پرسش:
مگر بنیاسرائیل معجزات موسی را ندیده بودند که با تأخیر ده روزه حضرت موسی گوسالهپرست شدند؟ آیا گوسالهپرستی ویژگیای داشته؟ چرا خدا توبه آنها را کشتن یکدیگر قرار داده؟ آیا واقعا همدیگر را کشتند؟ آیا فقط گناهکاران باید یکدیگر را میکشتند یا همه بنیاسرائیل باید شرکت میکردند؟ توبه آنها چه زمانی پذیرفته شد؟ آیا واقعا چنین مجازاتی حکیمانه است؟
پاسخ:
قرآن در آیات ۵۱ و ۵۴ بقره به بخش دیگری از تاریخ پر ماجرای بنیاسرائیل اشاره کرده و خاطرات تکان دهندهای را به یهودیان یادآور میشود. «این آیات از بزرگترین انحراف بنیاسرائیل در طول تاریخ زندگیشان سخن میگوید و آن انحراف از اصل توحید، به شرک و گوسالهپرستی است و به آنها هشدار میدهد که شما یکبار در تاریخ تان براثر اغواگری مفسدان گرفتار چنین سرنوشتی شدید، اکنون بیدار باشید راه توحید خالص (راه اسلام و قرآن) به روی شما گشوده شده، آن را رها نکنید».(۱)
شرح این ماجرا در سوره اعراف از آیه ۱۴۲ تا ۱۵۳ و در سوره طه از آیه ۸۶ تا ۹۹ آمده و خلاصه آن چنین است: «بعد از نجات بنیاسرائیل از چنگال فرعونیان و غرق شدن آنها در نیل، موسی مأموریت پیدا میکند برای گرفتن الواح تورات، مدت سی شب به کوه طور برود، ولی بعداً برای آزمایش مردم، ده شب تمدید میگردد، سامری که مردی نیرنگ باز بود از این فرصت استفاده کرده، از طلا و جواهراتی که نزد بنیاسرائیل از فرعونیان به یادگار مانده بود گوسالهای میسازد که صدای مخصوصی از آن بگوش میرسد و بنیاسرائیل را به پرستش آن دعوت میکند. اکثریت قاطع بنیاسرائیل به او میپیوندند، هارون(ع) جانشین و برادر موسی(ع) با اقلیتی بر آئین توحید باقی میمانند، اما هر چه میکوشند دیگران را از این انحراف بزرگ بازگردانند توفیق نمییابند، بلکه چیزی نمانده بود که خود هارون را هم از بین ببرند. موسی(ع)پس از بازگشت از کوه طور از مشاهده این صحنه شدید ناراحت میشود و آنها را سخت ملامت میکند، آنها متوجه زشتی کار خود میشوند و درصدد توبه برمیآیند، موسی از طرف خداوند پیشنهاد یک توبه بیسابقه به آنها میدهد»(۲) و آن این است که آنها باید یکدیگر را به قتل برسانند تا خداوند متعال توبه آنها را بپذیرد.
در ادامه و به ترتیب به بخشهای مختلف پرسشهای مطرح شده، پاسخ داده میشود.
۱. مگر بنیاسرائیل معجزات موسی را ندیده بودند که با تأخیر ده روزه حضرت موسی گوسالهپرست شدند؟ آیا گوسالهپرستی ویژگیای داشته؟
گوسالهپرستی ویژگی خاصی نداشت، یعنی اگر سامری به جای گوساله هر چیز دیگری را نیز میساخت، باز میتوانست همین عده از بنیاسرائیل را بفریبد. علّت چنین گرایشی در بین بنیاسرائیل آن بود که آنها سالیان سال با پرستش خدایانی از نوع دست ساز و جعلی، توسط قبطیها، انس گرفته بودند و تمایل داشتند حضرت موسی(ع)نیز خدایی از این نوع برای آنها بیاورد. آنان پس از شکافته شدن دریا و مشاهده آنهمه آیات و بینات، وقتی گروهی را سرگرم بتپرستی دیدند، به موسای کلیم گفتند: «یا مُوسَی اجْعَلْ لَنا إِلهاً کَما لَهُمْ آلِهَهٌ قالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُون»؛ ای موسی تو هم برای ما معبودی قرار ده، همانگونه که برای آنان معبودانی است؛(۳) سامری از این ضعف فکری و کوتهبینی بنیاسرائیل سوء استفاده کرد و بساط گوسالهپرستی را برای آنان گسترد.(۴)
اغوای فرهنگی و مغالطه فکری که بنیاسرائیل با آن تن به بتپرستی و ارتداد دادند، این بود که براثر همسان پنداشتن خُوار جسد بیروح گوساله با مار شدن عصای حضرت موسی، آن را معجزه سامری تلقّی کردند، یا براثر همتا دانستن بانگ گوساله با ندای «إِنَّنِی أَنَا اللَّه»(۵) درخت، آن را کلام خدای سبحان انگاشتند.(۶)
۲. چرا خدا توبه آنها را کشتن یکدیگر قرار داده؟
ممکن است چنین تصور شود که این توبه چرا باید با این خشونت انجام گیرد؟ آیا ممکن نبود خداوند توبه آنها را بدون این خون ریزی قبول فرماید؟ پاسخ به این سؤال این است که «مسئله انحراف از اصل توحید و گرایش به بتپرستی مسئله سادهای نبود که به این آسانی قابل گذشت باشد، آنهم بعد از مشاهده آن همه معجزات روشن و نعمتهای بزرگ خدا. در حقیقت همه اصول ادیان آسمانی را میتوان در توحید و یگانه پرستی خلاصه کرد، تزلزل این اصل معادل است با از میان رفتن تمام مبانی دین؛ اگر مسئله گوسالهپرستی ساده تلقی میشد، شاید سنتی برای آیندگان میگشت، بهخصوص این که بنیاسرائیل به شهادت تاریخ، مردمی پر لجاجت و بهانهجو بودند، لذا باید چنان گوشمالی به آنها داده شود که خاطره آن در تمام قرون و اعصار باقی بماند و کسی هرگز بعد از آن به فکر بتپرستی نیفتد و شاید جمله «ذلِکُمْ خَیرٌ لَکُمْ عِنْدَ بارِئِکُمْ»؛ این کشتار نزد خالقتان برای شما بهتر است،(۷) اشاره به همین معنی باشد».(۸)
۳. آیا واقعاً همدیگر را کشتند؟
آیا فقط گناهکاران باید یکدیگر را میکشتند یا همه بنیاسرائیل باید شرکت میکردند؟ توبه آنها چه زمانی پذیرفته شد؟
بر اساس آیات و روایات کسانی موظّف به این کار شدند که گاو پرست شده بودند نه همه بنیاسرائیل؛ اما در این که چه کسی مأمور شد آنان را بکشد اختلاف است:
أ) بعضی میگویند: موسی فرمان داد که همه غسل کنند و کفن بپوشند و در دو صف بایستند و هارون با ۱۲ هزار نفری که به گوسالهپرستی نگرویده بودند آمدند و شروع به کشتن آنها کردند.
ب) بعضی گفتهاند: آن هفتاد نفری که با حضرت موسی در کوه طور بودند گوسالهپرستان را کشتند.
ج) بعضی گفتهاند: آنان دو صف شده و هرکدام دیگری را میزدند. در ضمن این قول گفته شده که آنان را تاریکی شدید فرا گرفت و شروع به کشتن همدیگر کردند تا وقتی هوا روشن شد. روایت شده است درحالی که بنیاسرائیل یکدیگر را میکشتند موسی و هارون برای آنان دعا و طلب آمرزش مینمودند تا وحی آمد که دیگر همدیگر را نکشند و توبه باقیماندگان پذیرفته شد.(۹)
۴. آیا واقعاً چنین مجازاتی حکیمانه است؟
گوسالهپرستی بنیاسرائیل پس از مشاهده آنهمه معجزات و بینات توحیدی، بزرگترین انحراف از مهمترین اصل و رکن اعتقادی است. ازاینرو شرایط و مقدّمات عفو و قبول توبه از آن نیز باید بسیار سخت و بیسابقه باشد تا این اصل که عصاره همه ادیان آسمانی است آسیب نبیند و آن انحراف، سنّت سیئهای برای نسلهای بعدی نگردد.(۱۰)
خدای سبحان کشتار و قتل یکدیگرِ بنیاسرائیل را متمّم توبه آنان قرار داد. این حکم اگرچه به ظاهر سخت و خشن است، لیکن نسبت به تطهیر جامعه آلوده بنیاسرائیل، رحمت و به مثابه دفاع از اصلیترین رکن همه ادیان آسمانی، یعنی توحید و مبارزه با بدترین جرثومه فکری، یعنی شرک است.(۱۱) کشتن یکدیگر، به ویژه خویشان و دوستان، اگرچه هم برای قاتل و هم برای مقتول سخت و جانکاه بود، لیکن برای همگان خیر است؛ زیرا این عذاب محدود و موقت دنیایی با اثر تطهیر از آلودگی شرک، سبب مصون ماندن بنیاسرائیل از عذاب جاویدان اخروی و نیل به فوز و بهجت سرمدی است.(۱۲)
نتیجه:
۱. علّت گرایش عدهای از بنیاسرائیل به گوسالهپرستی آن بود که آنان سالیان سال در بین قبطیان مصر به بتپرستی عادت کرده بودند و دوست داشتند خدای آنها نیز مثل خدایان آنها باشد. سامری نیز از این ضعف فکری آنها سوء استفاده کرد و بساط گوسالهپرستی را برای آنان گسترد.
۲. مسئله انحراف از اصل توحید و گرایش به بتپرستی مسئله سادهای نبود که به این آسانی قابل گذشت باشد، آن هم بعد از مشاهده آن همه معجزات روشن و نعمتهای بزرگ خدا. اگر مسئله گوسالهپرستی ساده تلقی میشد، شاید سنتی برای آیندگان میگشت.
۳. بر اساس آیات و روایات کسانی موظّف به این کار شدند که گاو پرست شده بودند نه همه بنیاسرائیل؛ اما در این که چه کسی مأمور شد آنان را بکشد اختلاف است.
۴. خدای سبحان کشتار و قتل یکدیگرِ بنیاسرائیل را متمّم توبه آنان قرار داد. این حکم اگرچه به ظاهر سخت و خشن است، لیکن نسبت به تطهیر جامعه آلوده بنیاسرائیل و مصون ماندن آنان از عذاب جاویدان اخروی و نیل به فوز و بهجت سرمدی رحمت است.
پینوشتها:
۱. ناصر مکارم و دوستان، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب السلامیه، ۱۳۷۴ ش، ج۱، ص۲۵۳.
۲. همان، ص۲۵۳-۲۵۴.
۳. سوره اعراف، آیه ۱۳۸.
۴. ر.ک: جوادی آملی، تفسیر تسنیم، محقق: احمد قدسی، قم، انتشارات اسراء، ۱۳۸۹ ش، ج۴، ص۳۹۶.
۵. سوره طه، آیه ۱۴.
۶. تفسیر تسنیم، پیشین، ج۴، ص۳۸۷.
۷. سوره بقره، آیه ۵۴.
۸. تفسیر نمونه، پیشین، ج۱، ص۲۵۶.
۹. فضل بن حسن طبرسی، مجمعالبیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات ناصرخسرو، ۱۳۷۲ ش، ج۱، ص۲۳۹.
۱۰. تفسیر تسنیم، پیشین، ج۴، ص۴۳۹.
۱۱. همان.
۱۲. همان.
موضوع: