سادهلوح و غیر مطلع است که چهبسا گاهی در این میان آنچه حقیقتاً احضار میشود از طایفه «جنیان» است، نه ارواح!
نتیجه:
ازآنچه بیان شد، روشن میشود که هرچند «احضار روح» ممکن بوده و شواهد روایی و تجربی بسیاری برای آن وجود دارد، اما به جهت مبهم بودن و غریبه بودن این امور، علم و آگاهی انسان دراینباره ناچیز بوده و همین امر سبب ظهور شیادان و تبهکارانی برای سوءاستفاده از سادگی مردم شده است. بیشک، روح، بهعنوان یکی از مخلوقات عظیم الهی، در عالمی است که تحت قدرت و حاکمیت مطلق حضرت حق بوده و هرگونه ارتباط با او و یا احضار او دستکم به سه چیز نیازمند است. ۱- شایستگی معنوی احضار کننده؛ ۲- اذن و اجازه حضرت حق بنا بر برخی مصالح؛ ۳- نبود مانع در جهت تحقق این امر.
ولی بههرحال تکیهبر فیلمها، سریالها، رمانها و مانند آن برای معرفت امور غیبی نظیر مسئله احضار روح، با توجه به توضیحاتی که تقدیم شد، امری خطا و گمراهکننده است.
کلمات کلیدی:
روح، احضار.
پینوشتها:
۱. حسنزادهآملی، حسن، سرح العیون فی شرح العیون، قم، بوستان کتاب، ۱۳۹۳ش، چ۵، ص۱۱۷و ۱۲۰ و ۱۲۱.
۲. سوره اسراء، آیه ۸۵.
۳. آیتالله جعفر سبحانی تبریزی، صحت ارتباط با ارواح را از قرآن و سنت مشروحاً اثبات كرده و نیز نمونههایی از سخن گفتن ائمه(علیهمالسلام) با ارواح را آوردهاند.(سبحانی تبریزی، جعفر، اصالت روح ازنظر قرآن، قم، مؤسسه تعلیماتی و تحقیقاتی امام صادق(ع)، ۱۳۷۷ش، ص۹۵ ۱۴۶)
۴. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن مجید، تهران، مركز نشر فرهنگی رجاء، اسراء، ج۱، ص۱۱۹ - ۱۲۰.