پرسش:
چرا متنعم و مقرب بودن بشر در محضر خدا و بهشت، مشروط به زندگی در دنیا شده است؟ چه میشد اگر انسان خلق میشد و بیقید و شرط در بهشت میزیست و خدا را درک میکرد؟
پاسخ:
اگر غرض شما از سؤال این باشد که عدهای بدون اینکه در دنیای خاکی زندگی کنند و بدون اینکه مورد امتحان و آزمایش قرار گیرند وارد بهشت شوند، چنین موجوداتی همین الان نیز موجودند و در بهشت هستند؛ مانند حوریان و ملائکهای که کاردار امور بهشت هستند. در این صورت اساسا انسانی خلق نمیشد و انسانی وجود نداشت. چرا که انسان یعنی موجودی که از خاک و گل زمین آفریده شده است و دارای اختیار است و با اختیار خود، میزان درجه وجودی و سطح کمال و سعادت خویش را مشخص میسازد. اگر به موجودی بگویند که حد و درجه وجود و کمال تو چنین است و جایگاه و منزل تو در بهشت، فلان مقام است، چنین موجودی دیگر مختار نیست و با اراده و خواست خویش، منزل و مقام خود را تعیین نکرده است. لذا اساسا انسان نیست، بلکه فرشته یا غیر آن است.
صحبت از آفرینش انسانی است که از خاک بیارزش آفریده میشود؛ اما برای کمال او هیچ اندازه خاصی معین نمیشود، بلکه به او امکان و استعداد و اجازه داده میشود که با اراده و خواست خودش هر اندازه میخواهد رشد و کمال داشته باشد. هر درجه و مقامی که میخواهد برای خودش انتخاب کند و بالا برود. چنین موجود دارای قوه و استعدادی، تنها بر روی کره خاکی که محل قوه و استعداد است، امکان آفرینش دارد؛ نه در بهشت. بهشت جای عمل و رشد و اختیار و... نیست، بلکه سرای پاداش و نیکی است و در آن نمیشود گناه کرد؛ یکی از جهات ارزش وجودی انسان به این است که بتواند گناه کند ولی برای رضای خدا پا روی هوای خویش گذاشته و گناه نکند. بنابراین، زندگی در دنیای خاکی لازمه انسان بودن انسان است و از آن گریزی نیست
موضوع: